Cinema Star (January 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

" که وقتی نمی دوی پرههء‌میآدد پهخاطی‌مسا کل‌ما لی یا خودخو اهی های فردی وسته بعدی م یکنید . یگ گروه هو از تمسایش فیطم ؛ تصمیم م یيگير ند که قظم ز امکو بعد و گر وه دیمگر ودست سدین جهت که گروه اول می‌خو اعد آن را مکو بث تصمیم می کیرد کسه از آن وواع کید ور ایتعا کیمیت اثر برای منتةقّد , کمتر عطرح است به دلیل ایشکه دزش, شخصیت نقّه توسی تست , است که با آکاهیهای فرهنگی و اجتماعی و مطا لعه و بر وعش مداوم تکمیل سکه اسف و این در باره‌ی منتقدیین ما ب» طور کلی مصداق مار و هر نقدیدرحر دوده ی ؛ خصوصیاأتی وازرد و لی به طور کلی هر منتقدی بایث ز میته‌های کامل بازور شدهء‌ی یخته ی از مسا تل اجتماعیو قرهنکی داشته باشد. قرحتك ملی‌دا برای خودش تعر یف ک رده و ف رحتك‌غر بی راهم متاخ 42 باشد ۹ ۳ جامعه‌ی خووش ارّطریق‌همان‌نقد توانته باشت دز ابطهء‌تی بر قر از کند, تأثیرو تأ ی اچتماعی را شاخته باشد و ۱ همین‌ها تشکیل دهنده‌ی شخصیت اومبت» مد » ازهرزمیته‌ی خاصی گذشته از این شه‌های مساوی که کرشد خصوصیاتی بر ای خودش دارد وملما خصوصیات عم تمد قیلم تمی‌تواند. خصوصیات يك منتقد تگاتر یا نقاشی‌باشد چون‌در سطح‌قضیه» دتیای‌این‌دو با یکدیکر معفاوت است وضای قکری‌ایتها باهم قرق عي کتد. بهمین جهت است که می‌بينيم» کسانی می آیتدو درچند مورد نعّد می‌نویستد مثل «حامی» که نقاشی‌عی تویسدنگا تر وسیتما می‌تویسد و گاهی اپرا و موسیقی‌هم نوشته است. یا مشلدیکر انی که و ی‌مختلف تچ ی وت حتی در مووو خووعوم یگیم که نف کتاب و شمرو تا ترمی‌توسم من خودم را هیجوجه از لحاظ تثکرك رف و سی و برداشت از آثادي که می‌بينم تابك متتقد خارجی که و اقّما ۰ فرعنت‌درستی زسیفه ؛ عمَأسه نم یکشم . بر ای ايشکه من ارطظرف دیگر دراینجا تحت قشارهستم و درحالی مطلب می‌تو سم که يك نور اقکن بالای سرم قر آردارد, وطیعا نمی‌توائم آنچه دا که دلم می‌خواهد بتوسم و آن‌بردس ی که‌دلم می‌خو اهدیکنم و لی متقف خادجی. متلا معتقد روزنامه‌ی لومو ندب تحت‌این‌فتار نیست و«می‌توانت راحت و کوتاه . نظر خودش را بدهد و نظرش حم قیچی و سا نود نمی‌شود.و با ین ست بی‌خورد نمی کته . متتقد بای همیشه دو پله, با چند پله‌بالاتر ازجامعه‌ی‌خودش باشد یعتی اربالا به‌آمار نگاه کبيهء اما من‌متاسمانه مکو که هنتقد‌ین ما درست دزسطح بیننده های معمولی هستند وسعی نمی کند که ار یکی دو پله , بالاتسر برو ند وا گرم يك وقتی در يك توشته‌گی این حس برایماأن‌پیش عی‌اید که فلان منتعد يك‌پله بالا تررفته است. فقط در لقظ. در کلام ودربازی باتر کییات مالاتر رفته اس ععتی فعقط سعی کنرده است که ما عکاربردن تر کییات دور از ذهن و تر کییات‌غر بب‌بر ای‌مر دم. این بر تری‌را مشان‌دهد. ولی از لحاظ قرهسکیٍ و آختای که مورد تا > کیف می است هیچوفت نتوانسته خودش را با تر بکشد و باصطلاح از با لای مر جی به آ اد تگاه کنف. درسطح اثر ودن متحقد در جاهنهتئی که روایط اجتماعی و قرهشکیش » حشخص نیست وهمه نیست. تتقدهم سعی‌می کند بجای آاتکه درخودش قوه گر بز ازمر کز ۳ و آورد و از این نوعرواط و باشد در همین