Cinema Star (January 1970)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کار کسنردافی دا بمسن واگسقاز کرده بود ۰ ي از این قدمتها ا کشا ور عرض مه روز و بتضی‌ها دا در مدت دورود نیم ساختوم.اما قوس دی با« براناتا کیت هترپیشه این ری فیلم ها وجبگفت که او .مرا کنددهتی‌بنام چادلی فیتزسودو اتود نی ارهادا معرفل کیف:: اوهم کار کردا نی فیلم«عمسراهاث سردخت » دا بمن واگذادکرده بروط بر همراءبانظراو باشدهی چندیرای هرچک‌دام مطلوب نیود , او کار کردانی میتدواست کاسرسپرده عقایدش باشد ومنوسم میخواستم منم فیلنی بامایقه و فکرخودم بسازم . با این وشع خواستم فقط ستادیوی‌فیلم را شود زارف رهحروفت: داشتم تهیه کن روا دمیگرد | کنم . اما برایانکیت نفوذ زیادی داشت‌وفهمید به‌این وضع م-اکاری‌نمیتوانسم بم من واوسمی تردیم سناریو که‌او ,ازی دا دی مردین! هارا بساذافله تهیه کندده خودش آنسرا مونعاژ کرد ولی نعوائست کادی ازپرش ببرد وناچار نظریات مرابذیرفت اکربخاطر دوستم برایان‌کرت و ویلیام کلوتیر( پدر فیلهء‌برداد فیام ) نیود .اصلااهمیتی‌نمیداد: از آن فیام ازمسن دءوت دورن و يك وسترنه بتام «جدال دوریم از ظهسر»دا پسازم . سناریوی فیلم دابیل رابت بااقتباس ازواسعاث اسعون توشته بودوتهیه کنند کانهم روی‌قراردادی که ازسالها قبل‌با اندلف‌اسکات و جوئلمك کرعه داشتند این‌دوتفر دا بمن ممرقی کرد ند هرچندکهءن مدا این‌دودا تقبیر دادم و داندلف ماچرا و جوئلمك کر ی‌نقتش مت درجه دومی بود « لو قیلمبردار بود . اویا کرد وکارشیشکفت آود بود. مادد فیلمبرداریته .با ایتهماددهی دوفیام با تلاتی وانرژی غیرفا بل وصف‌اوسین بالاردوو بلیام کاوتمی صحنه‌های ژیبالی دا ازنظردنگ در بمداژظهر» واقمی‌هستند, نها هم واقمی احت هر قراد باشد. اتسانهای «همراهان سر-خدت» زائیده خیال هسچند و تاحدودی جنبه سمبليك دارند ماثند پوست سر کنده شده یا نا بوت‌پسراك که پنج‌دوزدد با بائه بل میشود. کاری که من کسردم ین‌بود که من سمپلرزم را محدود ساختم بطوریکه تما کر معوجه اش میشدودر عوض‌چنبه‌های رئالیستی آن‌دا ذیاد کردم. دد «جدال در یمه ازتلهر » چمله‌ی ات که جوئلمك تری درجواب وسوس‌های داندلف اسکات مبئی برسرقت طلاها میکویدکه «من میل‌دارم باوجدان پاك پا بدروث معزل‌خود بکذادم » این جملسه اسی ازیکی‌از جملات انجیل آنرا ازیدرم بادگرفته‌ام او از علاقمندان سرسخت انجیل بود ومن اءنموضوعدا از کود کی بیاد دارم . بهرحال این‌فیلم موجب شد که مرا اژمترو اخراج کردند و بمدها فیام جزوفیل‌های درجسه دوم پخش‌شد. هرچند که ازروی سیعه مونتاژشده خووم بود اسا بااین‌همه قسمت‌های زیادیدا از قیام در آورده بودند. زماتی که فیام دردنیا پخش‌شد, من, وقوع معجزء‌ئی‌را بچشم دیدم. عماقب «جدال‌در بهدازظهر» مرول وهی بان ديك پاول‌ساخت که اولی موسوم » ساخته‌ی شگرف پکین!۱ چکدام ازاین‌دووسرت نبودند, وسترن سه میأیوتدلازی را طبق ارارداویکه با چار اتون‌ه-توث اززمان فیلم «کله العاس»داشت: پیدا کرد وقدراد شد فیلمی پنام «س گرد دنسدی » دا تهیه کند واه طدمی ول سود و مقذادی از وقابم و نم میارزات با سرخ بوستال را کرد آوددهء‌وتحوجالبیآنها را پرورانده بود. درظاهرماجرا هس گرد عضعم. بودکنه قصد داشت غی قبیلهآ باچی راشکست دهدو لی‌هملااین‌مبارژه قبل اژ شروع کاد هستون دا -عان‌هری‌جو لواد نيدكداخوا ند وه چدال وریمداژظهر » دا و با بازی در فیلم موافقت کرد . آنها مرا دد آغییرستاریو مجاز واشعتد . با امکارسول‌ستادیو دا عوض‌کردیم و بای فیلسردادی ه هر برصلنه کویدا فیلم اوائل تا مدتی‌مطمع هن بود اما بمدها پانزده روز از مدت زمان فیلمبرداری دا برای‌صرنه جوئی در وقت کم‌کرد و ما دا دچاد کمیود وقت ساخت . عسن اعتراض کردم و این عمل داغیر ممکن داقستم . خواستم فیلم دا تیمه‌کاره رها کتم: اوچواب‌داد که من ۰ط ع نظرات روسای کلمبیا تیویورك هستم: بهرحال وقتی‌قیلم من از دیدن حاصل‌دستر تج <ود مرسام کرفتمجون یبا قکردن حدف کنم اما دیکردیرشده بودو « گرد دندی » دست پرودده جری برسار و دوسای کلمپوامرا از همه‌چین «عفرمیکرد : آذهمه چیز حتی از مساقشه خودم با جری برسلر و کتك‌کاريم‌بااو. در « س‌کرد دادی ٩‏ من عرادتی وا :دق اقا کردم کته « دندی » دد برخودد با آنها شکست موخودد دناوردیکری که داشتم این‌بود که دره‌ورداختلاف فکر وعهعل آوتا کود بخرج‌دهم: همه کوشش‌من مصروف پرورش کادا که س‌گرد: «ندی بو که‌در نسته ی که نمایش دادند تمام ۱ بود. بدخالت چرعابرس لاعتم کردم و اورا باهشت؛جروح‌ساختم: تون پرشنهاد کرد که حاضر اد سرصدهزار دلاد اژدسته‌زدخوددا نکیرد تسافیلم بافرست بیشتری یکیاز غروطکادمن این‌بودکسه. شناد