Cinema Star (February 1959)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

مر با ؟مال داضوری‌ونار ناجارسری موافقت تاندادم‌ونووا که فدری مکت کرد ۰ یم ببته‌ی خانه‌ما انداخت ابن‌را کفت و بعد جواب‌خشکی ازما شنمد رو بر کزداند و طرف تعابداش رف ماه را ور وداخل خانه‌شدیم. بعدازايشکه در راپشت‌سرستیم ونفی «روت» خودش وا ۳ رح الداخت م اهاز کات کفت التبم آزشس ما ء ازموان همه‌مردم دنیاما بايك نکپبان‌زندان سان کونتین باید همسایه بشویم من هم دريك سندلی دیگر نشستم و در حالیکه سعی میکردم چیزی ازنگرانيم آشکار نشوه کفتم خیلی‌هم چیزعجیبی نیست» زندان سان کونتین باین عنامت و وسمت <ذما مامورونگهبانز بادداره خیلی ازآنها فقطعا در شهر عببای فرديك زندان ؛ مثلا همین شبر ۰ خاله ورند کی دارند, حالاهم گرچه بای دم بايك تکیبان زندان اتهشایس مالبت ارت خسویم: ء زیاد همچیز بعیدی یست*۰۰ روت > مدتی‌بمن‌خیره‌شد و چدپرسید ؛ بن» راسنش رایگوه لواین مردك راچه چورآدمی تشخیس دادی + چنداحظه درحالیکه پیش پایم نک میکردم و لبه کلام را من میگرداندم سا کت‌ماندم ؛ 0 " اعدام کنندآنهم مراطاق کاژ مرك برای ع ر کی" نا کواراست مخصوصااینکهآدم را بیگناه «باربار| کراهام> یكژن امریکا ی بومن بعد‌هامعلو کرو یف امحکوم کرده بوده‌است. از روی سر اوشت دچارشد واور] در اطاق کازاعدام کردزذا که بیکناه بوده وداد گام اشتباها | سر کذشت لین ژن فیره «خت کمپانی بونایتد آم تیستیفیلمن تهیه کرده پنام « میخواهم ژنده بمانم» که در آن سوژان هبوارد رل‌باربارا کزاهام را بازی می کند؛‌دراین کی بارپارا (سوزان عیوارد)را می‌خواهتد بدال اطاق کازبرده واعدامش کنند. درچهرءاین ستازه هثرمندحالتی وجوددارد که تمام دردها ورئی‌های يك بیکناه مُحکزم باهدام .درآن و شدءاست ., ۱ جاد,شبار سدو ۱ حالیکه قطجراغهای وشن بود بطرف غرب و آمد. دوساعت ونیماز تیمهشب‌امیگ کذشت که ائومو بیل ازجایسر نک ۳ 1 به جاده فرهی دیخری بیچیند: این جادء‌حومه‌ی‌شپر ستان‌ما وبه کثر رودخاشه «< ختم‌میعد. لباس ی که من‌بر آن‌رقت: ِ شتم»شکیل میشد از راك شلواری‌وز برپیراهن‌معمولی: ؛ییراهن وشلوار ک رکه اررت> ار فروشگاه خریدع بودودراثر هستن, وتك آمی آنجلاوتاز کی‌اشر از دست‌داده‌بود وبالاغره يك‌حفت کقش‌ساده‌سیاه حلوی‌بای من‌زیر صندای اتومو یل بسته‌بز رکی فرار داشت که محتوی لو اژم کار من‌بود هتوزاز ورودماباین‌جاده‌فرعی سهچهاردقیقه نگذشنه‌بود که‌به کنار آخرین‌مرزخارجی‌ژندان‌سان کون رسیدیم؛ این‌مرژ رامک ۱9 2 از شبکه‌ی سیمی ۶ چندین‌متر باجاده ائومو یلو موازی‌پیش میرفت و بعدبا نِ م یکرفت ودورزندان پیداشدن سایه‌این دبواره دستثروت > رافع رده[