We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
ارل خمایشنامه ,۴81900 بتار تردانی کمیسر یقسکی ماد تعز تووو 14۵0۳1 (در تباتی «ائز لویی فصلدا118210» در دیا در سال ۱۹۱۳).
قثاتی کم کم داشت مودد تسوجه پسیار و خشم بسیار من
ور آین عر له + بدوت | نکه شعصاً هیچگو نه اصدی برای اختغال به تگاتر داشته باشم‌معقولانه خودم راآماده میکردم کهراد پدری دا پیش یرم شنل مهددسی امور عامهو از سنین کود کی‌دد راه این شقذف فيگوشیدم.
و ضشی‌به دوع که این یکی خرد کننده و همیشگی بود و هن که امیس دای وی ایا نی هنت تمام وجودم ب راک هت ؛ قطمی شود ؛ نماشنامه «ماستراده بوددر تقاتی سایقا لکتاتفرا
بند‌ها از سر ئوشت متشکی شدم که این ضی به دا در لحظه‌ای واده آورو که من تمامی امتحانات ریاضی خودم را واژجیلعیابت اندگر‌ال ودفر‌انسیل را گنرانیده مودصو الان ععل هیفرشیهای دبگر-چین ی از آت فیاد تد‌ارم.
با وجود این میل من باندیشه منطقی ؛ و عشقم به صحت «ریاضی؛ و دفت ؛ ی این پاید استواد شده است .
شا برد هدرن تاتباتی نوم و در گودات چیه داخلی بیکباره کشتی‌ها ی فذشته را سوز | ندم.
دیگر پبشرسه باژنگشتم : با سی در ثگاتن فرو دفتم!
اول با سمت. د توراتود در تانر کر ثر که «پرو لت کوات »و چعل دعنو ال کار گر‌دان.
و بعث اژ آن داز با همان تر وه و یرای او این با درد ند کی بعئو ال کار گر‌دات سیم
این مطلب مهم نیست.
سیم آخشت که بش مهن و ها حبی 88 هر‌هو که که اهر رام داشت شکست ناپذیی ۰ سیری تاپذیی ؛ و سکین ناپذیر بود. هیچ فدا تازی میا نمی تر‌سا نید.
براگ آمدن تعسو دل خو مسیه ز یا ناف نی ی و استه فیه آکادمی شورای عالی نام نویسی کردم.
باین منظور هزار تائی لغت ژآپونی اد بی تردم و چندین صد هیرو لیف عجیب و غریب آموختم.
آکادمی ۰ معنایش تنها آسدن بستو نبود ؛ بلکه اسکان شناختن عشرق ژمین و فرورفتن دد او لین سس چشمذ«اسون» هنی بود + که برای من بطرژی جدائی ناپذیر با ژاپن و چین بستگی دوه
چه شیه‌ای بیخوابی را با مات ذبانی بیگانه سر کردم که عیچ چیز آن دبطی با ژبائهای آشنای اروپائی ما نداشت.
۸*۳