We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
راحهها بایعت بوجود میآیندکه من وشا با هم هبیردی میکتیم» 4 این خاطر ,اوقت بههد. اب داننده راجع متعلات ترافيك بامن حرفزده, من تهبعنو انب #زشناس: پل فلبعنو ان پكآدم. ب حرفهای کوش دادهم. ه چه علت می. با ند ترو رکنم و بگو رکه حق تدارد ازمتتلاتش با موحرف بدا همیتطور هم در موره خودم فکر میکلمکاحق دارم از متکلتم عحب کته
دار یوشتو لیشما که بهترین ومیله دابطه یشی عیتما دا دد اختیاد دادید ولااقل دد این يك مورد : از او قویتر هید ا..
مقدم : چرا شا حمه چیر را درکادر سینما اه میکند.
دار یوش : چرن شما مساله دابطه دا پیت میکشيد.
مقدم .2 نه من بیخواهیدرکادر مینماقک رکنم . من فقط دول آدم را در قثر مگیم ۰ ما خودم را با یك متد. من بهخودم حق میده که ازعرفعار با يم برای آن متقد حرف برثم تالا هار هم حق عیدهم که متعلاتارشرا با من مرمیانذارد. این پك راجقة اثائی است.
دار یوش : نه اسلا بحت به اینصورت مطرح نبود. طیعاً پك مقدار مشکلاتی در کار عست کهما میتوانیمتا قردا هم درموده آ نها صحیت کنیم: شما وضمیت خودنائ دا مشخص کردید و منهم وضیت خودم دا : شما گفتید که | کرمیبه پاژولینی فسکر میکند و ددبارء «یتجرء» میتویسه . من میگویم کههيچ مائمی نداد که کرمیاگر داش خواست به پاژولینی فک
ما اک 5
کاررا میکنم ۰ مهم راجع 4 منت
(ع) «ربرداد یوش»درفاصلادوصحنه از فیلمبرداری«خالاوخورشيد»
۳ ی «نرمده هرا تریوده قارمکنه «هژیر داریوش» و «جلال مقدم» یبور مرج ات مقدم 3 بمازه پمحیدامن تن دار پوش: بله این حقتماست 9 خواهمراجع با مد محیت نم که اینطورقکی نید . راجع مهین ماه و شاه مر مقدم 2 نتیجاين میشودکهمن
زار یوش: نهکارینداريم به ما ی مکش ۵ خواهم حرف برنب. جروزی سور ویت مد رو بروی همدنگرمیاییم ۲ اجز باشید یانباشید» تاکیبودم , واشتم مرفم. راندهها . ومن میخویم که بپار غوب ؛ بنده يكدوذ روحیهتان خوب _باشد و سیولا همیته ازتارخان شتابت داد پازولیتی تم » ولیشها چتارهایدا! بنها مسائل تعسی . دابن داتنده هم شروع کرد به شکوم با ما شعی موی بت واه م۰ دیوش ؛ ایتان هرس خودتال است. آنتونیونی یکردذ .. یحوسلگی باه آفا من فنوا کروسس» نیستند . گریه میکند, يكروژهم با خانم . هتم ! ساثل من بهتو بط تست مقلم ۶ ولی ار درجند مد موتیکویتی در کناد ساحلریویر! . دصائل تو هم به من عربوط تو رف عراف عرقید مور رو عفرت می کند! ولی اینها ری " مرلو دقتی ميآلیازمن نانبخرک».. بتوه «منهسم شور بومیکسردم و تما شا گر بل ری" من شروع میکنم به که از مشتلات .. شتاستامهاش را تتانش میدهم . مهم جهمیبون است ۰ ما رم با و عحیت کتم قاب. اصا من که چه متتحی باشد ! اما هن ما باید برای اکرمی و امثال او جنها فترکرم > ایشا رفدسی.. ۰ فیحوهی کهزعزی ای زیت تکلیف تمیین بکنم و «رابطهء است. ومقدار زیایی ا(ایق اجه مه :572
وقتیکه فلم سار بکوی هت: چه ری دار آدم فیدم چا را تماشاحن(ه ومتهم فموزا کشت با خسوب » وفشی قلان ساختعان «لوکور بو به» هست. چرا می اما واجع لا بحارستاثی که لو درستتیح ساخای, فکر تم 3
دار یوش : خوب , هردو برد گفتهاید |
مایلمکه او بیند مععلات من نهیم از مشتلات اواطلاع پیدا کتم : اینجوری بد را با انالی به وجوه ميآ ید م
داریوش : شا اژاینطریق میخواهید پیشرفت کنیف .
مقدم بسا 4 فندهیاست
دادیوش : پیبکذاریدآن آدشیچکتی که دارد درز نجان کار میکنه + يك گوخه از فکرش هم پیش «لو کود بوزیه» وهپراپلیا» باشد. وشما هم وقتکه دادیدتار میکنید بهرحال اگر خودتان عم نخواهید : میدانید که دردتیا داد ند چه فیلهائی میسازند. ما که خودمان میدانیم دد جریان هستیم .
مقدم : ولی شا بك افتباه بر رگد میکنید ۰ من در اینجا دادم فیلممسازم + پدکارخا ه هم دزد نی میساژه لاسیدآن رال چون مورددرخوانت مستقملیازهای جانعه است ارزش و ان خودش را 6 مین ولي ارزش غلقفترق و ارزش مساال معنوی دار غان آرزش سا لل مادیئیست . پاشکال زد جامعآماهین اس کافرهنگومادیات هر پشخانستند.
داریوش؛ نه قاعدتااحتیاح بهفیلم فادسی هست کهفیلمفادسی به صورتيكسسمت بزر گهدد آمدم است هم نقد که بهلامتيك احتیاج دادند , به فیلم قارسی هماحتیاج دادند وگرنه سا خته تميشد.ولی من دلم میخواهد آث آقافی که دادد فلان لاستيك دا دد تهرانه میسازد, یداند کهمتلا «داتلپ» هم دارد چکار میکند.
مقدم : له اعراومیخواهدمی بدانم پازولینی چر میکند : اه بابد بداند داتلب چه نوع لاستیکی رون میدهد اعر قرار است من کر خوب اراله بدهم؛ اوهم باید کرش در سلح خویی باشد. این يك را بط دودوتا, جیار ناست, راجله ایت که چرخ تعدن را میعرداند . همه بای احاس مئولیت بکند و يك یستم ارزیا نی «اققی عمودی» سحیح در موردکار همه وجود داخته با
بقیه درد صفحه ۳۰