Cinema Star (May 1967)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

بچ. چیز عجیبی است وافها » دفتی آدم فکر مپکند و می‌بیند بعضی ازچیزها انگار که تعامی ندارد و صیحگاه حل نخواهد شده ... يکي از این فوارد ۶ مسسئله سینماها و طرز رفنار صاصان آن با مردم است . درست مثل آن شاغلاني که باست ماموریت سعضبي از مناطق ؛ حق توحش دربافت میدارند : ایشان نیز بطور اعم و اکمل » خود را از تماشاحي ظلبگار میدانند سر خوب : حلالشان باشد ؛ ما که بخیل نستيم ؛ ولي ای تاسف است که ها حه چیزهانی را باید بحضرات ندکر بدهیم . مثلا اگر آدمی یا بعلت چشم يا بعلت گوش و با هر هلت دیگری دد تلار سینما ؛ هنگامیکه جماعت بیش از نیمی از ردیفها را اشفال نگرده‌اند : خواست جلو بنشیند ؛ این سئله بکجای کی برمیخورد که با انواع عکس‌العمل های آقایان راهنیا ا شا و کار کنان داخلی سینما زوترو مشود ؟. مثلا سینما دیاموند را در نظر بگیرید ... درساعنی که نیمی از تالارهم برنبوده > باز هم حضرات از آش داغتر ؛ مزاحم آنهانی بوده‌اند که خواسته‌اند حلو و نزدیکتر به پرده بنشینند و آنهم با جه طرز رفتاری که باحتمال زباد در هيجيك ازسینماهای بالین شهرهم دیده نمیشود .. و اینکه دفیفه بدفیقه سراغ آدم میایند که چرا اینجا نشسته‌ای و برو سرحایت و اصبلا توقاحاقی داخل سینما نشده باشی ... و شبره . 5 اقماً که تلي بجمالتان ... دراینکه موقم نمایش فیلم دکتر ژبواتو برتن کار کنان داخلی سینما لباس های قزاقی میپوشانید » البته کار نظرتیری هست » ولی آبا بهتر نبود بچای آن ادل به کار کنان سینما : ادب و تریت باد بدهید و اینکه طرز رفتارشان با تماشاچی چطور باشد ؟ چعلون است ما هم مطرج کنیم که شما امبولً از فروش بتیط ۲۵ زیالی خونداری میکنیه و عملا تما ردیف های سینها را تا خلوی برده حزء ا لز! نساب آورده‌اید .. مر خوب است > اما برای همسایه ! تماشاجیان‌باید بمیل شما باشند ورفتاربیشعورانه وخارج از نزاکت بعضی از کار کنان شما را تحمل کنند » اما شما حنی از فروش بلیط ۲5 ربالی ؛ به خواسناران احتمالی که این حق فانونی ایشان است امتناغ کنید ؟ بله » حق با شماست . شما تاقنه های جدا باقته هستید .. فقط مواظب باشید بید نزنید ؛ مخصبوصا که تابستان هم آمده و هوا گرم شده اس ... زد خندی بیش شنيد‌يم که از شوشنگت نهار لو قیلسردار باذرق در اي‌فیلمسرداری فیلم ۱ سرگردان‌ها ! اثر ژرین دست دعوت گر دهداند .ء خوشبختانه بهارئو قپول تگرد » 3 قطا را به لا نخس اینك بقراد اطلاع وی به اتفاق مصطفی فرزانه دست اند ار تهیه يكث فیلم دو‌ساعته هستند .و امد ژبادی نان دارند . داستان فبلم را فرژانه نوشته و از باك مابه مالیخو لیانی بر خوردار است .. آبیدواريم کار تهبه این فیلم به انجامی برسد . چچٍ ۱ محمد زرین دست ا فیلم از سرتردان‌ها ) را میسازد که در واقم اقتباس ۳۹