Cinema Star (December 1964)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

* او و لین دعد. دشف ک‌دم, که او هرا دوست دارد و اگر بهمین تر تیب پیش می‌رفتم هیچ‌وقت نمیتوانستم با او ازدواج ام من آدم وش دینی‌هستم در ای | ین که همه‌میگفتته لفق ازدو اج عملی نخو اهد شه در حالینکه عملی شلد هن خحوش‌نین 0 3 ایا نکه‌م دم می گفتند: این ازدواج زیاد بطول نخواهد ی و ۳۹ لسکة تاالان دطول کشیده و بازهم ادامه خواهد‌داشت بااین حرفها من نمیخواهم بگویم یال بچه‌جون جرئت داشته باش وبايك سیاه پوست ازدواج کن و توهم مثل‌من بچه‌ای بدنیا بیاور که نه‌سیاه با شد و نه‌سفید» نمیخو اهم دکوانج اس هر کسی مار اری را که من کر دم ا تیحام ددهد در ره ود حالا بگوببینم حق‌دارم آدم‌خوش بینی باشم با ِ 0 و لی مو قعبت‌شما فر ق‌مسکند» شما ما نندوو لكا لینگتون مانند لوثی آره‌ستر | نک ما نند هری بلافو نته و سید یی بو اتیه مشهور بو لدار و با لغ هستید و کارها ثی می‌توانید بکنید که دبگر ان نمی تو ا ند با خود‌شان‌اجازه تست هم بیکی از دستورانهای سفید پوستان درو بد سردم روشان را از شمسا برمیگرد | نندو شما دهن کجی میکنند و لی درعوض دراین رستورا نها سوی شما بازاست درحالبکه سار سیاه پوستان حتی جرئت ورود به این رستورا نهارا ندار ند سامی دیو اس: من‌تاو قتیکه کامارمطمعن نباشم این‌ددی که من آنراباز می‌کنم ویا آ نرابرایم‌باز می کنند بر ای‌ساسن سیاه دوستا دهم باز خواهد ماند, قدم «داخل‌آن نمی گذارم من‌ه رگن به. کلوپ‌ها ثی که‌سا یر‌سیاه پوستانر ار اه نمی‌دهند نمی‌روم. من هی کن درتئثاتی بادر فیلمی که دسایی سیاه پوستان 8 اینکه هیچ‌وقت فراموش نمی کنم اگر من‌می‌توانم وارد محلی‌بشوم بخاطن ایست که قبلا سیاه‌پوستان دیگری وارد | نجا شده‌اند و | نها در را کمی برای من باز کرده‌آاند ومنهم طوری روتار شین دمم ده بعد‌ازمن بتو | ند این دررا کاملا ازجا بردارند . خلاصه این این خانواده خوشبخت جهار نفر ی ... ۶اه که درهای ریادی که دروی سامی ددو دس باز و دا مو رد ی اف یت دتد وه ی ی ربچارد وابت نویسنده سیاه‌پوست کات نمی و شت» یه جمن ۳ [دو تون تور دستتده ۹ شم تهی توا نست: ات بو سیم ار دیرو زسا برهنر پیشه‌ها وخواننه گان سیاه پوست‌مو فقیت ددست تما ورد ند منهم نمی و نسم امروز در کار م موفقیت بدست بیاودم . کوش کنشد» تا سیأه دو ست هیچ کاری رافقط بخاطر‌خودش ا نجام نمیدهد. بلکه‌همیشه بخاط خودشو نسلش قدم برمیدارد. من وهمسرم خوب میدا نیم که‌ما یا اژدو اجمان‌و ددنیا آوردن «ترسی» کاری انجام داده‌ام که نسبت به آن‌افتخارمیکنیم‌مثلاهمین نما بشنامه‌موز کال دیسر طلاثی» مرا در برودوی در نظر دگین بد. رب اینکار افتخار مي کنم و خودم را دومتر پلندتر حس می کنم» حس میکنم 45 اضباکت . دواحشم عهستم مر لاش و گاس.ها لبوود؛ لندن» هیچ کدام در‌ای‌من‌مثل درودوی‌ارزش ندارد وخوب‌ميدانم‌کار کردن در درودوی یعنی اینکه راه رابرای سابرین هم داز کر‌ده‌ام. این او لین باراست که در درودوی داستان عشق يت سیاهیوست نسبت ديلك دختش سفید پوست روی صحنه برده شده‌است قرش را کته اسان بس 2 طلای» دراصل مر بوط به یت و ولو نیست بهودی‌است که‌بو کسور می‌شودو دختر بلو ند و سفید پوستی را دوس داود ولی‌ ها لد داسعان: 3 تصبوار بعسی تاه د سیاه پوست ودختن سفید پوست ور آوودها تن و مردم هم باعلاقه ریاد دد دنل آن می‌آیند ويك چنین چیزی‌را قبول می کنند. ( ه. آقای دیویس مسردم بدیدن تما بشنا مه‌شمامی] بند و لی ۲ ثرا قبول نمی کنند؛‌مردم سالن:را بخاطر شما پرمی کنند ه بخاطر داستان‌عشقی بات سیاه دوست و سفید بوست ومر دم وفتی از تئاتر خارج می‌شو ند اظهار تارضایتی م ی کنند ومن بخاطر همین چند شب پیش بایی از دوستان آمر یکائیم دعوا کر دم. سام‌ی‌د بو س: یله میدا نم تاش اه مایا ادها سین هسعند. که وف هی 2:9 هی ) برستوران می‌رویم روشان رااز ها ویر دا تنب ویما دهن کجی می کنند. اینها همان آهر‌دکا یی های خوبو متمدن هستند» همان آمر‌بکائی‌هاثی که از قا نون‌پبروی می کننّد و حاضس بر‌ای دفاع از تگوری هستند ولی حاضر بقبول واقعیت نیستند وبرای | نهاعیر قا بل قبول اشت 45 دك آدم سیاه دو ست : سهید دو ستی و رسد ا شتا داشد و با همد‌نگن ازدواج بدستد 3 کود کی بدنیاً بیاورند. همین و اف این وقتی نما یشنا مه تنسی ویلیامز روی صحنه می اد ودر آن پست‌ترین جنبه‌های زندگی ۳ مان جئگ می‌شو د بعئوان بت ائی عنری ددند نش مین زو ندا..عن دا از سوت قلب ‏ اعار کی دسته از امر‌کائی‌ها که دراقلیت هسسنكت وزباد بحساب نمی | ید متأسفم من وفتی ود نما شنامه‌ام فرتاد میر نسم , «عشق رگ نآرد ان و نت رخ هایگ محتر م احساس تار ای می کنند 5 9 و لی سئله ای که مورد ظر من بو مر بوط به مسئو ثبت دد ئیا آوردن بچه‌است که نه سفید است و سیاه واین فص 1 سای دیو س: نه‌این‌برای و هت فیس ٩‏ هسش 4 نیت 9 بر ای شماهم مسئله نیست ‏ آقای د بو س؟ سامی ۵و س: نه. نه. نه . می‌شناسم که نه بأمردم هار لم و به بامردم «پارك اونو» باهیچکدام نمی‌توانند ارتباط بر‌قراد کنند ومورد تنفن هردو دسته هستند . ولی‌من‌مثل آنها نیستم و باسفید بقبه درصفحه ۳۰