Cinema Star (September 1965)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

شخصیت : ملینامر کودی مصاحبه کننده: ژ.ژبلمون ناشر 0 مجله «ال» کم سئوالی بوده است که سا لیان درازذهن مرا ود مشغو ل دا شنه : که چگو هو چطور استعداد باز یگری‌در ۲ کنور با آکتر یس بوجسود میآید؟ این سئوال را برای تع‌داد کثیر ی‌هنر پيشه مطرح کر ده‌ام بی؛ آنکه هرز پاسخ قانع کننده‌ای پر ای آن دریافت داشته با شم . این دار از ملینا مر کوری می‌پر سم : سب چطور میتو آن بمقام 1 کنر بسی نظبر ملینا مر کوری سید؟ ایند استان‌چگو هشر وع شدل بلی ساده و بدون هیچکو زه نقشه قملی . شایددر آغاز فقط تبعیت از احساس خود نما یو خودخواهی بود. کسی که میخسو اهد هنر پیشه شود بیشتر بآن لحظاتی‌فکر می کند که پس‌از پابان بازی مورد آشو بق و ت<سین تماشاس گر ان و اقع‌میشود.در کود کی وقتی تنها بودم جلوی آینه ایستا وه وشکلك ددمی‌آوردم همین حالت را هد شا در مق بل انبوه جمعیت تکر ار کر دم و با تمهجب دیدم ک۲4 نها از حر کات»سن لذت میبر ند. حر کت» اشاط و سر ورز اد آی از عو املی بو ده) ند که هر بات از لحظاتز ندگی‌مر اهمر اهی کر ده] ند. شا ید همین عوامل دلیل مو فقیت‌همن و مقبول‌واقع شدان کار | کتر م در از د عسامه مر وم بوده است . نمیتوالم آصو رش را بکنم که يت ] کتر سس سست و بی‌حال با چهر دغمز ده بو ند در مقا بل جمعیتی جلب آو چه و کسب مجمو بیت کند.مر دم حر کت شا دی‌و خوش ۳ذر ا ۳ داردوست‌د ار ندو يك ۲ کتر پس با بد ور ورجه اول در[ نها احساس شادی و فر اسوشی بر | نگبزد. یکی از آ کتر یسها ئی که دد این مور کاملاموفق بوده بریژیت باردو است . وجوه او دوی صحنه هر گز تماشا کری را اسیت بحر کات و سکنسانش بی آفا وت امیگذارد یت ۲ کتر یس بدون ابن احساس باغر یز ه فطر ی بعر وسکی شباهت دار که در بك صحنه خیمه شب بازی باد اده‌دیگری حر کت میکند . سادم میا بد تمام دوران کود کی‌من‌ددآ تن ۷ شر ارت ؛ شیطفعت وجنب‌و جوش‌وآم بود. پدر بزرک وما در بزر کم (قدری _ «من‌علاقه داشتند که اجازه هر کاری‌دا بمن‌میداد ند . بهمین علت بود که‌من‌همو اره در و جو وم احساس بر تری وقدرت میکر دم شا ید این احساس در تکوین و شمر رسیدن کار ] کتر امسر وزیام تا ثبر فراوان بخشیده باشد. یتآ کتر پس باید [وجودش خالی از هر گو نهءقده‌ای دا شد تا بنوا ندروح و جسم‌ش را بدون هیچگو ه پبچید گی واهام همچون] بنه ای در مقا بل ده قر ار دهد . در چهر ۵ملینا چشه‌ها شش پیش از هر عضو د گر ی‌جلب نظر می کند . چشه‌ها بش با ؛ شفاف و سخنگو است. چشما ی که کمتر مژه میز اسد وروح اسان ر| تاعمق مسی‌شکا فد 2 در چشه‌های آبن‌زن ۲ قفاب و خذکی د لنشین‌ساحل لاجور دی مد یتر ] اه حس مشود . لت همان سود کی ۵ بو | هو ار سینمارا دوست مد شتم ,ور خا 4 دمن پول و جیبی نمی د اد ند ز بر ! مدا نستند که آ ثرا امصس رف اپ نس أ رفتن مير سا ام . بکروز وقتسی از از مدزسه‌ور آمدم بر ای بدست آ ور دن پول بلیط سجنما ۰شروع بگدائی کر دم . ساید در آن موقع هشت سبال مبید) شم . تا پا نزوه‌سا لگی این کاررادر مواقع ضر وری‌ادامه دادم و میشو گفت این او لین شغل من بود ! تیپ مشخص يك یو نا نی پر حرف و خسوش صحبت را دادد . دستهای بزرگ و استخو ا ی اشد ا صضمن صحت با زستنهای‌خاصی تکان میدهد: ج در رالد ی محر و مبت هیچ چیز را برخود‌همسوار نکر دهام‌هر چه خو استه ام بدست آورده وز ندگی دا مایق تما پلاتم گذرا نده‌ام . و اسی سر ا تجام احظه ای فسر از سید که می با بستی از سیاری از لذات ز ند گی چشم بو شی کنم می تو | زد مثل بات دختر بجه تازه سال ز ندگی کند این لحظه‌ای ود من مر دا یدهآل ز ند گی‌ام جون بكت‌زن همبشه را یا فنم.ا ین بزر آتر بن‌مو فقیت ی من و۵ . | «ن‌مر دژول داسن نام داشت . داسن از طر زر اه رفتن و خندیدن من و لی وجود او بر ای‌من‌سوای باك خوش آمدن لذت یبرد . ظاهر ی بود. ۷ وجوداو من حس کر دم کهو اقعاً کسی‌هستم من هم مثل همه مر دع ۵ اما تحت تا ثیر او قراد گر فنم. بلك لحظه چشمهای سیزر نگش بحال آفکر در آمددو صور تش راآرامشی مو فتی فر امیگیر د: ههچکس امیتو | ست با ور کند 4 منز و زی پشت بكث ور بسنه محصورو مقید باشم داسن توااست بك زن آزاد وسر گشته مثل مرا تحت نفوف شخصیت و طر ز فکر خوو در آوده و لی با بد بك حقیفت‌دا اعتر اف کنم . الان حس میکنم که تمام‌ز ند گی‌ام را بدون‌شناختن او . درا نتظاار شناختن او در انده (و دم.و 4۶ بی اختبار هی‌خندن . تمسمی که همه و جو دش را درخو و خلاصه میکند.