Start Over

Cinema Star (December 1958)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

یزیت بای یك‌شکست‌قوی ! من و رسیون فر وی وجواهر تر وشان‌مپتاب» راد یدم-ورسیو که حتی بکبحنه آن راهم نبر یا بوودند .من ار ادر 3 س‌ دیدم و تکان‌خوردم -ِ عیلم‌صر قنظر از چیزهایش دیکرصحنه های عتقب‌آزی شهوت آنگیژی‌داشت که تا بحال‌روی برده ندنده‌بودم صحنه هأی عشقبازی بریژیت وواستیفن بویدي|نکلیسی پوید] تطور که فهمیدم , پعدازانمام همین فیلم بود 0 خورد. که ضکستا او کفت : «این بدتر ین‌فیلمی است که باژی کردم» من باید آن‌را . فراموش کنم .چه‌چیزهای لعنتی‌در فیام و جودداشت 4۱ بوبداضافه کرد« «و قت ی که‌من مشفول بازی درصحنه های عشقی 1 بودم ,کار کردان باصرار میکفت کاری کن که ماهم تحت تاثیر قرار بگیریم ؛ این قدر انگلیسی نباش ۰ > با خدازن‌را[ فر بد» و وجواهر فروشان مپتاب» وادیم ثابت کرد که بدن بر پژ بت برای‌سینما آفر یده شدءاست ‏ هدردویاین فیلمها با بزرك ترین فروش در عالم رو برو شد, | ند . لاپایددیدآیابادپاریس‌در شب« باردو تبی‌دیگری راخواهد " قوااعت ایفا کند بانه .همه بش بینی م ی کنند که «باریی درثب» افر وش عجیبی‌مو اجه خو |هد کرو ید یثان ندارم -می‌دا نید عردم پول می پردازند که ردو و رادر و بد وشهوتی یبا 0 اویدون 1 ْ أ ْ عواهند رو نردم و ب برویم متان بعشید: ۳ نی ةا طم بر ون رك چند لحظه مات و عبپوت و بعدحالت‌جدی مصم رفت‌باطاقق مقلت برد نت پس‌چطور «باریس درشب» از اعت -اهتار براعه تیه اعتار عتبار بر ای تهیه ی یی | لمللی نوع بتصوص فبلم ازاو .< وخدا ۱افرید »۲ یی از<مهله فتوپلی -) تگلستان هابود +وجواهر هم‌همینطور . آرحعه : پ-ن زوبی کمدیبی سابقه سرنمای ایتالبا دور دامعشق شاهکاد ستاده‌محبوب سوفیالورن در بله ثارسی «آرزیع کننده : شر کت پیش فیلم خاورمیاله». مه ۹ یه ۱ ۳ *پاویش ویو رر » بسرعت لباس <«روت» ازخانه ع شد رم ل بمشت» واقم در[ ویر تج رکت درآمدیر کت ن به این شهر و حومه آن :7 ناب ما رازه دا اوس1 نجاس کذرانده وتاز دیرو زاز آ نجا باین‌شهر ۳ و لیاین نو احی بطور کلی ۳ منی‌همن زاده ساحل : ساتفر | نسیسکو ۱ دم ودراین لحطه زر بو بی میا نستم که 9 در کدامسمت و | اقم‌شده داذچهراهی بایدبان رسید ط ی بکر بعساعتی که‌دررام بودیم هیچکدام حر فی‌نزدیم ولی وقتیکه 0 جاهه جوز ۱ خلیج کسترده‌وور حاشیه‌اشآن برتو | ضعیف نارنجی رنك هویدا گروید من احساس کردم که روت د کار من قدری بخودش بیچید يك‌طوری خودش را جم مکر که معلوم بود شکارا نار احت‌شده.,,در نوراندکی که از چراغ کنار رل اتومبیل می‌تابید به تیمرخ بیجر کنش نگاه کردم,عضلات چهره‌اش درهم‌رفته وچذمانش بشته بود , نگاهش کردم بیآنکه حرفی‌بزنم و پا کله با حر کنی باودلداری و نسکین بخم جاده ثیر مهم چنان با پیج های بی‌ددبی از : برچرخ‌های| نومبیل بیه‌وده‌میشد: ما ساحل‌غلیج‌را دورمبزویم وبا آن چراغ نآرنجی ری ك کسه ابلك نك شا نه‌ها وررخت های‌سرراه از نورش‌رنك میگرفت وهر احظ برووشنی وورشتی‌اش افزوده مد پش‌اریش سردی؟ یبود بالاغره ی موق خلیع ۳ وماهر رو بآن بر تو تارنهی د دردور دسث ؛ وی اما ۱