Cinema Star (October 1969)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

توضیح : عده‌ئی شاخ وشانه کشیده) ند و گفته اند فلانی (یعنسی +خاص) تر سوست واسم جفنگی مثل «پرحرف» گذاشته زیر مطلیش . توضیح میدهم خدمت دوستان عز یز که‌این بنده‌تر سو یستم »اما پر حرف‌چر ا. اسم حقیر دا میتوانند بامر اجعه به باقی‌مطا لب مجله پیدا کنند البته ار تیزهوش _باشند ,کهفکر نميکنم . اختیار خودمو که‌دازرم ٩!‏ 1۳۳ دد کشود کل وبلیل از ابروهای کح‌فلان آرتیست چیزی و سیم » نقشه‌می‌کشد و خطوشان کها گرطرف‌های چهارراه‌په(وی آفتا بی‌شوی دوتا باده‌جون سیاه‌میکار یم‌پای‌دو تا چشمت. | کر از بستنی « اکبر‌مشتی *حر فی‌بز نیم که‌یابا ؛بهپیرو پیغمبر فی‌المقل شیرش ما نده‌ومزه همه‌چی‌میدهد؛جن بستنی ؛فر‌داخا نواده‌اش مهریز ند سرما که اصلا معلو هست‌شما چی‌میکین؛پشت س‌بستنی ما «دری‌وری» میگین ؛ میدیم چوب‌توی آستینتون : شند ... اکن بدویسیم‌ماست بقال سس کوچه مان« ترش» است, فردا بقالوءهدو عیا اش ر رسه‌میشو ند تویدفترمجله کلی‌هم هارت وپورت می‌کنند و احیانا اگر بنده با ۱ ین جثه ضعیف (۱)بایستم مقا بلشان ممکنست شپلاق هم بگذار ند مخ گوشم. خلاصه دردسرت‌ندهم ,وضمی‌داديم با مزه,حالا ماست فروش‌و بستنی فروش‌هیج؛ پمشکش. قیچی‌سا نسور «سردبی > آ نقدر تیزشده که‌حتی‌حضر تش نمیکن ارد بنو یسیم با لای‌چشمخا نم کقا یون» دو لک ابروست ومثلا پاهای «ویتامین فیلم‌ها» (جرأت نکردم اسمش را بنویسم) زیاده ازحد چاقاست. عینهو خيك ماست! یامثلا فلان آد تیسته فیلمهای‌فادسی جلوی دود بین مثل يك‌هجسمه می‌ایستد , بدون [ نکه‌ جر کتی بکندوچست وخیزی» که صدرحمت بهءدتر لوطی ! بهرحال تصمیم گر فتم آذاین هفته به‌بمد هروقت خواستم گلهئی بکم و امشی بن تم, همه دابخودم حوالت‌دهم که راه‌دودی‌هم نرود. چون‌جداب س‌دبیرمهتقد است حالا دیکره‌جله «ایرونی» بير ولاميدهيم یمتی‌حامی وپشتیبان فیلم‌فارسی هستیم_ ,آنهم ازنوع خوب. علی‌ایحال, منیعد وتو یسم : «آهای پرحرف. اصلا معلوم‌هست توازجون سینمای فادسی چی‌میخو ای؟تاحالا تو آینه ریخت و قیا فه‌ی‌خودت‌را دیدی که‌میخوای اذایتراه وارد سینما بشی ؟ یه نون‌بحورصد تام خی کن .ها لو جون؛ حیف که جلو دستم نیستی» والا میزدم شل‌وپات میکردم ...» (فحش‌های دیکرمخاص به‌علت ابتذال زیاده‌ازحد تسوسط سرد بیر سا نسورشد!) گفتم » گفت يك مطلب داغ, داغ » داغ پشنهاد:میکن قبل‌ازخواندن این مطلب با استناده از آشامید نیهای‌مختلف بررای رف ناراحتی‌های جورواجورخودرا آماده کنید که بعدا کاردستتان ندهد!۱ گفتم : پابا شب جمعه‌س » اینهمه راه اومدیم » یه فکری گفت : نميشه »یه‌دفعه که گفتم . اجه یل تروته یوار ار گفت : سابقو ولش کن » مام‌خرج‌داديم . گفتم ۶ حالا ارزو نتر‌حساب‌کن + تا بمدهما که به همچنین وضعی پیش‌اومد بیام سر‌اغت ۱ گفت : نميشه فربون‌قدت .مام دادیم کاسبی ميکنيم »نرخش همینه ۱ گفتم : آخر ناسلامتی مدومیشناسی . گفت : این حرفها حالیم ثمس, اه ارزون‌بدم میخوره تو سرجنس .اونای‌دیکه بدعادت‌موشن . همین که‌هس ؛ وقت مارم نگین ,بذار شب جمعه‌ثی, بکارمون بر‌سیم . یارو اص‌ارهیکرد و ذمشدح فی‌همژزد » آنهمتو آن‌موقمیت استشدائی که میخواستم حتما بس‌اددل‌برسم .بهرحال ناچارآدست کردم ویکدانه پنج‌تومنی‌سبن‌قبائی بیرون آوردم وگذاشتم ماف دستش , یاروهم یث‌بلیت سه تومنی گذ‌اشت کف‌دست من.امسان‌از ایختلرتی فروشهای«بازار سیاه»۱۱ سس حرف‌ژدن‌توی دفتر مجله به سبك فیلم‌های‌تملیغا نی سکس سس از سم ۱ تواین فک بودم که بااین‌وضم فیلمهای تبلیفا تی و سینماشی چندی‌دیکر مردم کوچه وباز ارم« يتميك»حرف خواهند زدوا لته ماهاهم‌توی دفترمجله. فی | لمثل فرض کنید بنده دارم با حضرت‌سد بیر صحبت میکنم ۰ ابن‌طوردی ۰ (به سب «هی‌بکنم و هی بکنم» بخوانیه ۱) هنهی بز نم وهی بز نم قلم ورو کاغذبز نم دیکه خسته شدم والا دیکه خا لی‌شدم بلا سرد یر نفومیدم چیکارمیکنن آقا 0 «نشکایت میکنم حضرت آقا. سرد !یر شکایت میکنی جلوی‌بنده ؛ ادا اطواد میای, میکنی‌خنده ؟ هنت آخه خسته‌شدم بشده_بمولا کاردیکه میخوام حضرت آقا میخوام بچهم توی‌فصل زمستان نره بدون «جکوار» تادستعان سرد بیر میخوای پولدادبشی حضرت آقا؛ بروبکرد بکن خرپولی‌پیدا ساز فیلمی‌داداش چون « کیم‌قارون» 4 کر ی خی که » ۳ ۳ ۳ ۳