Cinema Star (December 1969)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

*«ردبزد کوچواو»را شنیدهبود کت اودا به‌وان ژندانی همراه خواهدبرد نابه‌هوتتاداتش ماد ک‌درمقابل اولکا آژاوش خواهد کرد.زن بهش: باهمپ وی‌جادر«هدر )رشن ما دیدن اویدتبل تبردی دورسان رنه اس کسال گستشت. مانخاین ك توی آ فقاپس‌حاهله بوو: قبیله درسرژمین واشیعا بوسیله ایالات معحده بهشس واگذار بود.آ نج قامت‌داشت. ‏ توفت بود ک جك اتفاقا اولگادا پیدا کسرد. ۱ ۱ دام سرخ متا شده بود. خسدا می‌دانه بقیمت چه مکاقا اما آنوقت بهش تکتتاینهه سقردایشاظر پیدا کردث اوط ی کروه است. اوکا پاخلاق سر در آمد‌بودکه اژمحرعات چنسی تاداحت تیستتد, و میپیرفت همیشه خوتم آمداست‌وفکی می‌کنم جك من اذاین موضوا بهر‌بردادیکرده‌است. يك روز صح «پرتویآثتاب» آمد بدتبال جک تایسری‌را کهشببنیاآوروه بود تثانش‌بدهد. آنوفت کاستر ارراژد. جك, کامترفرمان وله همهسوخ‌پوستان وحتی نادا صادرکرد. اژدور هد کشتاد. «پرتوی آفداب» ودو مرش شف. چنون صحهگی سای برهومردی أئرمیکند. مردبزرله کوجولوی من‌فراد کرد ام اهب خنگامب‌جیهه کت ر آمد وطیسا دستگیرشد وپرش کاستی بروندش جوت ت ود بدون رحمت تواضت قاتتش‌کندکه اژانادت مرخپومدان گریشعه. جكك هزیز من درهردوژهینه سوارخویباژی می کره. بر اجان بده برد آ فریده شد‌بود. تاستروهایش کرد. امکان داشت بدون رحمت‌کامتررابکعد حتی بمن‌اشمینان داده‌اند که کاروش‌دا پشت‌سرزترا بان بسود وشنید اما و آخرین لحظه ترسیده است می‌ساخت, شروع به‌مشرو بخوادی کرد.آ قدرخوردکه میخوارمتد: اینچبزی امت که هدیشه بسیاعا »ردان ی که آزمردانکی یادجاعت خووخاث دار ی ید اکرا توق آنبابودم: در یاو مي‌دادم » به‌خورش امبقاد اکند! وزی بیل عیکاله وحتی‌او دا دد سالن ور حال چرت ژدنجاوی متروبت بیدا کرد بهش‌داد تا آترا به دختر موردعلاقاش لولویدهد: بتواند با قطار سفر کند قول داد. مجواده بودوعرقولل دد این موقع یک کلوله نچه بر پشت ببل‌هیکالنکست. آنقدر آده کشته بودکه یگروز هم توبت خیش ب حك یت از مروت ازجك پرسید کی‌کارش رجود بهجستیوی لولو ,داعت. (ولومن‌بودم, ایدطوری بود که یار دیشی. بای بطور خلامه بهتانیکویرچلوری", لو بودم. شوهرم کشیش یکراست رفت به بهتت ومن فقط حدم بیوه پندریك. این کلمه «یوه رازن کهحتوخ وآستنی عنوان نارات کی است. انگاد آوم وا زنسده‌اسده جال میکسند. باین عات من اسیم را لولوگذاشتم این اسم عسو زلی دوژی گذرا ی ۲ اراندم فول داد پدهدکه بوانتم بهواشنگین برسم جكآثر | آورد با وجود اینهمه مردی که و بودندجکرا برایش نچه را که بر ای‌مردی‌ازدستم ندیم آمده برمی‌آمد. انجام دادم, لغتخدم و روی تخت درا ذکشيدم, آمااو میحر کت تکاهم کرد بعدبالاخره بشت بمن کرد وخاوح عد . این جك يك فاتح بود . تمی‌بدایست خودم دا بهش عرشه ی کسردم