We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
هاهرانه با آ خر ینجملهاش
3 »مثل| پنکهخودش هم | یناسم
< کارا صورت يكشوخیمیپسنده بعداشافه کرد
-بله» جالدیگرماافشرهستیم
و آزارمان کمتر به زندانیها میرسد
ی منخودمهم عقید.دارم که باید
بدیتتبا بهترر
آدمحسایشان کرد
کرد » باید کرچهوششان
این
گارخانهدارند » وضعان ازدوزهای 7منيك نکهبان ساده بودم خیلی بیتراست »خیلی
درایتجا لحشسشصوضشد ودر حالی که تمامدفتش من کزد» بود گفت
للهفکر میکنم خ
ی ۲۳
را مستفیممتوجه
۱
اینکه داشتید باطاق ی حا
میرفتید » شایدهم مناشثباه میخنم
مرحال فگرمیکنم خردتانبودید . سم ي کردم خافیه را تبازم ؛ بالحن
۴ میضاوتی طقتم
یله ۰ خودم بودم .
بازدستش را باهمان حالت
معکنه_اعدام_محکوممی
بیآمحهاویبنتتزي هنه «
وخوبخش بزندان میافئد » کاهی میرود سري باو میزند ؛ منخیلی ن طرفبا دیدهام که تسوی ی و آشنادارفد» اتز ند انیپا يك مسئله خیلی عادی است شماهم نباید ازاینکهدرز آخناذازید تارا
لحفهای مکث کردوافزود
ندال
حت باشید
ژنهانن یتاهداچق التبتي ق
برادزتان است؟
در آن لحئله درغینلی شدید یت لحظه ازخاطرم گذشت که بافمام بعکم پیش آمسدهاش بکویم ت خودم را آرام کردربا لحنی کدسمی میکردم هرچهممکن است بی تفارت باشدریرفین حال از خعممیلرزیدگفتم:
بله آفای نووا آن زندالی که من برای ملافاش بزندانرفته بودمدرادرم است؛ و من گرچهاینن موضوع را بومه گس بهن که بر خورد کردم نحیگریم درتین حسال سورت يك راز بزرك پنبان هسم
در همان حال دردلخودم با
و خشمدادميکشيدم
-آخرچراباید این[ دم عرض هیهجا هیسانهماباشد
«نووا» بیعان وضعمعنی دار سررا تتاندادو گفت
البته» الیته» دلیلی خجالت بشید ب رادر تانز ندانیااست؛ چیز مبمی تیست . برایهمه کس میا ید
خرب شا لابد براي این
نزديك زندان خانه گرفتهاید که خوانید او را آسا هویمفتر ینود
۱
بازدرحالبکه ازذهنم میگشت که بش بگويم :
بتوچه مربوطاست, خوك فطول>.., غبظم را فرو خوردم و از روی احتیاط گفتم:
بله:تفریها
ی باز چشمانش را روي من
ارد؛ يكچند نگاء کنابسه
تذارد
بش
بات دارشصورت مر تاوید 1
من رجوع چونکه. خوب» خرمن از ابر لحاظ خیلی میرود .. 8
سریتکان داده گفتم : خیلی از لطفتان وجود این فکرمیکن ببتر بگذاریم برادرم بیمانوضت: ند ان مشغول باشد,
باوضا عزند انعادت دارد دوره حبسیاشرا