We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
گفتگو یب :
چتان سین مدتی هماز با ند بر فلمیهاست وبرای ملاقات ایثان بابهقدم رائاآ ژیر فیلمر تجه کرد . باری صلات ظبر کرما وارراستور پو ميشويم جناب صامول باتقان ور دست خورد و نوینده ستاریو بسنی ]قای حسین عدنی ز بر ۲قتاب ورخشان مشنول یه ححهای ازفبلم قاصدبپشت ( که کویا کدی است) می باشند. ماهم یتاشا می(بستتم هر پیثههابدستور کار کردان مشفول میشو ندو صدای قارقار دورین بلند میشور .ماکه ازجریان راستان اطلاعی نداریسم چندنفر می آیند ومیرو ند عدبه خانم عظیم الجنه دو بای نویسر مرو می کو بد و کار گران میکوید : ٩:0۳ ۰ صحنه تسام است . از فا ماخندهمان نمیگیرو بعدبا غسوو قکرمی کنیم که شاد این صحسنه هر بوط به قستهای دراماتباك فیلم باشد , بالرغره نوینده بائوق را بك کوشهای کیر میسآوريم مقصوو خودمان را بااو درمیان میگذاریم آمادکی خودش رااعلام میسدازر (شاید هم زتدل ذوق میکندم) اما مله در اینجاست که يك کوشه خلوت وبی سروصدا تویاستودیو دا نیشوو , بالدخره توی یکی از اتاقها ناه می آوریم . فورا دستور پسی کولا صاررمیشود ومانیز با ايتکه تصمیم دادیم رشوه تبسول فکنیم معذلت فشار کرما وجدان مارا تحت تائی قراردارهو بااشنیاق
رسمیتان چیست ؛ میدهد +
و مد از اين هم توینده خواهم
سر کنرم فیلسازی هستید در اين باره چه می گونید و
نویسندکی بستکی داردازاینجهت در کار فیلمسازی نبز تشر پلماعی میکم .
تادهای درصاحه هورش 2 وا ماسجا و
حسین مدانی
"
با
اقدهار کتاب «اسمالدر یو بورد» که بنجو نیسا بقه ای
با اسعتبال عاممر وممو اچهشد * نام نو بساده جوالیرابرسرز با نها
انداخت کهتاآن ار بخ باو جو فعا لیتهای مداوم"مطوعا لیهنور
شهر ی کسب لکردهبوو ۰ این کداب بعلتدر برداشتی اصطلاحات عامیا هو استناد ه از ز بان او باشر کورد فروش ۲هبسال راشکستو باین ثر لیب حسین مد نی و پسنده این کدابدر عرضندت کو تاهیور ره بف فکاهی نو بسانمعر وف قرار گر فت و از آن )ی با از اء» روش خوو ور لو بسندگیر فثه ر یه بسینما راهیافت شروع بنگارشسدار بو بر ای قیلمهای کمدی نمود در ضمی وی سمت مد رات اسقور بووو پلاژ آژ بر فیلمر * نزو ر حال حاضر بمهده ار دو ر با ار فیلمهایو و بله شده و سیله او تظیم میشوو ۰ باذّر اظر داشتن این احوال وثر ابط » 7 فایحسییمد یو باو لی ( و بسند» پاذوق) رابرا ی گنشگوی| یهفعه حور افعخاب اموریم ۰ حصوصاً که ااشان در فیلم اخیر استود بو
آژ بر فیلم رلجوان آشوبگریراهم بعهده دارو !
هر اع + ج خ ص + ۰
حسین خان مدنی را دبسکرتیشد گروع شدو مد مرب اواهه بیش اذاین درانتظار نگهداريم و داشت . امه خی 0 2 ولی تازمان ظهوراسال
مسکناست بفرمالیدجنا مالی شهرت زیادی نداشتید + اصلا تری ایند نیأی بیسرو تهسمت هینطوراست , ولی يك عدهای مرا از روزنامه توفیق میشناختند , فسالیت شدید من از مجله سپیدو سپاه شروع شد و با تکارشراستان اسمال مشهورشدم.
روی حندلی جاپیا میشو بم ومی پر سیم :
ممکن است بفرمالید در نوشتن اسمال ازچه موضوعیالهام گرفتید
پاعلاقنهی و بسرعت چواب میدهد ؛
درروزنامه توفبق نامه هائی تحت عنوان نامه همای به جاهل باامطلاحات عامیانه نوشتم
با فیءانه جدیتر ازماجواب من از اول نویسنده بوده
ود + زیر لب می کوئیم : ولی فعلا بافعالبت زبادی
چن سینما نیز تاحدی به
لا سوم ک خیلی مور توجه واقم شد س ازچه تاریج کارنویسندکی ویمدها ورکتاب|سال در نیو پورث, راشروع کردید این موضوع رابسط دادم درشمن کسی نوبس ما کاراکتر __ برای شناسائی اوضاع و احدوال
کردم .
5
مردم نبو پورك چند کتابهمم و
۰
در نکارش امن داسنان بر یا و 2 ) 6۰ جطرور پار ٍ
1 2 6 مج برشکرار الامری ۳۶ ۲ امن باره نم ۰
کرش شو و که بنه» ازمدنا
1 ۳ کبس داشتم و بمدازمدت کمی که حام دم وو مبلا ایور ۳1 33 عم اسعال دا شروع کرو دراین مدت فرصت الهام کرت ۱ ان دسان را ام بر خهه ق-بلی خودم شررم ,۳ دم ۰ ۲۱ -راستی درباره اسال ۱ عقیده ایدارید» آیاانر با ارزشی
است؛
بلافاصله و بدون تاملجوان میدهد : 1 ازاین کتاب »و هزارر ۲ خوردهای ( رقمدرستش را بغاطر. نداریم) بچاپرسبد ومنوانپر فروشتر ین کتابسالرا هم بدست آورد علت استفبال #مردم وجره امطلاحات جاهلی و داشهای با معرفتدار بود ؛ در این کناب و لکور ودهمررم بچشم مپذور 1 ازطر فی چنههای نکاهی وهجت | تتفاری این کناب بامثشد که مورد .. پسندفامه فرار کپرد, ۱ بارهم تنم تدای ٩ دیگریپیش مپکنیم ۱ این کناب اولبن ار
۰ / ت بله » و جدهم اسال 1 هندوستانرا: نوشتم ورطمن