Cinema Star (April 1967)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

۳۴ سه چم ۵ ( شیه) آشو یش میکند : ت نمیدا نم این چه بیچاره مسی تو) ند دود وسوزسرما را تحمل کند. تازه از سر ما خسور د کی تلند شده : صد تا آمپول بیشتر خورده . حتماً ذات لر به م ی کیرد اما « باردو » تا پابان صحنه جان بدر می برد » ز ده میماند که عکاسها باسروصدا د نبا لش بدو ند و بر یژ یت هم از جلوپا به فر از بگذارد وخودش‌را وی ماشین‌اش که بامو تور روشن منتظر اوست. بیا ندازد . عکاسها؛ وا بسته به بر جسته تر ین و معروفترین و پرتير اژتریه نشریات فر ا اسه » مثل -و له های وفادار از اول تا آخر فیلم همه جا باردو را د ابال م ی کنند . يت لحظه ازاوغافل می‌شو ند, چون‌می تر سند درهمین لحظه رقیب ایشان عکسی بکیرد که جالب تر ازه‌ال نها باشد . اما روز بعد آ-ا آخر ین روز فیلمبر ده اری» روزسر خود دگی آن بود. بر بژبت معلوم نبود چسرا آن روز حال ساعدی ندارد * بازی‌اش خوب تبود» اوضاع خوب نبود . استوه زو را بروی عکاسان وخبر نگاران بستند. بمن بهر حال اجازه ورود اعطا شد . با « باردو »ق ستاده رو برو شدم . گرم درحا ی ز4 جند ان مسا عد عصبا 1 و مشوش , و لی در حال کار ۰ درا دن‌صحنه که ظاهر آ با بد در فرود گاه لندن م ی گذشت « لودان » مرد محبوب بریژیت برای ابد از ز ند گی او ختسارج می‌شد و بر بژبت با ید بفر اوا نی !شا مر بخت . افسوس که بر یژ بت‌هنر پیشه‌حتی يك‌قطره اشك پیز نمی توا نست بدیده بغض کرد 6 اخم کرد » توی خودش فرودفت . سردد دست گرفت و لی فایده‌ای نداشت . داه افتاد و رفت بطر ف رختکن » با گروهی از تسلی‌دهن د گان بهق ثبا اش دهد قیقه بعد, با ز گشت‌و کار گر دان ی بیآوزد . فیلم» «سرژ بور گینیون» نفی بر احت داشت.سیکاد دود می کرد: و چشمش را بجلوی با پش‌دوخته نود. دورش‌دا خیل ملازمان گر فته ود ند. بارد یگر سعی کرد و باد ددگر بالاخره مسئله را با جک ندن چندقطر ه‌ای مخصوص اش.ك بی‌فا بده بود . آوردن‌درچشمان اوحل کرد ند. کار گردان دراضی دود . هر کس می تو | ند با وسا بل مصنوعی گر به کند » اما بر یژیت‌حتی اگر بدروغ اشکت بریزه با تم‌ام وجود گر به می کند ً ساعتی بءد بر ای صحنه بعد هب عکاسها اجازه وود داده شد . این صحنه ز بر باران شدید بازی می‌شد , بد بختا نه جای ماشین تر لسد بادان و پنکةً باد بدجوریآعیین شده بودو هنر پیشه‌ها خیلی زود تر ازموقع معین خیس آب شد ند . بر دژبت طرف کار گردان دفت و کلماتی که مثل رگب‌ار مساسل ادا می‌کرد گو با بیان کننده نظر فصیح او ست به دستگاه بادان » کار کنان استود بو ء کار گردان و تمام این‌فیلم بود . وضع ماشین باران دا درست کرد ند ودداین خلال بریژیت که لب بغض کرده‌اش بیش از هر وقت جدو ده بود؛ به خشك کردن خو بش‌مشغول شد . بعد از یک آزما یش که درد آن هنر پیشه بدل‌های بیحاره خیس شد ند اوضاع رو بر اه شد , در این موقع ساعت هشت شب شده بود و کار کنان استود یو مثل تمام فر ) سو بهای اصیل به فکر شکم خود افتاده بود ند ۳ کاد گر دان باخواهش و تمنا ۲ نهارا در ای چندد قیقه ای‌اضافه کار نگهداشت باده یکر کار از سر گر فته شد ء کاد گر دان دمن گفت : باید قاعدتاً ان صحنه‌ها را در اسکاتلند می گر فتیم و لسی بریژیت تازه‌ازهو ای گرم‌جنوب فر | سه در گشته بودومن نمی‌خواستم سرما بخورد . با در نظرگرفتن اینکه بریژیت دو باد ضمن فیلمبرداری همین فیلسم مر بضش شده بود . این احتیاط بجا و معقول بنظر میرسید . امااین صعنه های‌خیسو باد | نید امعر و فتر بن‌زنه نیا بااخو شرو ی تمام) یفا کر ده بود‌مخصوصاً که با ید در صحنه بعد حتی ازاین هم خیس تر می‌شد ۰ وابان سیلختو (یقبه) جرعه‌ای همینوشد » جشمها فمضا ی عمیق م ی گیرد و میگوید : ‌اما من انگلستان را هم خیلی دو ست دارم سید <ه 5 مرسن این کشود آفده است . بسیاری از سردم خیال می کنند که انگلستان پیشآهنگگ پیشر‌فتهای اجتماعی است و حق هم دارند. اما