Cinema Star (January 1972)

است (مهمترینر کن‌آن) وجا لب اینست که‌انگاد این تهمد کار گردان آت چراکه‌ازز بان پددش می شنویم که‌میگو ید 1 من بومادستات پتووردمو لی توو فتتر| فقط صرفيك‌مرض کردوا و ماله یا آن‌ذنك ؛ ماددمحمود, که ثم بوجودش‌چه نیادی‌بود ؟ چزاشکه در بك مدیوم شات‌قر ار گیردومتل بچه‌مدرسهایها ک‌دری حفظ میکنند اول و آخر کادد را پیوما ندو خطابه‌ابر اد کندبهد #ممن مدطبق بودبرهم» بح در تو آن هنگامیاست که در يك چم بهم زدت عاشق دحتر یلم مم او ازصحته‌های‌اضافی‌است, لیلشهماینکه کاد گر دات حو استه 3 این مستله را در کنارهم جلو د ومتاسفاه موفق زشده. نموفهاش هندوانه خریدن رکه پدر آنر| نمی‌پذیرد ولی حایه صداقت پسرك چوپان ۰ مي‌شود. حمیشود, با صحنه‌جدول‌ضرب؛ آن صودت‌سعغره:یان فلسفه دل: بساسر بر بدن گوسفند که جائی ندارد, با صحته های رسك‌باژی پهلوان ی که مسر که داشته درحد رعائی (بهلوانی ذتحیر پاره میکند)یا دد بند ادن(خدنك که ماددا می‌بلمد) قدر بطول اتجامیده و کشداد »که حسالت سمبليك خود دا بسکلی اذ دست داده.یعتی «جای 1 له تا کید دوی این‌موردخاص ژمانی کوتاه شودکار گرداث شا کر دا را به‌تماشای يك معر که گیری اژارل 5 «سه آخر کرده ۱ با حثی صحده دوهی خانه که بی [ نکه کار گر داز خاصی ار نشان دادن چنیزمانی داشته باشد آنرابکاد گرفته, صر فا بهاین‌حاطر که حوادث راهمددط دهتب بافلاش‌بك‌ها, مثلا ۶« با يك» میاد پ 5 3 می‌ا+عد که‌روی در «ها دون میدورد , دها ش <ونی ممودوانگاده‌یمیرداین‌یاد آودی بخاطر چیست؟ ابنکه محمود را حه‌چون آل آودگهی بیند؟ که‌اسات آزدند گی دست شست؟ هجوت ماو رم ثانیه هز ار جور خاطره باعودد و +ی‌هودد دهد که دد هر صورت آشدمازجا؛ ک‌ در فرلم تدازد. چراکه بيشك هر ۳ نیه فیلم با بدمو دی دافعه ماشف و فردردساندن‌قضایا ویاتضیه آن دختراه و پسر لد که‌در اتاق هل پس ازر نكر دلن‌خو دو ددود بو ار جود کشی همکتنه :ه چر پثو انم یگو دم ۱ یکی اذ ید ه‌ترین عکاسهای فیلم بود, اولا آ نچنان که دویی تا کید میشود جانی در فیلم‌ندادد وهء‌همتر آینکه حتر و پد بت پمرودخد سوو ید ۰ ایتجور کارها نه‌ندها به‌جوان‌ایرا 7 ۰۱ نوامد» بلکه به جوان‌اسیائی ۵ نمی | بد. جرا که‌خود ؟شی ‌ مدرن وحوشپینا نه, ] نوم در چنون سذی‌صر 19 «وط به جا معه‌ای‌عوشود | که جوا از بچکی همه چود | امعاثات د عه وداد نه وبقول مشهور خوشیز بردلشان ده (با توجه »اینکه خود کشی ددچنین سنی که به بیدت هم‌تمیردف صرفاً ند.حه کم عقلی است 4 وازدکی عنهوم فلقی! ) آخر کدام‌جوان فمزده‌ایرآنی کهدد پس‌قهقههها .ش صدای کر بر امیشودشنيد: «ا چنون ۵صورتا دمك: ازهر چمن گلی دارد! 9 اد تصعین ما یی بلند « خسروهرتواش» فیلمی‌است که میعوانست,خیلی؛هتر اذاین که حست‌باشد جرا که قصه‌چیزی‌ب‌ای گفتن‌دادد» وساز نده‌ای »ه تکنيك سیتما آشتابی دادد؛ ودنك‌داهم می‌شناء د, اما آ نطور که شاب موفق‌نیست. چ ا؛چون‌فیلم «فرم» ندارد و .