We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
گوش فرا دادم » مردمیگفت: «-آخه مشکله .. «و زن با صدای نا رای پاسخداده
هد همو نطور که کف بامن نا تنمن براتوف مثل آب خوددن آسو نشمیکنم:
«از کجا معلوم؟ دو چه اصلی او هم پو لو بیا دم بریزمذیر پای تودختی...
«میلخودته.من گفتم,حالا فولسستکی بتکن. امیکنی نکن » اما من اطمیناندادم .
«بخودت با باون دخترگ ؟
«س بههردو اما باون بیشتن ای ی بو دشمیاد کهمی بونه گرفتاده و نهراه پسداده نهپیش.
-دخش,دههز ار تومنپول کمی نیست .
س اه کسیتکه زعمت میکشه که, منمیگم آسونمیدمش دست شما.
«شما چیمیگین ؟«بهانه» سادهس مثه بچهها میمونه ..»
نا گهانبا شنیدن نامخودم شود ارزیدم. پسآ نهادو اینمدتآذمن حرف میزدند , که صدای مرد فوراای ار بای ات « توفقط کاریکه میکنیباید سعی کنسیطسر<های اونا بیشص فروشبره« تامتوجهاصلقضیه نشه البته برای يكمدت کوتاه « خب بعدم کهفهمیددیکه تو تله افتاده . باشه منکه سعی خودمو مینکنم
« -فعلا خدا حسافظ یادت
باشه بلافا صله پس از شنییدن یک خبی
سس
تاژه« بامنتماس بگیری.
« حعماء, خداحافظ...
گوشیدا بسرجایشنهادمدر حالیکه متحیرانه باین گفتگو میا لدیشیدم نا گهاننگاهم به جا سیگاردی روی مین عسلی که کنار کانا په نزديك بهتلفن قراد داشت افتاد ء سیکاری بودکه تا نیمه کشیدهشده وسپس خاهوش کشته بود و برویش اثری باقسی بود ؛ اثری برنك آبی سیس» چندورق یادداشت نیز که کدار تلفن قرار داشت دادای اثراتی؛همان دنك بود » کمی که دقت کردممحرك آن اثردا شناختم» ار کاد بن ود و ناگهان مانندآنکه کشفی بزرك کر ده باشم» بجا نبدر اتاق نگر یستم» بله یکیاز آن دونفر باتلفناتاق آافای سر دا بر عبت هیکرده .۰ اما کدام يكمعلومنبوده بلافاصله ازاتاق بیر ون آمدم و تبسمی بروی هردو نفرشان کرد و بعددرحا لیکه ایرازخستکی میدمودم گفتم:
امروزخیلی خسته شدم , حتماشما خستهتی ازمن هستید ؟ یکی از آ ندو لبخددیتحویلمداده و گفت :
-بله, منکه خیلی کسلم.
به جانبش رفتم و گفتم:
کداممطلب را شما ماشین ممت ید 1
آنگاه مقداری از اوراقی را کهز یر دستشقرآرداشت سداشتم درحا لیکه تمامی دقعم برویادست هایش بوذ » نه...دستها یش کوچ.ك ترین اثری از کادین نداشتند , نگاهی سرسری هاوراق افکندم و سپسبهدیگری کفتم :
س شما پاودقی هفتهرا تایپ هیکنید ؟
خندهثی کرد و گفت :
خط نویسندهاش واقما تمیز وقشتك است , دیگر احتیاجیبه تا یپندارد.
درد ضمنی که صحیتمینمود به دستهایش فکییستم , نه, دست دستوای وینوز اثری از کادبن نداشت . در همان حین سردبیر وارد اتاقك شد ءپس از سلام و موی ی وان ۲ روی دستهای وق خیره ماند , چوندستهای آقای سردبیر کار بتی بود ..
ادامه داد
دو خبر کوتاه
8 چار ازجارت کار گردان انکلیسی درحال امامفیلم «آن ملکه هزارروژه»است. هما نطور که مید انیدهتر پیشگان فیلم, رد بچاده بر تن » 2 نسو یوو رژو ء جونکا لین زوا یر هیا پاسهستند. تهیه کدنده فیلم هالوالیس تهیه کننده معروف آهریکائی است که در گذشته تهیه کننده فیلمهای جری لوئیس وبعضی آذوستر نوای اولیه جان استرچس بودهاست.
[ فیلم معروفدیگری که اینروزها در انکلستان تهیهمیشودء فیلم «دخترایان» است که چند شمادهقیل شروع فیلمبرداریآن را اطلاع دادیم . این فیلمرا کار ردان معمروف انکلیسی دیوید لینمیسازد کهد آن دابرت میچمسادامایلز» تر بو رهوارد» جانهیلز» کر بستف رجو نزءایبوون کر و لیبازیمیکنند."
قیلمی کهبا سوژه دو و گیسرای خود و زیبائی «سیلو] کوشینا» و بازی قوی « کر ك دا گلاس» مدآها نو جه همه را جلب خواصشد کرد
5 8 6 8 6 5 6 8 6 5 5 6 8 8 8 5 2 8 6 5 8 8 ۳8 8 8 8 5 5 8 ۳ 8 1۳ 55 0 15 18 1 8 2 82 80 8 8 9 18 8 18 9 8 8 8 ۶ 1 ۱ 0 8
درسبنماهای
کابری ر یو لیی
کرلداگلاس سپلواکوشینا .دد نیم رنکی
۱ ط در
ب