Cinema Star (May 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

در ایتدا بارباد) هیچ امیدی نداشت که‌روزی بهچنین مقامی برسد؛ درهیجده سالگی وقتی روبروی آئینه میایستاد از قیافه خودش, بدش می‌آمد» بینی‌تامناسب,چهر ه‌ای نه چندان جذاب این ناامیدی آن‌چنان شد.ید بود که حتی و حشت‌داشت‌در تئاتر بازی‌کنداما بخوددلداری میداد» در برابر ترس ازشکست مقادمت میکرد,خودش‌میگوید: درشروع کار مطمئن بودم که‌شایسته‌ورود به‌سیتما وتا تس اما چهره ذتم. درهادا برویم بسته بود. بکلد» امامن استقامت کردم می ان میدادم که استمداد توانستمبه‌موفقیت برسمبدرها لیورد آدم اکرمی‌خواهد بهجائی برسد ۳ پایدچنین روثی دا دد پیش میداتو تهیه ده ها تباید جا شودد؛ بایدسی کند تا بحدی که خوددا لایقش میداندبرسد. پن از این بار بادا استر سا ند در باده این‌سواللکه:ه از موفقیت ناگهانی چتگونه بهسره بردید» میگمو هنوژهم آغلب‌فکی م کم اينها همهرویا است؛ چه ی ترفته است که ود از ۳ می‌کردم» يك‌دوز ناد احتی در کوچه‌ای باچالههاثی پر ا کل ولای حرکت می کردم دد این‌حال جوانی کتش‌را از خادج کرده وزیسرپای من انداخت, تامن بس‌احتی بعوانم عبو دکنم. اذ اینوشع بکلی‌منقلب شدم نمیدانستم در برابر این‌هممحبت چه عکس المعلی نان دهم ۳9 ره ی این‌کاردا می‌کردید» نه‌برای من و نه کسی دیکر » و آن جوان محجوبانه بمن نگاه می‌کرده در این‌حال بطور غیررمنتظره ا‌دست دا بوسیدم. هیج‌وقت درزندگيم آن قدر خوشحال تیده بودم حتی‌موقی آوددم. آن حدکام از درچه مورد توجه جسوانی بدودم مردی‌که آنها دا بشهرت دسانده وحشت‌داد ند , تی‌برای من عجیپ است » چون خود من از تنهاشی وحشت دادم ووقدی خوتحالو امیدوار میشوم کاددبین هوا خواها نم محاصره شده من بیشتر موفقیت و شهرت امروز دا مدیون سید بیشتری کار 1 ّ کشیدم » سینما + واقمی است » هرمحنه دا چددیار تمرین‌ميکنيم تابالاخره آن‌نحوه روش که رهش استجلوی‌دودیین بای ميکنيم » اما دد 7 چنین فرصتی را ندادد , درواقع آذادی‌سینما درتگاترموجودنیست چون امعانات تثاتر خیلی خیلی محدودتن اژ سیتما هست» . اکثر خبر تگاران که باربار) استر یس ند موجودی بد اخلاق وعصبانی است » ولی این‌واقعیت نداره ؛ بار بادایکی از خو نگرم‌ترین ستار گان‌سینما استکه هنگامگفتگو با حرارت از زندگیش حرف من ددسال 1۹۶۳ با «الیوت گلد» ازدواح کردم , ولی پسی از آنکه به موفقیت دست بیدا کردم آذهم جدا شدیم.وقت که با الوت کله ازدواج کردم , الیوت هنرییشه یاهمیت تلویژیونیبود ول وتدوآ پارباد) استریسا ند والیوت گلد » هر دو صاحب يكث پبر هستند که اسمش جیسون است. جالب) ینجاست‌زما نی که با بارا بقیه در صفحه ۳۱ باربار) ستر دساند زیباترین زشت سینما !