Cinema Star (March 1967)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ىا تمیدا تیم آ نیج 1 ۳1 ربا مععو لی 1 + کامه» معنشا میدش ؛ معاخ اش‌در سینما جدعجیو عهای از تصاوی اطاذف مشود با » صحنه . پس بان سینما هنوز اسراد آمیز اشقر ؛ اما باه تال هی اعد داوم که این‌تمیز میتواندلا اقل یصورت‌تجی بی بوجود آید. خود من این‌کار را بطریق عملی و تجر بی انجام‌داده آمو بعنوات‌يك‌معترضه و نه تعریف دقیق ميگويم : زبانه شعر در سیلبا آنچنان زبائی است که وجود دود اعن دار آن احسان میشو دهمچناً که در شعی تمعما ی ام | سا دا فا صاه عو امل‌دستور که کلمات زا عو ساخوهان شاعرانه ان‌احساس می کند . حال آ که در سینماف نش ؛ وجود دودین حس نمیشود یعثی تلاش و اسلوب نکارش و بیات در آن محسوس‌نیست و حضورم لف‌در آن بظهور نمیرید . افراین تعرشف قایل قیول داش باید دید که تاجه جد میخوانه در‌ینها شعر شفت وأیا اصولد شمن در 1 ‌ # ۳ ۳ و 4 ۳ سیدما ما است یاخین ؟ واین مسا له همچنان مفعوح است . نم له لگ ب رجات اج‌سر ال راطیع کرد که درجه معباری استعیال با اعمال يت « ذبان شاعی‌انه * باعوامل شعی که درسینما باطبیعت: هدفیا ووسائل سینما که پیش از هرچین هورد عدل قر ار هی‌گیر ثك و درشر الطواقم کیایا ندشستند تناقش پیدا هی کند . آبا ازخاال بات «سینماه نگرگ* ثیست 5 سینما میتوا ند مداعی‌وجود وجایگن پنی يك‌بیان ومعنای شاعر انه باشد ٩‏ پازواینی ننیدانم این نتوال شمارا باید درجهعی فه یات اععا لیا نی مطر میاده علفی تنم ٩‏ پك ایتا لباک بمن‌میگوید , «زبان شاعرانه» يكز بات بیغ فیسست د ای راعش با کب لا ی از بچهداند ریات بات طجییت ک نا است. در سا تما تسیشها» يات‌طیعیت گرائی چبر که وجود دارد . آین‌حقیقتی است که وای‌ستر ان نگ هرد گنل برمید ارم : فقط از آن جهره فیلم درداشتهام ودنگی ۳۵