We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
راشل,راشل ۵۳۱ , ۳۴۵0۳۵۷
هیده و کر کردان: لت سناد یوار : استپوارت. مرن موز چرومبودسدنک مصول ۱6۶۸ بر دراد ودره مودآذاز
هترپنه ها : جسوآن وودواده + چیمز اود:کتهادبتگتن اس پادسو نز
.پوت با دیگیستای سنا میخواهد دنیای فمکینانه زندا ترسیم گنه ین لحاظ دجو رود ازدههسرش نام وختره است ها وه نزوی.دنبای داغل, دنیای سکوت, دثیای_ ننهای و دنیساعملال آوریست , برای ترمیم و القاء ایسن وئیای خاسی پلنبومن ده چنسه نمسای تعستین فیلم همهچیزدا آشکار میکند. . ثمائي از ساختماثه محصود دد سکوتو پلانی اذيكخیا پا یج پاچداتومیل ساکن . اژینشنامالی آتسفر داسعان, ۴ کی لت قدا نت تفت پونیم که انخود تمئیلی اژ سکوت و رت است. لحظهلی بمد بیداری» آن چپزی که رافلدا میآژارو. ژنك شمانه بای دائل + نك تکراراست»وادامه گذدان یکدواخت,دد این لحطه کر
پزماندوردادبم. بزمانی از گتشه سالهایمدد مه وباژ کشت:تکرا را گذشت؛
است داقل هبو بمدرمهسیروه بچه فرفمیکنه پمنوان مدری پامحصل, آن
چدصت برای داشل تکرار و ادامه مسهریکشنده | راشلستکینسی وتحمیل نکاهها
دا بروجود ود احنایمیکند .ایس احسای بازما ند کستشتهه.ای دوراست مالهای کود کی وتستر همرس لها داغل حتوز پارزخمژ بانهای سالهایخروکد! بدوش میکشد , وهدوز علمر غس مگذشت مات ملامت نگاهمرومان راپبروحخود احسای میکند ,ح کت راغلدخیابان تمتییازکذعت زماناست و جشمهایه خیرهما ندهایکه بسا مرژشمراقباو هستند تیماً ماختهژهن اوست .
راغل باتعمیسا لهای افوث شده مرش کود کی بیش یست ویر غمچ رخشٍ مان حنو کودکی استکسه بچههای دیکر ژبان بسلامعیکشودهاند
«بلنیومن» در القساه ونیایذهی «راشل» در تسین لحظات فیمموفق است «یدد راغل يك مسردهتودامت و هدین خصوسیت غعلی مستمسکیدرجهت تمسضردائل است .فهرمان فیم درك محامپه کلی ژنیعقنهسند وحقیراست» حقارت وجود داشل درستانیعر بوط به کلیسا ومجم آدههای حفیر بوضوحعر ی میگردد. آدمهای مچتم در کليساهريك بنحوی ازانحاء به دئیای عقدهوا بستهآنه مشف و صنارئی که راثل درایسن اجعماع ازخود بروتمیدهد «غایتحقادت اودا مرثی میدارد داثل اژآدمهسا عی کبریزد بیآنکه بهساهیت وعلت این گریزوفوفیداشه باشه
«پلنمومن» بر اینمودهسروا کش ذعنی از تصویر مهو کرفتهاست + واذاین
"دوگ ددبیشتر لحظات فیلمحرکاتخواست
ذهن و وا کشهای درونیداقلدا بسر رده مجسم میبينيم . اکنوراثل تجسم گذخته را درمخیلتصویسی میکند هن خاهد آتهسعیمراکر پكخوامت ومیل اطتی(متل بوسیدت) رادرخیالمیپرودد
آثرابردوی پرده شاهدهتيم تمامی ایداعات جتابیلتیومسن ,
روح رال وقوف دافته ياعد .«نيك» رال را دد پی بچنك اتداختن ذنی
علیرفم تا کی و توظهودیاش حکم دیکر رهام کند, وماحصل این برخودد
کوتتی تا کید و تسوشیح راداده ودد مجموع لطمهثی بهکلاثراست . اهسی لحظاتیکنش در دنیایتعتراغل بااو پهدتیایجدیدی قدم میگذار پم. برخورد رال با «نيك»و بیدیزیایههای عتق يك جانیثراغل , کشودهعدتباب تاژهلی درزندکی اینژن تهارانشان میدهصد. دنيك» معلم چوان طیچنه بسرخسورد
میکند . نك بی آنکه خوخواسته باشه. باقتعضای روج لفت طلب وشهوتران خویش راقل دای شوده نیسك» اژراغل لسفت میخواهد و داغل باپاسخ بهخوامتا«تيك» ,بساهیت میل باطتی وخواسته مستود خود وقوف میبا بد . هم آغوتی داثل بای یسك لذتی آنی و مطلوب بباد می آوردو براعراخل کشا یندهدنیئی نوميشود. دد يك دید کلی آرامش ظاهری دتیاعه راغلرامیدوان بکذععه لال آورژ ند کیاش متبط_دانست , دئمای داغل علیرغم شاه آرام ویهیاهویش, دثماثی براژ ترس «اضطراب و کتوقوی است :بسن دنیای واقی زیست راغلودنیای ساخعه ذهنش پیوستگی محسوسیبرقرار است.