| کترها فا بل با یدو ذمی نیستند» وعدم بکدستی دد اینجاست که فیلم دا از حدامل جوت بودل دردم وکند. یلم از هر چمن زگلی دادد, لیکن‌این گلها بح طر تداشتن‌همان فرم‌خومی که «آدمك» میتوانت داشته باشد, «یخود و بی‌جهت‌عدر رفعه‌اند ولاجرم‌فیلم را تاحدیت ارمتوسط پائین آورده‌اند , وب ۲ دماک باکت سیذمهای واقء‌ی ۰ دل زندگی به‌استقبال‌مر لمیر ود؟ آنهم دد سا ؟ هتلی در کاعان ۱ رو ژکار ی که فراضه تر ین حتلهای این ملك هسم از تو شناسنامه موخو اهند باتا کید بیش‌اذحد. دوی آن مردك رقاص باآن ادا و اطو ار ززانه که چی؟آدم کنجتاوموشد که مساله‌ای تاژه‌هطرح است؟بخصوص که جماعت تماعاچی مدام با بقیه درصفحه ۲۶ سونمای مابا ورودنیروهای جوا و تحصولکرده دار د کل خاص وقابل تعمقی میکیر دمثلا نمونه‌ای اذاین گونه فیلمسازان خسروهر بعاش است آولین ماعهه این فیامباز دد ایر ان« آدمك»عاداامیدوادی مود‌هف باین مطلی کهو اقما کسا ی وجود دار له تک ی مایا کدور کمك کنتد وسونمای مارا تا يك مقماس بین‌المللی پیش ببرند . م اصلی داستان نکاهی است ایده ] لوست به‌بطن ذند کی جوانان امروز وتخادفگری آ نها نسیت به نس لگذته ومار ادهنموت موند باینکه هر تاش طراح ابده آ لی‌داستا نها ی است که‌امکان دارد برای هر فرد در اجتماع اتفاق افتاده باشد. هر چند که‌ثم فیلم «دمحورژندگیاف اش میچر خد «ملا جها نوست. کار | کتر بصودت «هتر گفته شود. کرفتاد دد می‌فرمی کرده‌اند «هرحال. آدمك ددقهای با خولی از فیلم‌هابی که عرهفته از وطرو فر نگ در سینه های‌نهر ان می بوخوم بهتر است واین«یج‌جای بحت ندازد دبگرایشتکه یلم ضه‌ف‌های دیگری هم دارد؛ نظیر مود يمك بدو باز یهای خیلی بدتر, وخوب‌ها ی دار د جودا فیله‌پردادی خیلی خوب عالمیان وژواسای سیاد فا در آخغر اینکه «آدمك» ما را امیدوادی میدهد بر ای‌دیدن فیلم‌های خیلی هتر از «هر بعای» واین درصود تی‌است ه اومواظي خودش باشد تا دد محرط‌سیتمای کند بده‌ی فاد ی کم نشود. هاهید آنروژ م تکو اصلی‌داستان «با يك» اذاطر افیان خر د که فقط مادیات زندکی و دضصمپلین توجه دار ندخته شده است و آدژوی‌اودست بافتن‌بوك دنیای آذاد و بدوت قید و بند ح نوادگی است. روحیه ویایند بودث با نگیزه‌های ابر اتی+خو بی ددفیلم عشاهده میشود. هر بتاش در بن‌فیلمخودد افیلسا ژی‌هوشمدد و نکسم تعات میدهف. اونمام ژوایا وتصاویس درفرمدایموارات حر کت داسعان ارائه میدهد. و هیج‌چمز دا فدای چیز دیگری امیکنت و این نکته سنحی‌او سواد با ادزش وقابل تقدیر است حال‌جای دارد که ازءود يت زیبا ودلتشمن این‌فیلم که توسط خودهر یتاش وشته شده‌وهه‌چئین اذ فیلمیردادی یبای عالموات که‌شوفتکیهای سیاد بر ای ابداع روشهای‌نازه در کار فیلمپر داری درین‌فیلم دادد سندن بمیان آودده شود. و دد تمامیت آدمك يك‌سینهای واقعی است . «سعید فرشود»