We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
راک کرده است : توی شهر داه بیفتدو از مردم تقاضا یکمک کند . م نگفتم که
يك کللانتر خوب دد چنینشر | یطیمی با یستی| به مردم بکوید : «شما چه اندازه خوب
مجبودم مراقب شما باش» و یکچن صحنهای در «ریو براوو» بود . بعد من فیلم دیکری دیدم که در آن يكکلانتر,
نت را سرژنش و تهدید میکرد وم یکفت : «منتظی بداش
بیایند د دا بکیر ند» وکلا
نتر پیچاده هم با این حرفها مرعوب و ناداحت میشد و هیچ ۱ عکس المملی من ضمن همنصحبت ها گفتم : این بسیارچر ندوبی ععنی ایطی کلافتر کمتر ینعکسا لعملی نشان ندهد به نظرمن او با یددر پا سخ تهدیدهایذ ندا نیب بکو است هرکن آرژونکنی
نشان نمیداد .
است که در
که رققایت به اینجا بيایند , اینصودت نخستین کی که کشته خواهد
ون در
کردم و بدین شه » فیلمی دد. «ماجرای نیمروذ» و نیز دیگ که فکرم ی کنم اسیش دقیقةٌ یوما» بود .
8 در آینده دوست دارید چه جور داستانهالی دا فیلمکنید ؟
هاکز : من و از که قسد ساختن فیلم دن کیشوت د ادادیم. او فراداست دل دنکیشوت دا بازی کند وما «کانتینفلاس» دا هم برای ایفایدل | «سانچو
۵ شدا چونه خواهید کوشیسد که کاز فلسفی پیچیده ای مقل « دون کیشوت» دافیلم کنید؟
هاکز : من فکر میکنم که از کار فیلم , کلیلذت ببریم . ی كکمدیبز رگ
ارت
ارخطرنا یراب ندانمیانداخت | شب
| ی می
ما امیدوادیم بتوانیم ۱ 1
است و حتی فکر میکنم که دن کیشوت واقعاً اماسور یثهای است برای:
جاپلین. منتمور میکنم کههمه ما +
فیلم دا مضحك وخندهداد
بیم و
هیچ دلیلی نمیبینم که نتوانمدن کیشوت
دا خیلی مسخره وخندهآور بسازیم. یج شانسی است که «صورت
زخمی»دو بارهاز جانب کمپانیساز نده
فیلم + در دنا توزیشو
هاگ ماو انم دوی این
زیون ؛ در اختماد یزیونی بکذاديم . منسی که ضمن حاض کردن اینفیلم, آنرا اندکی فیلم خ ی ستر م ولیمدتوجی | میدهم که قسمتی از مدوزيك آن و نیز موعظهها وحرفهای بیخودیدا کهسانود ماث مادا و اداشت دد فیلمبکنجانيم اذفیلم حذفکنم . بنابراین ماحالادادیم اینقستها را اذفیلم درمی آو من ادقات دشواری دا به | متقاعد ساختن مردم به اینکه «خسط قرمز ۷۰۰۰ فیلسم بزد گی است » گذراندهام » احساس خود شبا در
دادم . دد مودد این فیلم , من فقسط کردمکاری آنجامبدهم... سمیمن در آزمودن يك تجربه بسود . من سه داستان خوبدد بادما بقات دوومیدانی داشتم من خودم درکذشته دد یکچنن بر کت میکردوبا اینخاب
هیچيك از این داستانها به تته اینکه ستادیوی فیلمی را +
عرسه داستان دا دريك وهمین تصمیم دا همبه اما نتیچه کار
است بتوانم این
فیلم بکنجاتم .
تا میآمسدم
باربه ساغدوکادا کتی پمدتاعلاقهتماشا گرا |
شوده من باذ بهناچاد بلافاصله به,سراغ کار | کتر جدید دیکر میرفتم اینکاد باعت میشد که تماشاکی بمزاد ومتنضی |
شود , همچنانکه این احساس به خودمن تین دست میداد . خیلی جدی بکویم » من فکرمی کنم کهاین فیمتکههیخیلی
خوبی داشت » ولي هدف اصلی من آت | بود که يك فیلم سرکرم کننده پساژم » آما در این امر توفیقی
فتم . دنباله دادد