Cinema Star (December 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

و حکمگیی خورمتقر شدهاست] ینست که : فر ز ند ژیادسعی نکن که وقنی ازاین‌جهان میروی باك وتیالوده‌باشی شاید این تصیحت خطاب به يك‌هنر متدجو ان عجبب جلوء کندو لی من "ترا ازاولین اصولی میدا که يك‌هتر ببشه تازه کار با یدرعا یت کند میدا جم‌ آغر مادراین‌حرفه غرم آن‌پیرو پا کی و باحطلاح طرفدار اذراطی پاك‌و تبا لوده ماندن زناد دارنم؟ مکاتب و محافل‌هنری بسیاری و جود دار ند که پیر و ان‌خودرا مرسختانه توصه می کنند که هر گنز -آری هر گز؛ تقشی‌را دون‌مقام وءاستعداد واصول‌دنری ایشان ِ" ودراین امر با آخر ین قدرت خود این سخن خوش‌ظاهر:در باطان دام خطر نا کی است که هرهنر پیشه جوانی سکن است بسپوات‌درآن گر:تارشود . ولی بتظر من بطور کلی هیچ اری تیست که پس‌ازه‌رك‌انان پرلوح قبرش بلویسند: اوجان‌داد بی ۲ نکه غر ور:اصول و اصالت‌هثری خویش را قرباتی کند . البته‌لازم است که« رهترهتدی معنقد به يك‌اصول وعقایدی‌باشد و بخاطر آنها زنده بماند ولی از طرف‌دیکرلازم «مست که(حتی پرای ادامه‌مبا رزه‌درر او صول به‌هدفهای خود هم که شده باشد)امروز نده ما ند ,پرای ايشکه فردای زموامیدرا بیند , پل باین‌مقصود مقدمانی یعنی ن‌مستلر م| ینست که هتر مند بر ند کنور ارز نده‌و عجر ب ی که در ودیر ادر ان کار اما روف که بشت سر ذاشته و ان کهزیاد پاپ ۲ سس و از اد یو بدوی تر قبول میکنم که ۳ ِ اکر بععتی فروختن انسانی باغد تارو است »و لی‌همین امر نابند وغیر قابل‌تحمل درجائی ۱ ۱ ایبان و اصول که | نسان بعاطر بقای حیات‌وادا»4 مبارژء از بر به | تحر اف موا ی‌عالی شود میگردد بسن و قا یل قیولاست ء درتار بخ زندکی بزر کترین واغ علم وهتر بشر بسیاردیده‌ایم کانی‌را که برای کست نأن دست به‌حرقه هائ ی کاملا متقایر۰با مقام و شنمیشان‌زده‌اند به جهتآآنکه ابشان »یدا نته‌| ند برای نشان‌دادن آنچه در چنته دارتد پاید زنده بما نند . نخستین وظیقه واصول‌یگانه ست که جگو نه هنر در متد لانناجه روشیدد مابه ادامه آن نان ز یل طذشعه مجهول »و دور بار) نداز»واییاواخر ش لهدنی وجالبی اراله‌داده است‌ با هه آسما نی پیش یرد ؛باژما نده باشد... 1 تحلیل می‌کند .اگر سجن ورا درزمینه‌های دیگری [ ادور و راستمد|دش تصیحت من به چنین ای اینت ک‌قبل آزاین که بخودش بگو ید نقش با مقام متر ,ناتات‌دارد و آن‌رار د کندخوب بند بشد البته بذبر فتن‌هر نقشی که پیش آمدنیر يك‌خعار بژرك داردو آن ابتکه هنر پیته ممکن! ست کم کم یمان وعقاید خودرا فر اموش کند: وقوف خرد را ندبت په‌ارزش‌های هتری|زدست بدهد و خوب و بدرا پاهم اشتباء کند. برای این هنر بیذه احتمال آن‌هست که سیر بودن شکم‌و داشتن يك‌شفل تقریبا نایت [ نقدر سرمتش ند که باخودش بگوید: خوب , رویهم رفته اوضاع بدتیست؟ ) فعلاز ند کی راحنی‌دار بمو خیالمان رات‌است ويك‌فرد بشر وظیفه‌هرهنر بیشه|ی|ینست که‌درحرفه هم بیش ازاین نباید از دنیاتوقع وهثر خوودا ما استمر ارورزدوهیشه مشدول بکار باشد ,این‌امر مستلزم آنست که وی گاهی نقشمائی را که چندان در خورمعبارهای هنری و استمدادش نیست پپد‌پرد ودرخلال این‌مدت نیز خودش رابااین فکر تسلی دهد که نقش حای کوچك را بخاطر کسب ومسیله‌ای برای اداعه حیات و نقش های بزرك مسی ید وی شاید این کفته‌من بطورضه‌نی مدلل آن باشد که دراین ایام برای يك هنر پیثه جوان بالاخره شة بیدامی‌شود » ولی متاسفانه هميثه این‌طور نیست و گاهی میشود که بطور کلی از دو خوب,هیج‌رلی بیدا نبی‌شوو که‌هنر پبشه جوان‌با شر کت‌در ‏ شر کت دراین نقش‌ها برای . آن‌مماخش را تامین کند . حال فرش کنیم که دی داشته باشد . جلین فر ری مسلما اشتباه‌میکند خورش رامی‌فر ببد وداردایمان‌و اصول خد یش ر | بناز لتر ین بهائی‌میفروشدو بالاخره بابداوراازدست رفته دا نت , من هروقت که بخودم رجوع می‌کنم و می‌بینم که هلوز هدنهای عالی‌وعقاید اصیل خویش‌راحفظ کردهامسرشادو از خستتگیو ناراحنی آزادهی‌شوم:و لی‌درضمن بایدبکدیم که بر ای بقای‌حیات و حفظ این عقا ید واعول در تقش‌هالی شر کت جسته ام که|میدوارمآ بند گان ] نبارا فر اموش کنند آنبای ون با این وجود» از زندکی می‌لازم بوده است مستقدم که به وا ۳ ك یج کاب» (او بسند, 1 به لنش های خوودر فیل‌ها 9 عادو در عس‌حال تاوز و۳ ۶ ار یلص 9 0 ‌ِ بر اور درس انا( قرش مدای | میدهد . در اون ۵ ان یلم دی‌با(زر یا ویدمادلد))هعبازیاسی 1 5 کم‌ارزش راردمی کر دم شاید] نندر نمی‌ماندم که بو انم بمدها در نمایشی چون<مرك يك دستفروش ‏ دوده کرد» وفیم‌هانی نظیر ورر باراندان» و«برادرانکارامازرنم شر کت کنم . ی هن پيشه بایستی بر ایخور دو کتاب قا نون‌ز ند کی‌در نظر بکیرو ومواد این دو کتاب را هر کزدردم نیامیزد . در کتاب اول بایستیامول وعقایدعالی » هدفپالی‌را کاریج وجانش راقوت می بخشد ومحرا حیات اوست , ضیط کسد و بهیچوچه آلیا. و