Cinema Star (February 1967)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

در اینجا «فلاش» به سیاره «مونگو» سفر می‌کند و باز با مخاطراتی که مینکك ملقب به«بیرحم» برایش ایجادمی کند. روبرو می‌شود . چار لز میدلتون ایفا کننده رل‌مینگنه, آ کتورر اهای‌منفی کوچكت بود و برای این نقش کاملابی نقص بود . مینگدر زند کی دو هدف داشت. اول ؛ آر تیسته را بکشد , دوم : دئیا را سخیر کند .برای انجام این مقصود وی شیطائی‌ترین (و جذاب‌ترین) نقشه‌ها را بکار می‌برد , وجود اوآن چنان بمرای فیام هیجان میآورد که هر بار کسه وی به نحوی از چنگه فلاش گوردون می گر یخت: تماشاچیان نفعی براحت می کشید‌ند. سومین قسمت از تریلوژی فلاش گوردون:سفر فلاش گوردون بکره‌هر بیخم» نام داشت که توسط «فوردبیب» و «رابرت اف.هیل» کار گردانی شده و درای‌این تریلوژی واقعاً پایانی بسزا بود . این سریال واجدکلیه عجایب دو فیلم اول‌بود باضافه چین‌هانی که از خود بر سر آنها گذاشته بود . تماشا گر ان خردسال‌اذاین فیلم‌ها توهمات , دیحانات: ترس و لذتها ئیاخذ دردندکه هر کز ازیاد نخواهند درد .یا هر ژز می‌شوداشخاصی چون «و لکان» رد عقاب صفت »پر نس« بآرین؟: «د کت زار کوف» .آدمهای «دکلی» ( که از دل دیواردای غار چسدا میشد ند)) ۱ آدمهای درختی و يا چیزهائی از این قبیل دا فراموش کرد: پل نور (شعاعی که‌وزن افراد دا تحمل می‌کرد)؛ آسا نسورا:می که‌مو لکول های بدن را تجزیه و در قصد بار دیگی تر کیپ می کرد (سی سال پیش ازفیلم «مکس» , اسلحه‌های شعاعی که می‌توانست بکشد با فلج کند + شهر معاق کدروی شعاع قرار داشت ء هزاران پدیده سریع و هزاران هیجان و لطفی رأاکه در این فیلم عظیم وجود آیاداشت؛ هر گز می‌شود اژزیاد برد؟ نه , فیلم‌های «سام کاتزمن» هر گز بیای فلاش گوردون نرسید ولی‌اصسولا این تلاش بنظرمحال میرسید » زیرا فقط درفلاش گوردون بود که افسانه هعای علمی , قانتزی وموقعیت‌های انسانی فا بل‌هضم +وضع مشمادلی درعم [ میخته بود 1 «فلاش گوردون» علیرغم :با لگر اجرژه ) بکی‌دیگر از قهرما نان داستانه‌صور که رلش‌را درفیلم «باستر کراب » بازی می‌کرد) فقط آن اندازه اغراق آمیزبود که قابل قبول باشد , وی‌نقاط ضعفی داشت, قایل قبول بود .انسان‌بود. باوصف این‌تباید ارزش کار «کانزمن؛ راندیده گرفت. فیلم‌های او مارا با «ديك‌تریسی» «تری ودزدان دریائی» , «ناخدای نیمه‌شب» , «وان وینسلوی ملوان» .فا نتوم و بسیاری‌دیکراذ قهرمانان داستان مصور آغنا کرد.این‌قهرما نان مثل قهرما نان مأخوذ از نمایشات رادیوگی (جك آرمسترانگک » ساطان‌پلیس‌های سواره؛ ژنبورسیز,یکه سوار وغیره) همکی بسیار محبوب بودند و فیلمها اگرهم صددر صد رضایت تماشاچی را فراهم ثمی‌ کرد بادی , نقایصش قابل چشم پوشی بود . تکنرك: سریع‌سازی» سام‌کانزمن مکانیزم سریال‌سازی دا بمینانغیر قابل تصوری تعلیل داد. دردوران صاعت مجموعساً هرفصل از سریبال را در ده روز فیلمبرداری میکردند.«وودی وان‌دايك » یك‌بار «خاطی تکمیل کردن يك‌فصل‌در يك‌هفته پاداش قابل‌ملاحظه‌ای گرفت. باوصف ایند کود این‌فبیل فیلم‌ها دردشت سری جك آرمسترانك است که هرفصل آن دردو روز وجمم پا نزده فصل فیلم در ۰"