Cinema Star (August 1958)

ط ۳۹ زد از نت ,۱ _ا ۴ لا م ۱ را آف ۸ و سار 5 ۱ ۱ ۰ : 3 ۱ دا خل ,۰ :6۱۹ ددر 8 لیا یی ای ات ۲۱ اد ۱ 15 سحلی ۳ ٩‏ ل 7 ج ]| ی ار ارام / وگنا شم ۲ ل بو ص ۱ ۱ ۱ تب ۱ ِ 8 و ‌ 7 و دراو تس (مم تا ۱ ۱ ۷6 ص هل ۵ 7 ار ۱ ن #4 ۲ داب لك | لر ش ۱ 9 ساره زر ۱ ات 7 ۱ با د که با خشم و سایل ۱ و ب۹ ال ۵ ا + راب؟ بخدی جمحم ی ض‌ اس ار ی بای وت اه بح ك )1 ۳ تست 3 ۲ 1 ایا ستان ؟زند »اس | ی 4 باد !+ ی 3 ۰ آرمیده بو ۵ و و ده ۱ ۵ لاس -ى ز ل با 9 .و د نشی‌دا ار ا 3۵ ۳ یسش دیدن والری ۷ ۱ . و 9 ۱ کد 4۵ بر آنْ : 5 ازیادو بر اک« یر ؛ ها نسیته کم :ود ۵ ام هو دد هرا ما نند سا دی و رور اد ی ناحیه < لایم‌دات» :ود د منل‌هممشه کمی بظپر ما اده ) 9 خابان‌درزیر تودخ هک رگا گاه عابر ی د رده م شا که از زره ی‌طرت خیابا0ب۹ عانه طرف‌دیگر ید قث تما نفاو تی که این روذ با سایر روزهای تقبل داشت این بود که مر دم شبر #مثان کر فته خاطر بود ند ایپایشان دو یمم |فتاده و حالت خاصی داشتند, البته‌هر مو قع ۹۶و ضوع »ی ببش می آمد .و مر دم خاموشی بر می کز بد ند چئین حالئی درشان الواح شدت درب»غاژه بر اق فر و سیی را بچم زر د واز ان خارح‌شد , ۱ ۹ بکی د و كِ ۳ ۳ 41 داع<ل مغاذه بوونه وپشت سرش چبزم, بل هی گفقند » با این کِ ۳ ۳ نف ٩‏ عفیش ( ۱ ب ب 2 ثذر ف حال رویش را ۳ بت أُ او 4 ,هد و رل 13 رِ تام ۴ فپ ای را از ز اش‌شنیده بود ه درای ات4 در هفازه وود تکر ار کرد . المته ‏ لوم‌است که « امد , اغباز «بر بو عل4 را ان طل, کتر جا کسن کست هی کر دو مد برای شِِ ۲ و ای. سا امر وه می کنند 1 عی‌کر و وامار را از این جا و آنها برای هه مبی گفت ۱ ۲نهای که دره‌غازه ماجرای و الری دا اذژزبان الواح شنیدند بل " راجم به آن بت گر د ند ۳ گ مردك اذاینکه میدید چیین »ورد تو حه واقم گشته: بو دش »ی با اعد و ادت هی ار د ۰ الواح و قتی که ازمقاژه‌خاد ج شرف ) کی د و دهفیقه در ز سر سایبان نا کت کرد و از خودس بر سید حول زن دبگر دراطاقی که ,ح_۰,حسسس سح ور استو ۱1 ِ ز و۳" ۱ ۷ ۳۳۹ اس ۷ ۳ 9 ورف تا از اب اس دیگ عم زر ها ۱ ۳ و ۱ ۳ ۳ ی ددعدالت اغما اند .لد برد بان جارء |< سا زر نز ۲ ۳۵۱۳ دار و با 3 ۳4 ۳۳ ۷ | فك ۱ 1 ۱ ۹ 3 س ود کل از ([ ۱ ِ_ِ داضا بان 1 ۱ ۱ 1 ۱ عیاز آلود ۱ از قط, لب زر سا نو سو ول 7 بار ی 4 لر ی بای بر رل سامت ار اه ۱ او اج ضر_ دق او د استتو | خر کوش:ا سل ام ۱ چ قه سار ن؟ بزدرت و چانه اش بر و از 4 سول . ک بن عنم و 0 نس اه داشت جد ی" سا ۳ ٩‏ لا ی باو یاد آ ودی هی کردند که ژیباو که سعضی از و لگردهای‌شهر خوش‌قیافه‌ای لنست: لاد متیر آمیزی بر اب می | و رد رجواشان می‌داد که چه سیار مردهایذ بیائی رام شناسد که فرب جان‌عبکنند اف تا نی سد| کنند وفکیقای در | مایند او اح‌هیا نطو ر 4 ,طرف بار سمیر آ هی (ر فرح ) تفی نرق 1 داضت و ب۹مجرد زسیدن مصل وبار» با يث کت ورت ]را ود و وادد 8 رت و هو ای داخل سالن کرفته و سر د ورودسگار و رایحه آبجو متسه نز ودک | ور دار > حضور د دتم که از ابن غاط ها نمی کردم ؛ماین‌هتکام ۱ دمك لودی)اذ کنار ا لو اح‌عبود کر دودید اوهمان طور سرچایض فرزد گناشبه ,9 ویسکی می‌خورد و باطراف نیر و جبی ندال د. (مك‌لودی) مباشر مزرعه (هو نت داد س) نود از سرابای فباد | لودس بضو ی فعلوم می عد که دراه درازی دا سو اه سیو ده و و ارد حور شده ار قیانه اش مثل قیانه سا مر دا که اشتند , هو دا بود که قیصانی دار د » منتهی هیجانی که بطو کال ظهود نکر ده و زبس پوعی. باقی, ماند . . «مك لوری» باهیکل تتومندس روی مزوار» خم‌شد و پرسید : سب لینسی حال والری حط و ز » ٍ له باقیبانده گیلاسش‌دا| ۱ او 6 ان ۱ ۰ هايش آب مش شاف ستاو ات و حجشم مشاهده‌می کر دید. کلانتر آقای (جان ؟ارس) ر توقیف کر ده بو د و مر دی که ورد ۱ توجه‌ودر واقم‌مر کز اطلاعات همان دافم شده بو د,وا لو اح لینسی > شوهر برستار آ قای‌د کثر جا کسن بو د موفعیت الواج طودی بود ۹۶ #یم* مر کز ثقل ا:فاقات بزرك دانم ميشه .ازجمله ايناتفاقات » تی‌اوا نیم اددو اج بدر جان» را با رك یوت (دست » هنکامیکه خانم 7 در کذ ده بود ؛ نام بیر یمم #س نار اختی‌هائی که برای کله0 د صورت تلف پیش« مد ۱ ۳ دراخثیاد وا لواح» | ها کیتی یو ار . 4 کسبکند باودجوع می اافعاد چرخی زدو بدت به دباده ودو با و«مك لو ی # قرار کر فت مستو لی شد ۰ الو ۳ 2 ٍ ول یام و اس‌هار | ی ۲ متوجه خودش, دید» ستی‌ان دد مللت مطیهی » مها و ک» هر دا۵» کورش کوشان چندان شد و س رش د اتکاتی دا د کتر جا اس که ور لحظات بسیأر جدی و خطر ناك قبافه ای متفر آنه بخودش‌می کرفت» بادی ددفضعیش تداعت و ات : بق-4 و ز صعحه ۲ 3 آواز: دلکش ۱ آ هنك: مح, لب و فاذار اسکو تب مب دنگی محصول بار س‌فیام 9 ۱ ۹ ی وال ای اطلا