We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
قیلمهای و نه توشتهی پیتر جان ن ابر
«ابلکساندر کوردا*
نزسوتدا چندان وجه «عص او
تناشائی و پرشگرهی بود ی ی ۲ ح «زند کي خصوسیهلنتر و أ سال ۱۹۲۷ قبیهشده بود< کوردا*
که د
بعداز آتکه از کمپسانی باراموئت آمری به استودیوهای «الزتری اتکلستان منتفل شد فیلمی باسم فرزروشد» برای خانمپا» باشر کت يكهد,هثرپیشهی آامانی تهیه کرد و بو تال ۱۸۳۷ استزدینوی قتصی ودرا باسم«مصولاتلندن قیلم> بوجود آورد . در امر تهیه فیلمهای ابناستردیو <لاژوسبیرو؟ سناریست و کنت< تویلیتزدو کران ری> ۰ بال کوردا؟مشار کتداشتند این کنت ثروتمند سرمابهای را که « کوردا» نتوانسته پرد از مجاری دیکر برای تهیسه سومین محصول مستنل وشخسیخود ند کیخسوسی هنری هشتم> ؛ پیدا کنددر اختهارش قرارداد ۰ اين فیلم که بکار گردانی کوردا ؛ باسناریوی بیشرو؟ » فیلمیرداری «ژرژ پرینال؟» طراحی «ویسنت کوردا* و موزيك< کورت شرردر » وسبارت دیگر افر ادیاژ آلمان » فسرانسه ,وانگلستان و چکلرا کی تهیه شده سود يك فیلم «اروپای» بشمار میرفت ؛ معذلك موففینش در سراسر <بان امجاب انگینبود «زند کی خسوسیهنریهشتم؟ مطایقبا فرمول قدیمی داستانهای مربوط په «زندکی خسوسی> چیز تازهای راشاملنبود» فیلمافتباسی از آننوع آثار قديمي بود که ارنست لرییچ»(کار گردان) باشر کت« امیل پانینگی؟ میساخت وپا میشد کفت که افتباسي از داستانبای تاربخی ختكك مربوط بزند کی اشراف بود ۰ کهاجان اسکی) نوبسندهانگلیسی
رب جع
ان «چار ارّلاتون
اصلی بود
فیلم «هنری هشتم> تصویر و ار فاریشی دقیقیازاوضاع واحواا عصر « اسلاخات > ارائه میدهد
(املاحات طور خاس در تاریخ انگلستان بهدورها اطلاق میشرد که در آن هنریهشتم ,منطو رتضمیف قدرت کلیسای کاترلیکی مذهب پروتستان را مسذهب رسهی انگلستان قراردادو اینامررا اسلاح نامید علت اسلی این امر در وافع یکی آنبود که اهنری> مایل بود دراعمال خصوصی ؛ منجمله ازدوابع وطلاق های پیدربیوفتل همدران میکنساهش آزاد باشد و کلیسای کانو ليك اززاين کار مانبود -۶) در فیلم فقط تسویر جالب رومانتيك وخاس مردی نخان داده میشد که شش همسر اختهار کرد واپن نفش را «چارازلاتون» هنزپبشه توائا و هذرمند باروشی خاس درتجسم يك کار ااکتر تاربنعی که به ممنامین آثار دونوپسنده ژبانهای تارپخي جان راسکین» و «فیلیپ لیندسی> و مکتب ادبیشان بسیار ازدباث بود ابفا مینهود «تاثیر عظیم»
برای آندسته از تماشاچیان که «چارازلاتون» را ففط از روی آثار. هیجده ساله اخیرش ورلمای نسیته کماهمیتی که در آنها داشته است فسات می کنند درله اف عظیهی که اینهنر پهشه نادرو بیماتند طیدساله ۱۹8۰-۱۹۳۰ پرسینها
استکاردشو 5
4 باآن اندام كلاصيك
2 5 باوسدای ثرمو نهر قمر بر
2 کترادو د برادهو ید
دفیق يك «پیترلور > را فاقد بود»
منك ویازيك موهیتخاص بهره وربود که ویرابرتر همهی اینرقبا ونیژٌ هنرپیشکانی چون «امیلباتینکی» و «کنرای> آلمانی قرار میداد اینموهبت آشناشی بهروح جپانی بر درك انانیتی کلیو جامع بود
«لانون> هذرپیشهای برد که باهمه طعقی ک+ در نك باز: داشت نکات را سریع ومستفیم درك میکرد » کواینکه هوش سرشاری همنداشت» اینخاصیتبوی قدرت میداد که بیش اه رهنر پیشهیدیگری در اعماق ترازدی اوشاع واجوال بعرفرورود؛ اینمرد که در ایفای نقشهای شکسپیری پایهذرشسست میشد تصوبر بسیار جالب: رافعیو دفیفی از شخصیت يك درد پاسفاث بیچیدهی: حمافت» ضعف ؛ تنهالی؛ سر کردانسی ؛ سادیسم» حسادت ٩ جرت و خاسیت تحمل پشر را در" مقابل عکس|لعملهای عدیدهطیيك سلسله فیلمهائی که باسطلاح در زمینهبیر کرافی اشخاص شهپر تهبه میهد ارالهداد» عنتبی از آنجا که جنبه بو کر فيك | ینفیلمهاز یاددفیق نبود و بمبارت دیگر نویسندکان سناریو چندان کوشثیدرحفظ اسالت شخصیت_مشبورتار رخینگرده بودند «لاترن> مجالی داشت که هرطور مایلاست باژی کند و استعداد نهفته و کنجینه درون خسویش را آشثار سازد... همه ینخصرسیات انسانر| وامیدارد نت2 تفاط ضعف وپرا
تر جمهی پندار قسمتدوم"
(غلافه ایعلط رمنحرف به < افه > های نابجاو خارج ازمیسران/ هیم عل
رن ستاو نکم > فلسفیدر نمایشی نامه پر میآمد) فیاموش کلف و متفایر پیروژ یهاش ( فش «ر اهب ر اند شرا خود کشیاش راد نقش 3 اور ۴مفشش درفیلم «بینوایان > بازیاش رادر «میکده جامائیت؟ا» وهثر آمالیش را پعتنتردام» آنجا که کازس یمودوی کوزپعت لال آهنك سض کفتن می کند وبالاخره خودخواهی عمیق» شهوت پر ستی و درشتی و خشولت #هنریهشتم )را بیاد آ ورد بعداز اهنریهشتم؟ طوفائی ازفیلمهای تاریخی بی و کرافيك در کرفت: «جرح آرلیس> کهبازه از بازیدرفیلمناطق «دیرر ائیلی»فارغ شدهبود بکی پسازدیگریدر«درل آهنین»( بمنزله« دوك آوولینگتن؟) «رلنر» و «ربشلیو» نظاهرشد..اما سبكبازی در اغلب ها یکی برد چنااچه منتفدی در آنایام لوشت ملاحظه این فیلمهای تارپخی که از زند کیمشاهبر تارین ساخته شده ابنحقیفت راروشنمی کند که آبان چفبربه چرج آرلیس شبیهبودند؟ بعد از آن نوبت به هنرپیشه
دیگری باسم مانیسونلانك؟رسود که در «کاردینال» و < یر پر انکلند» ش ر کت چست؛ سر «سنر بلهاردو پا > انگلمسیلوز درفیلمه ای «نل کورسن» و شراب اولد دروری> کارا کتری شبیهپه ترا کر های مهمولی«جرج آرلمس کر (مطتبا