میدا نید چر| بااینحال» جوانان انگلیسی براه کج افتاده‌اند ؛ بر‌ای آ نکه انکلسعان مرد قدر تمند خود چرچیل زا ازدست داده است . کشورهای دیگر‌راهم‌نگاه کنید. فرانسه دو گل‌دارد » اسیانیا فرانکو وپرتقال » سالاذاررا. آین‌می‌دها بفکی جوا نان‌هستندو جوا نان‌هم‌متکی با" نها . امادرانکلس هیچکس دهو پلدون نمی | ند بشد. من ششنمین و آخو‌ین فرزند پدر ومادرم دودم . (پدرش رت چواح استرالیائی است فاسم سررافائل سیلنعو). آنها کری دکاد من ند‌اشتند که آ با به‌قر ار دا دها احترام میگذ‌ارم با ذه » ام هیچگاه يك ارزش اجتماعی را دمن تحمیل نکردند.منمم‌میخواهم همین رفتار را با بچه‌هايم ( جووانا٩‏ ساله ازشوهراو لش» جیسون ۴ساله ازشون‌کانری) داشته ناشم: از آنوقت تا بحال همه‌چین عوض شده است حتی‌سینما. بین سالهای ۳۰ و ۴۰ فیلم موزیکال حاکم بر‌سینما دود وهیچ چیسن بر تن آزياك صدای خوب شمرده نمیشد . امر‌وذحر کت اهمیت‌دارد اساس و پایه فیلم های جیمزباند هم همین حر‌کت دوربیسن و هنر پیشه‌هاست . من نویه خود فن حر کت و رفتار دا پیش بسك استاد سوئدی یاد گرفتم » شون کانری دا هم پیش او فرستادم حر کات حساب شده وزیبای شون نتیجه تعالیم همین استاد است . لار نس آ لیویزهم کلان این استادرا دیده‌است.حالاعامل‌توجه در يك هنر پيشه همه‌بدن اوست نه‌فقط صدایش . رودر يت مان بعد بطرف , برگه مصنوعسی که در استود بو ساخته بود ند رفست از دست داده در آب غلطید . وهنگامی که , چشم بسته. سر اپا چکمه‌های بلند که تا بالای زا نومیرسید یبا داشت‌و دك قالاب ماهیگیری‌دردست گرفته بود » ته قلاب یك ماهی‌وصل کرده بود ند . سر علامت مخصوص » بریژیت با ژستی بیار واقعی تعادل آب چکان » موهای خیس و آشفته سر اززیر آب ددآوده باردیگر بوضح غیرقا بل توجیهی يك دختر بچه شده ود ؛ ساده ء شاد » معص‌وم و دو ست‌د اشتنی. وون‌ژوآن (شه) ۰ هه ایتا لیافیلسردادی میکرد ند. 2 [] کارسینما را چطور آغاز کرد ید ٩‏ رابرت ه_وفمان : در ببستمین دباری که از خا ه فر ار کردم ببار یس دفتم ودر ۲ کادمی هثرهای دداما تيك نام نویس ی کردم و بعد وارد کار تئا تر و سینما ‏ شدم. [] چطورو ارد سینمای ایتا لیا شد بد؟ رابرت ه-وغمان : کار لو لیتز | نی‌مر ادر بك بر نامه تلو یز یو نی کود کان که من نقش را بینسون کروزو دابازی‌می کردم می‌بیند و به این‌فکر می‌افتد که‌من‌می توا نم پر سو ناژ او ل فیلم « بیدارشو بر ای ثبرد» اورا بازی کنم . [] به چه علتی همیشه در فیلمها » شما دل آده‌های بدجنس را محول م ی کنند 1 رابرت صوغمان : مقصر اصلی با ید چشما نم باشد که بر نکت .یخ است. شا یدهم بخاطر اینکه یصك نوع حالت خشنی ددچهر هام وجوددارد. [] در برا برز نهاچطور آدمی هستید : شیر ین یاسرد؟ رابرت صوفوان : اگرعاشقم بشو ند . شیرین و [] ما خیلی‌خوب می دا نیم که شمامیان ز نها خیلی آدم موفق و خوش شانسی هستید . حالا نگوئید نسينيم : چطور با گر فتید ز نها دا دوست داشته باشید ؟ ». دابرت هوفمان : راستش دا بخواهید شخصا هر کز کاری نمی کنم که ز نها ازمن خوششان بیاید . او لبن دختر ی که‌عاشق من شدموفعی بود که من سیزده سال‌داشتم و با همد گر در دك کلاس‌ددرس میخوا دیم. دختر بسیارشیر ین وظر یف و خوشکلی بود: يك آدری هپبورن سیزده سا له . او بر ای‌درس خوا ندن به‌سا لز بورکت می‌آمد و خانه اش دو ازده کیلومتر ازمدرسه مان خاصله داشت و هرروز عصر وقتی ددسمان تمام ميشد او مرا با دوچرخه اش بخا نهام می‌دسا ند. این داستان بخا ثه رسا ندن هنوز ادامه دازد... ل] پس با جوانان امروزی موافق هستید کسه میکو یند : « مرک برجنکت. ز نده باد عشق » . رابرت هوفمان : کاملا موافقم » من ان سل فعلی دا می‌پرستم : بچه‌های امروزی بالاخسره جرئتی از ازخودشان شان داده) ند و کار ها ثی‌خلاف کارهای سایر ین م ی کنند. هر جورد لشان بخو اهد لباس می پوشند وهر کاری که خوشها ن‌می۲ بدمیکنندو خلاصه موجودات‌قا بل تحسینی هستند. آفر ین .