راغلدر آنواحد صاحب دنهای دوگونه است,دنیایبرتلاطمماخعه هن ۱ وحیله وافبی زیست, «نيك؛ برای چند صباحی عامل « کر کونی دداین دوه نیامیشود
آنچه ؛ نيك» به رآخل میدهد؛ تمایل متوری است کعراقل بهماهیش وقوف ندارو ,راشل برای سیایازه نيك»سخت پاو دل مبنده , رائلهمانگونه که در پذیرش عتق نيك ور وعاههای ننصتین تردید دارد, دروشمیتی مردد او دا از » اسطلوب وسیده است بی آن که بهتائید عجیب وجسووش بر
وهمآغوتیرنگی تاهبدنیای راقل هی باشد این نتین ساخته پسل توومندد مقام کر گردانی نا نههایبارزی از آ گاهی بسفهوم میتمار اداراست. تبومن برای التاء وا کنشهایدوانی ثخصیت اسلی دامتاشتصویررابمدد رف استواذاین روی درهرلحظه از فیلمذعتیات داغل دابمین هی میبیيم غیت عمده عتوچه تکراد بیش ازحداینروش وش کیسدو توش قراوانهدد دوشن کردسبباصلی عقهمندی راتل میشود. فش یكهای مکرد بهدنیای کودانه راثل بجز چند مورد ملزوم و آثارههای فراوان ( چه لفظی وچهتصوبری) به موقعبت پدر او چذا بیت لحظههای نخستداخنتی ميکند. ادغام چندزمان بافلاش فوروارد(جهش بجلو) , قلاشبك وحس کات دود بین در تریع ژمان ۰ تلیرسینمای موح نودا بردوحیه پلنبوعن هسیزسا ند
آتچدهت پلنیومنبرای ارائه دنیای ذیوعینی دآقل عم کاهانهلی مصروف دآشتهاست.قیمیومن میخواهف سیدمسایواقعی باشد . سینمائیکهدهبطن حرتمای سا کتش وئیاثی اژ هیاهو نهنده استولی«اشل:راشل؛تمامخواهنههای پل نیومنرابشست نمیدهد جزاین که اورا_آدمی بادود وآشتا سین سا معرفیکند
شبدیز
دداینشماده به مناستسفر دوست عزبزمان «,پرو یزدو الی» به شیراذ جهت شر کت دد جشن هنر » چاپ دنبالهی مطلب «هیچکاك» و « مونتاژ » میسر نعد. از خوانندگان عزیز عذر میخواهیم .
توطثه مارلا و کادعموفق بهفرار عدن درحتلی پنهان کشتدد ويك انساقه کرفتنه. مادلا لغتشد و حمام کرفت ده حالیکه گاری دو باده داشت دوزنامهلی راکهبهش داده بود مطالمهمیکرد. متوچد بأك دیف ج دول کلمات متقاطع هه که سباستین شروع بهپر کرردن آنه کرده بود. تنهاچیزی که توانست پفهمد کلمات «سالروژه وههایده پود ۰ بعد دید اتومبیل دادوگ و سایر اتومبیلها دمیدنه ؛ آنها پسرعت خارح خدند و دوباره شروعب را کردند. ضمن گریزبا مارلا کاریپاش افتاد که رئیس جمهوريك کشود ختارجی که از لندن باژهبه میکرد فراد بسود سالروز تولش داقسردا درهایه پادلچشن بکیرد. مسلما تلم ی که سیاستین درجدول کلمات متقاطع نوشتهبود. با ینمسئله شارهمیکرد: توطثه کنندکان میخوامتنه با استفادهاز این فرصت اور ببکشند.
رهاید پارك جوبا استفادهازامعازا حرفهلییش فاتل
دا بهنزویکی مرو سواسی کشا نید. ولیکادی ومادلا که ازقذیه خبر داغتسه اورا علدادند وتیر خطا رفت وبه جیلمو رکه دد مراسم حضودداشتاسا بت کردواورا کشت. آنوقت دوستان سباستین با علم های «عثقبورژید, جنگ نکنید» افادرادوه را احاطهکردنه تا تحویلپلیی بدهند.
و اما کاری ومازلاءآنهاهم آمادهشدند نا «متقبورزند» و
«چنگهنکن»۱