Cinema Star (April 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

چه فیلم د سه قاپ » دا با جز می‌توانت بسااد مگر اینکه کر تا فدای اد کنم امروژ چا ۱ ودرویش می‌کنرد... ۱ این فناها و با آث آدمها ز نه باشد. اد وخندانید, يك نفی ۵ آب دارد می‌سپارد جان . يك‌نفی دادد. دست ویای داثم می‌ژند.ذیر از رونت ری نید | ره همچنین آمیختن گریای‌يك پیرژن به هنگام چیدن يك کل از کناد تور يك جوان تایام باقست‌های دیگر فیلم شصا (که کلا رئالیستی است ء مغایر دمتباین است + هاشعی : اگر درقحوای کلامتان می‌خواهید بکوئید که چودن کل و شیون آن ژث ی 13 لیستی دادد من شخصاً چیدن کل و صدای شیوت ناد تن » ی 8 احوهی بیان شبا و دسالل بیانتان وحرفهایتان چسه در قصه و سناریو و چه هعراه با کارترداتی‌تان » کمی حمراه با شعار وموعظه است. مثلا اینکه «يك قمار باز, حمیته بازندهاست و لودرمواقع. بردن» از این نوع محسوب می‌شود. شما دد قیلم مي خواسته‌اید. مروری بکنید برزندگی يك مره ازمرحلای غرق شدث دراه و تباهی تا مرحلای پاکی وعطوفتکامل و بدین ترئیب فیلمم شما آمیز میشود . قکر نمی‌کنيدکه مان این شعار ها لااقل دد سینداء باسر رسیده ‏ هاغمی : خیلی راحت است. این شاید برای شما مسأله ی ای دید از شمه نظر تماشاچی غادی هم همین مفووم وچود رد یاخیر شمافکر نمی کنی که طبقات مختلفی اژيك فیم دید میکندد فکرنیکنید هنو یطی اذ تماشاچیان ها ذحمت حتی يك لحظه فکر کردن دا هم بغعووشان نمی‌دهند؟ اذاين گذشته فیلم«سه‌قاب» کار ل من وحرف اول من است. این نوع کار دد اسم‌گذاری روی قصاتان هم وجوو داشته . قصه‌ی شماً در اصل < 6غ رنگی های مچاله شده » نام داد : هاشمی؛ یمسی همان پول‌هال ی که دد دست قماد باز دد گرد 6 و لابد بادلیل اینکه فیلم دنگی نبوده , اسم آن دا تغیبر داده‌اید . هاشمی : بله من تصود می‌کنم که شماً بادلیل اینکه می خو است‌اپلا فیلعتان يك آرتیست اول داشته باشد زندگی يك مرددا همراه با يك اجتماع پیش برده‌اید. <آشمی : قصه‌ی من وفیلم من قصه برژو ات . شایند اگسی ی «حسین جوجو» بویسم وشع‌کلا تفاوت میدا آن‌سورت حتاً شما خیال میکردید ومی‌گفتيد که من خواستهام از «حین جوجوء يك قهرمان بسازم 6 درفیلم؛ ماجراها ؛ صحنه‌ها وشخصیت‌های زالدی وجود داردکه نشان از (تاحدودی) عدمآگاهی‌شما برای نوشتن يك سنارربوی بی‌عیب وتقص دارد. صحنه‌ی ابدای فیلم؛ سکانس پولگرفتن از آن حاجی‌بازاری» صحنه‌ی خواستگاری (به صورت فعلی) شخسیت آن زن رقاصه ...از این نوع است : هاشمی: درموددسکانی پولگرفتن آذآن حاجی باذادی اکرسمضی‌مسائل مبتلابه ما تا ایح دست ویا وال بررای‌شما پیش نم آهد که بحث داجع‌به ح یوم نیلولانی‌دادد. محنه‌های خوامتکاری درحال ی که قما از پردآغتن ای قیلم کلهدارید فکر می‌کن که این‌ددست‌جواب نرقامهعم شناخت‌شاد| کار ا کش اسداثقمیرفظب قه است» دوشیم کند. بقیه ددصفحه ۳۱