Cinema Star (September 1969)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کرینلینك؛ که با وچسود گذشتن از س‌سالکی حنوژ هسم‌خوشکل ود ورپر ناژ تویزیونیتهیه می کرد درموان کسذاشت .بسرایش خرح داد که بهسرقیمت: دغتری بدام »الاک و کاش را باید چم روما گرفهپیدا کد با ترتیب بودکه‌فهمیداووخترعموی «چوء است ,وای‌جو هن کفت که مارلا پعداز آمدت به انگلستان دید است آخرینباداوا تاه مسردفاکته بعكت هکت وه یادها ,سل چویا متروف بود. دین سودند .وقتی کاری‌به ادادء بر گشت: لافمرستاد , جسو خووش بودکه پسر خسلاف میل خود اودا » دوعاپيشنهاد کروء بود.ورهررقیمت که شدهمچمود بود اودابر ابقات گیر بیا ورد. اوهنوژ گر فتادمشکلات خووش‌سود که دیا آمدوهنوز خوال میکروملکه دولپیك خواهنشد. کاری مجیود ساب را بهش‌هالیکند آ و دیا سرد و خسالفریبی داء انداخت واور امتهم‌ساخت که‌صمدا با رکذ اندن #ببا اوفرپیش واده‌است . کادی هسر چه کرد نوات بسرایش تسوضيي بدهد چطود تاه اف زان سانگن آهمید نامچوانی که همراه مادلا جستچوی مار است. بمداز بو چیست. اسعش سیامتین بود وفکاسی‌میکرد. بات در بیروث عدهلی دخترو اهر جزکروهه‌از: پوفتد ه دیسده میقدته ققنظ عنگامیکه واخله و نابوت دید فهمید,استین هرد تصویری ازمادلا ماده آورد وبه یاو دودو وزیا تخاندادیستید آیا کبی هستکه ینواند. درباده او الا تی‌بدهد. طی مدتی که عکس وآذورمیگیدانددومرده تا کو وهآتول» اودا میواتیدند. وف کاری واردتاریکانه عتامی دا خودغان رابروعاو انداختداما کاری قادر بود از خودش دفاع کنهآنها دا ازوا در آوردوعکی های مادلا داپیدا کرد + سرا نزديك تایمن . تسوائست محل عکنها راتتعیی‌بدهد» بلافامله تحقوتشی را دنبالکود وفتی ببه محای که ورعکمها شناعته بسود بان موطلائسی عوشکلی روبروشد اماطرف ادیدت‌او به وحثت‌افعاد وخوددا به رودخانه | نداخت. اما بالاخره مجبود شد گرد کاری سبر کرد اوخودش‌دا خقات کدد پمدیرایش شرح وا که میغواهه يك‌تانی بدهد وتقش مدل دا دديك سوک یداش بگناید ام بازقول داد نار کوین‌و] تول کهورگوشه‌خیابان انظارش را « باتول ی که سرت کویید ند انداختدیش فسردا هنوژ سرش دردمیکر داه اسر کارش‌حاضر بود نظایت میکرو. از نجا > اوخوتایدد روداواقيشده بود میبایست عمه چیزدا چات تنظی که که از او جسذاب‌ترین ملکسو ئينكةا بل تصوردا بوجود خاسی بهوختر نخا میدهد ولی . تظاهرات‌بودند . عانه هارا پالا . ماشکوه شد وهارلارادیندک دیگزاهمیت بیشتری باين امسر . انداخت . اپن‌همه پیاده دوی آسودکی خاطرمت نداد دداینموقی اودا از استودیوسهاتاق کارخواستند جو آتجا متعظرشبود. تا گهان وقتی ازهنجره اتاقکارش به‌بیروت خم میشدم مره ی باوز تکو نی وارث میکوشيد مارلای یچا ۱ که تومیدنه چنك انداخته بسود اذباشکن به‌تيابان پسرت عتکامعکسیرداری‌هنه ااستودیو خاري خده‌بودند ومارلاتتها آتجا خوددن است. . بطسرف اودفت‌تا توشیانی بغولعد انا کر سر خورد و بیه‌سوض افتاد یناد کویننود که قرنهرازده بود ۰ ما کاری سر عت منود آمد ین جهید, دام خرد وخميرش میکرد اما مادلا واسطه خه و الفلیکرد دنت مدای باووروغمیکوید.هنگامی . نگهدارد که واثث محبت‌مسمکره ازتوی ‏ خرا ماندبود. آن‌وقت‌وارنبامهربانی ‏ آپیه راووك ارکوین (که درواقع لرداترلی مپلی‌را دربالکن قراردادهبود و بهاوپیشتهاد کردهبودبرای‌امتر احت کمی‌روی آن لمبدهد. آنو کردهبود بر اش کند کادی نا استوویو دوید. به موفع توائست وخترگرا تجسات بدهد._آنوقت وارث پسابقرار ت وداخل ساختمان ار بود) بهچنش مسالحه چویانه و ات بات سلح بود موانظیدان‌باشد] وقت معوجه ينك دد تام این جر بسا نسات‌ومت‌اردو ده بودند که چوک گمند. کاری‌ناخیابان ب‌قمیتی سرار نع تردن پرداخت اماهعوجه اه » خورکته و ارعا گرمیعرانست._پ‌قرار کید ,امایاوجودیکسارلا زارد ایا نده نشسته بود. صدا «رواخل‌خا نا تغاق نی که آهست آهسته دتفیب او دافست قهاکاری که توا نجام دهداین» م وهداین‌بود مد کلولهگی در پشتوارن که‌هنوز میدید خالی کرد. ورحمن 7 ۳ قبل از ون اوول ووردستش صحب, بل وبهشات قولیداد وکاری هاوواح پدون فکرآن ‏ را میعوانه بدوث‌تروید وزتامهرا میخواند داکرفت. اسلعه دردمش‌بودکه بهست کاریانداخت روززنمهثیر[پدست ها بدهد نبا ندوتب‌هشگام به سرا جورفت . عتکام عبود اتجلوی ‏ تا کو يكسفارتخانه حده‌لی صایم طای‌را . سکوقت ویدکه یس نظا تبارفت پواعگی وادواین‌خاه کتف‌جدیدش دابه اواطلاع داد اترلی هاتود » کاری پلافاصلهه پیبی مد پلیس مختول