Cinema Star (November 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

میدهد که که همسرش آوراترك را بشت بدوریین فیلم برداری ودرمقا با دبسرش ایستاده‌می بیئیم اررحا لییکه سرش بائین خمشده وشانه‌هایش باتشنج بفض و کریه میلرزد, چند میک لحظه بعد وی‌روی ازتصویر برمی آتدکی اند و ست دورین زش وال میا ید ابنجاست که می‌بنیم حرکات تر کیب چندمشروب دريك لیوان‌و جانکیز شا َ ج‌انگیز شانه‌در واقع ح رکات وست‌وی ود که مشفول یه کا کتبلی می باشد وروی ره» که تااین‌زمان طویل‌ترین و بخته ترین |ثر «چاپلین» محسوب _می‌شور کلیهءفاهيم؛ تکات و اتراتی که وی قبلا درفیلم‌های خویش آورده بود در کامل‌تناین شکل‌خوو ظاهرمی‌شوند ۰ درشر‌وع تیلم ز: ی‌رامی بینیم که با کودك نوزادی در بقل از زایشکاه زتآن فقیر و بی‌سر برست خارح می‌شودورحالیکه بر ای‌خود هیچ ملجا و پناهی تمی‌شناسد و بوضوح ناکزیر است تا کودك‌خویش‌را ( که شا ید زاده کناهی بوده‌است) سرراه بگذارد ۰ دراین‌جا توشته‌ای روی‌بردء ظاهرمی‌شود که‌وضم و حالت مادرجوان رابخوبی روشن میازد تنها گناه‌او «ماددی » است شین‌مررك ولکرد باهمان سرو وفع همیشکی خوده وقار, ادب مپرربانی و بی‌اعتنائی به اجتماع ی که اورا طرد کرده‌است ظاحر می‌شود: بدا وستکش می‌انکشت خود را بانزاکت و ظیاافت تمام‌از دست‌بیر ون آورده ؛ قوطی سیکارش را( که يك‌جمبه ساردین است)از جب خارج میسازد, آنوقت پساز مدتی تدمق ومکت اه سبکاری از آن یرون کشيده بعداز [ نکه چند با ره[ | به پشت جعبه میکو بد یاهمان نزا کت ووقت ,کوشه ای‌میگذارد ۰ «چارلی»ضن همین اعمال ودرسیرو لکردیهای روزانه خود نا کبان‌در کوخه خلوتی کودك سرراهی‌رامی با بد» دراینجاست که‌وی بامسئله عا مضیر و بر و می‌شود با کو درا برداردو باخود برد یاصلاح‌در ای تکه (ورا یراشکی درچاهی که همانحرالی است‌بیا ندازد و خود را آسوده کند؛ بالاخرء باقلب پرمحبتی که داردمصمم به نگهداری کودك دراین می‌شود ۰ سال از اين ماجری میکذرد :کردك که پسری 5 پرده 2 برای خود بك دچارلی» کوچولسوی تمام عبار مان حرکات اعمال کشته است. اینك‌آتها دوفرد مغلوك و مردود هتتندکه از جاممه طرد :اقد ودرعین زیستن میان دنیانی از ققرء تباهی وپلیدی در ذهن بائی و خوبی زندکی میکتند ,دلشان زیادی نز لد رهش هید « پمرك » (۱۹۲۱) تب خست بت جار :1 | ثار ش)) ۶ سسسحت این احوال برای‌ادامه حیات؛ برایيك دوژ دیگر رین ۱۲۳ کلك جور میکنند.جریان اعمال ز ند؟ : دالسا ال ات با لت اج 2 ی دوزهر؛آنا ت_ تکات ش 1 جات ثیستت , # ك 4 ۳ ات وب سر اعت سر خودس را اسان ای کو چك‌و فقیرانه‌اش کرم میسکند و«جارلی > نیزور و نقشه میر یز ندو با ر‌ نت تس ححال ره آدردن چندر| نه زا شیر بر ای خودضیافتی تر تبی‌میدهد-وجشن با می کند س ام ور ار شن + می کند:چار لی‌هم ینار چنان تن بروری واستر احت‌ادامه میدهد پسركبافر اهم بیخیال بر تخت خواب لمیده است؛ لیر لق رل ۳ را می‌چیند و«جارلی»را به‌صمرف ناشتامی دعوت میکند , جارلی‌هم و آسوده ازجا برخاسته پتوی ژنده وازهم در رفته رخته‌وایشد۱ برمپداررم سرخودر! ازيك سوراخ پتو داخل میکند و پس‌ازاینکه تین تر تیب ردانی بلئدبرای خود تر تیب دادهم‌چون سلطانی که در مراسم 77 کزاری بسوی تنعت خویش بروو با کام‌های موقر ومتین بطرف 7 صبدانه رهسپار میکردد 5 در زتدکی‌این دودرمانده‌و بدبغت‌همه چیز به تساوی‌قسن میشود .منجمله بستری‌در يك‌خوا بگاهارزان قیمت بست کهآ ندوازيم مامورین ج کود کان و لکردبا نجا بناه [ورده| ند. در این محنه استکه وقتی بای«چارلی»در ارت عصبی در غواب تکان میخورد بای بسرك نیز عینا بهمان‌صورت میلرژو. این سمبل روشنی برای پبوند روحی‌دوانسان ناچیز وشریفاستدر تمامفبلم رویپمرفته «چارلی» یش از ] نچهدلقك وخندهآورباشدبك کتور جدی‌ودرعین حال کار گردانی مبرز و بیار توا ناومتواضع وی عکیر است که نام هلر پیشه خروسال فیلم خویش«جکی کو کان»ر! در اعلاتات هم طرازودر ردیف تام خویش جای داده است وچابلین» : از این کودك مستمد و بی مانندبازی بسیار جالبی|خذ نمودو اراله‌داد ۰ پساز دوسال که از تهیه ویسرك» گذشتدجاپلین» باشر کت دادن‌داد ناب ویانس» در تخستین اثر دراماتيك خوشدزن‌باریی)» مراتب احترام وقدردانی خودرا ازاين هبازی قدیبی وهکارع . ابراز داشت . ۱ ۱ 2 این‌حقیقت که‌فیلم «زن باریسیم مدتی‌مدیداست , دراین‌مدت هم چنان‌رورازوسترس‌علا قمندان بوده است بر سر راهم جوان و علاقمند به مطا لعه‌در تار بخ‌وست نخورده و اصل‌سینماشکافیمه میشود که کسی‌رابرحدو نهایتش‌وةوف نیست , داستان‌این‌فیلم ‏ بطورفشرده » ظاهرأً چیزی‌تیست ماجرای‌عاشقا نه‌ساده و طبیعی بل مردوزنی جوان؛ پیدا: زا پخته رین وکافل ترین او . چا پلین و شاهکارمسلم |و مید| نشد. در این فیلم «چارلی» ولکرد کودکی دا ازسرراه برداشته بفرز ندی‌قبول‌می کند و بدین نر لیب يك نفر و بگر رادر فقر» آواد کی خوشدلی؛ بی خیالی ود نبای دوح .