Cinema Star (October 1969)

۱ (وسه بدوذ بزن به‌بیا بون .. را رطه مستقیم فلفن آدایشگاه دلیله با «۱۹> ۱ ۱ ۳ ۴ماور؟ بیممطلی این‌قسمت‌دا بخوانید . شنیدیم بمداژ للان آدایشگاه خانم «دلیله» بمب‌جاذبه‌جنسی‌مزاحمین شِ مر آب تلفنی‌خا نم «دلیله»را اذیت‌می‌کنند. فیالمثل « شام دلیله, عیالم میخواد بیاد پیشتون» نرخهادو بهش بسن ( ار ای ساءو نی‌دو ۰.۱) و۱ دایله‌هم که اصلا اهل‌این‌حرفها نیست, دنك عوض مي کید و کلی ناراحت ميشود. پيشنهادميکنم به‌س‌کارخا نسم دایله | برای دام نار احتی ودفع مزاحمین قیمت‌های «آرایشگاه»دا با ی خسوش چون خانم « پژوهش » دوی‌نواد ضبط کنند و ه سباك ۱ ۱۹ » که ساعت دا اعلام می‌کند , ایشان هم باشنیدن سدا یز نك تفن طبط‌صوت در اروشن کنند تا اوباش واداذل رچه‌مونو هید بگویند به‌نوار بکویند... و به‌فك‌وفامول س‌کارخا نم ی نداشقه باشند! ۱ ۱ فر بدون فرخزاه ددصحسر) ! وس کویاجغاب «زرین‌دست» تصمیم‌د ار د بايك اکیپ تازه ففس به«صعرا» برود وفیلمی‌سازد درمایه‌های « دوازده مردخمیث » منتهی هشت‌تا کم یعنی‌که باچه‌اد مردخبیث! گویا آقای «فریدون فرخزاد» ثابنه مماصروشاعری‌که بزبان] لما نی‌شمرمیکوید و آواذ میخوا ند و ؟ارهای دیکری‌هم می‌کند ازجمله‌امسی گری‌فیلمسازی... نقشی‌هم بءهد:دادد... تبريك ميگوئيم و امیدو اریم «فا تحین‌صحرا» روژهای خوشی دا در«صحرا» بکذرا نند و فیلمشان راهرچه دیرتر بپایات برسا نید ۱ جائی بر ای «دفتر» پیداکن! ۱ انم « راعش» که مورد احترام همه ماست چندیست که‌دفتری گر فد بررای‌فعا لیت‌و کار های هتری , جالب اینجاست که دردفار چنداتاقه خانم هیرمندان‌دیگری‌هم پشت‌مینمی‌نشینند ازجمله آ1ابسان دواذبفش, دشیدی» ضیا ومقصدی... مخلص دد جلسه‌ئی که آنجا بودم متوجه‌شدم تدهاجائیکه خالی مسانده وکسی غصب نکر وه )۰۷۷۰ آپارتمان‌است که البته‌این فی‌صتی‌است برای دوسعدار ال هب که میخواهند دفتری داشته باشند وفیا لمثل عقده «کم دفتر ولی» دارندا این‌افراد میتوانند همراه با پیشنهادات خود» عکس‌اهشاع شده شش‌درچهاری‌هم ارسال بدار ند تا درجلسه مدیر تولید ! هیثت تحریریه روی عکسها مطالسعه شود و « برنده خوشبخت ؟ انععات کو داد ۶ در جواد ناد نین هترمندان کر به رتقوفدق آمورهنری بپرداژدا أ گپی با« آداسته» حسن کچل و اقعی بهسب كکادو! ۱ آمدا, ازراه دور؛سرزمون آدمهای ؟چی... آراسته‌را میکویم و نشست با سس تراشوده و جمجمه‌ثی که‌ازحر فها پراست وخالی‌نیست ازحرفها از کنارم رد شد ورفت‌س‌آغ مین رقیقش بعد از چند لحظه , کها نکارهز ارسال بود هزار سال بعد ازرسیدن «آپولو» بهماه بعد از رفیقش نها شد تا بملاوه‌من‌شود و من او ضرب‌درهم شدیم وبخش برصورتحساب گفتیم ودک بیاور ند ,و آوردند ودکای‌پرا لکل‌دا که بالزام نبوده آبجو ود .. آراسعه گفت ؛ بزن :داش . وزدیم ودکا رأ که آبجو بود ۰ سلامتی دیوانتکان دنیا , و بسلامتی جیب های خالی وتادعشکبوتی خود وهگرل‌فر ند» هایی که‌ندادیم و تشک کردیم ازمعده‌های درب وداغونمان و آذمون »نون وهمچتین ازچین (پنیردا میگویم۱) وزددم وزدیم ... تاحسابی «پاتیل» شدیم وسیاه‌هست چون سياهان گرسته پیافرا آنها گیج اوترستکی ماازودکا وباز تشک کردیم ازصاحب کافه که بیش‌اذاین ودکابما نداد و گفت آخه ۱ چتولآخردا ندیم بسلامتی چا لی‌چا پلین وناصرزر آ بادی و «میدی‌ژوپ» که چون سطح‌فکی بضی‌ها کو تاه است [نقدرزدیم تا افتادیم گوشه کافه وتشک ‏ کردیم ازودکا که آبجوبود . رمث پله‌ها پاسبان‌ها توی کلانترعه پرو نده‌سازی بعتوآن ولگردان نیمه‌شب آراسته آزادشد ومن ما ندم ... من ودنیای غریب و بيصاحبي که هست . من ما تلم ۰ ومیله‌های سهاه ژندان. تشک کردم ازذ ندانا خانه ابدی‌خودم ۱ هه هه ۰.۰۳۸۵ ۱ آفر ین بر «آفرلن»چهره جد.ید ! سس سس سس تست وا واقعا دست‌خوش و آفرین بن آفرین چهر هجد بدهشی کهدد بدو ورود بما لم هنی‌دست ناذ فین‌ستار گان سینمارا از پشت بسته‌است وعقل همهر | دزدیده تاجا ئیکه‌همهد لهایشان دا دودستی تقدیم‌س کار خا نم کرردها ند . کار نيك و پسده‌یده‌ایست ,خدا توفیقتان بدهد, بقول معروف + تو نیکی‌میکن‌ودد دجله] نداز که ابزدود بیابانت دهد باز