و نطرمن هیچ نوع مسائل اجتماعیمانر ابردسی کنیم. ما تلویز یونرا ازخارج کر فته‌ايم بی‌ایشکه يك‌آماد کی فرهتکی دد کروههای نوینده, فیلساژو فتی بوجود آمدم باشد ایشت که وقتی ید ون سربا لهای خادجسی « فراری» , یت را نشان می‌دهد برای ما جالب است ولی بعد سریالهای ایرانی نظیر « بهلو انان». «داش‌پا لکی»: و« خانئه فمرخانم» وه اختایوس» ازدم من‌خرف هتند. درحالی که همه شان اصلا فرحنك تلویز یو نی ند از ند واگراین در نأمه‌ها را ره قی‌ض‌در تلو بز بونا نکلتان‌نما یش دعنه همه برو شان‌تف‌می‌انداز ند جراکه آررللا از استخوان شد‌ی يك سریال تلویزیو نی بررخورداد فیشت طیما دلیلشی اشست کنه ما فرهشکشر انداشته‌ایم و بهترمی‌بود اکر کوششی کته که فرهيك تلویز یو نی در مردم و گروههای خارا وه نو د بیاو ز ند 1 بعد از تلویز یون» اپر ادادیم میلیو نها تومن خرج کرده‌اند تا تالار دود کی ساخته شده است و مثل آپراهای تمام مما لاکضرره میکند.و لی | نها بلیتر امی‌فروشند که يك مشت گردن کلقت مرفه و متمول برو ند و آ نجا بنشینند. این تا لارماحیا نه هقاد ی رهنگفتی خر ج دارد وخرجش‌هم ازما لیا تهائی که ما وشما می‌دهيم تأمین می‌شود . ماما لیات می‌دهيم تا فلان کردن کلفت دو یست‌تومن‌پول بلیت بدحد و درسالن ششینه ولی مردم ما نمی‌تو آنند» پول بلیت اپر ابدعند. ان وف نا مقدقت ایا و نله ندادیم جزیکی‌دو نفر که از فر نك بر کشته| ند و ادعا دار ند. همه ایتها مد‌ین‌خاطر است ما فرهنلتاپر ای ندار یم وف هنك اپر‌ائی‌مال‌ها فیست. معسر ین ودزشی‌ماز ییا تر ین مطا لب رادر مور د کشتی می نو سند برای ایشکه کشتی مال‌ماست‌وما با آن‌بز دک شده‌ايم وچیز ی یت که به لودنا یات ازغر بکرفه باشیم... مثل‌سینما که آنرا ما از غرب گر فته‌ايم و بعث ۳ وخ لر . آرام, آر ام شروع مه کار کرده‌ايم. بس دردرجه‌ی اولمتقد ما راجم به مسئله‌ثی نقد می نویسد .۵ مملق به اونیست و با سیرو جریان آن پیش نرفته . جامعه‌ی این منتقه خالقومیتکرو و جود آور نده‌ی آن هثر نیست. یکمرثبه چیزی دا گرفته است و باید رد اجع یه آن بشویسد . مثل اشت که مرا مجیور کنند که راجم به اپرا شویسم. طبعا مطلي چر ندی‌خواهم نوشت برای‌اینکه من فرهنک اپرائی ندارم. ایرا ندیده‌ام و اپر! به‌مردم : که ۳ دو ست تومن پو ل بلیت ایرابدهد وطبعاً مشعری آن ۲ درهورد سینما هم منتقد سا سعی می کند که خو در | دا لا دکشت. بطرف چیزی که‌متعلق به‌او نیستو طبعاً با یدقبللا يك آموزش‌فرهدکی بوجود بیاید. یعنی منتقد دوره بپیند. مطا لعه‌ی سیم مکند و دعد يك اثر دا دفیقاً بردسی ۱ بداین در نی چون فرجدیکه هنتقد ما < ار هشگگ 1 متا قت و آن‌سیتما دطو ( رمها جم در ی هنک دپ 5۶ 6 ۳ دنه رسد جر ۳۳۹ 1 ِ با یکید ییانیب ۰ 2 س ند ۰ بکیره ۶ ۵ لول تین توا دیگر ینم هتوعصف ما نف , وله سیکسا ها ل آنهانت و ۲ در دمینه حای ۱ حارج , ۳ ‌ "یی ند ن طا ت‌ِ می‌تو اندد هر لحظه‌عر ض انکام کتنف. دذحالی تسیپ ین, ی ۳ سیچه یو و ساژ ند کان زو نمائی تدار ند و یا > کو چکتر بن تا ملایمعی متز لزل می توند جون ابتکار فرهنکی در مورد سیتماً ندار ند و سیتما مال | نها نیست. حما نطور که سیتما و فی‌هنگ‌سینماً مال‌منتقدیی ما فیست .