Cinema Star (September 1974)

چهادماه از آن‌واقمه توان‌فرسا میکندد : چهادماهی که برای ایرج‌قاددی چهادقرن بوده‌است » چهادقرن پراز دنج‌وحسرت . چهادماء پیشی‌بودکه ناگهان يك تلکس‌خبری از آمریکا », بر اک‌هميشه امیددیداد فرزند تناود ایرجدااز او گرفت 3 بازیکر کهنه اد دینمای‌ایران برای همیشه درحسرت « آخرین دیداز » باقی‌ما ند . هنوز دقایقی چند ازدسیدن به‌و اقعیتی چنین تلو دددانگین نگذشته بود که شیادهای تازه‌شکست برچهره ایرج نشست و باذیگری که بیش‌اذ پانزده‌سال با مشکلات دسختی‌ها جنگیده‌بود , درطول زما نی کوتاهتر از چند لحظه , با ندازه ۰سال‌عمن عمری که به پای تنها ,فرز ندش گذاشته بود پیرشد و دوستانش حال او گریه کردند . نخستین روزها و اولیّن هفته‌های پس اذ آن داقءاشوم , همه گرداکرد ایرج بودند د همین تسلی‌ها و دلدادی‌ها مانع‌از بروز حادثه‌ای شوم شد که در بهروز و ثوقی وفر زانه تائیدی نمایند گان‌سینمای ابر آن‌در مسکو 7 صفحه ۱۰ شماده ۶۰ ستاده سینما تفا تفا 9 تلخکامی ۳ آیا ماجرای مر کت پسر ۲۰ ار ج قادری در هاله‌ای او و توطئه 7 ده #۳ ۳ کمین ایرج نشسته‌بود » چا که كِ خیال: میکززد. پس‌از تم ۱۳ ۳ ۱ ۱ وان به‌انتهای خود دسینه است اما دفتا , «دوستان وحمکادان ایرج کوشید‌ند تاباد دیکر اورا بسهز باز گردانند و دیشه‌های امیندا ددقلب اوپروزش دهند . #چنین‌شد: تادوباده ایرج به کادخود باذ گشت؛ اما اینابرج: فا ۱ قبلی‌نبود که يك لحظه خندهاژ لبها وشادی ازسیمایش دود نميشد. 0 فیلمبردادی؛ همه‌شاهدبودند که با کوچکترین تلنکری براحساس «فعاطته ۱ اشك ازدیدگان ایرح‌جادی میشدوچه‌بسا کاد به‌تعطیل ميکنید. برگاری ۲ کادطاقت فرسائ که وی‌برایگریز از فکروخیال برای خودش‌دست وپا ۶ ۱۱۱ این تصوددا ,پیش‌میاآودد که کم کم گرد اندوه ازسیمای ادپاك خواحدشد» اف قبل‌يك تلفن‌دیکر ويك‌خیردیکر, داغ‌اپرجد اتاژه کرد ایرح میکفت «دیشب ددتمام مدتی‌که خوابیده بودم, خواب ۸و۲ ۲ میدیدم.مثل آخرین‌بادی که دیده بودشو باهم‌حرفزدیم و از امیدهاه آرژوها یمان سخنگفتیم دعرباد که ازخواب میپریدم, گوئی قادد به تفکيكداقمیت ازدویا نود ودوباده که می‌خو ابیدم دقیقاً ادامه‌خوابم‌دا میدیدم که توح بامن‌بود وز ند گیمد| سرشاد ازامیدو آدزه کرده‌بود. داین‌خواب تاصبح. آنقدز اذامه یافت که گمان بر : پسس؛ ذ نده‌است دخبری که بمن‌داده‌اند دروخ است داو پیش‌من باز خواهد گفت 9 ۱ صبح امروز همه‌اش منتظر وردد ادبودم. وزود اوبادسیدن خبری,شنیدل خرفی9 ۱ برخوددباچیزی که متملق به«تودت» بود. وبالاخره چنین شدا» دموضوع این‌بوده که‌بمدازظهر همان‌دوژیکی ازددستان پسراپرج ؟ادد . آمریکا با تودج قاددی دفیق دهمدم بوده‌است باد تلفن می‌کند و کوب کف میل دادد قاددی‌داببیند و مسائلی‌دا بااد ددمیان بگذادد ایرج‌قاددی می‌گفت « هرچه اصراد کردم توضیح بیشتری ۳ دوقتی بی‌صبری دبیقرادی مرادید گفت فقط همینقدر می‌توانم بکویم کمن درباره مرك پسرتان دچکونکی آن حرفهائی دادم که‌باید بشما بزنم ولی این‌حرفوارا . دد تلفن نمی‌شود گفت ولاژم است که‌حتماً شماداببینم» ۳ اوایتر| گفته و آدرتر 5۶ بر دااذاه گرفته بود که‌بدیدارش با ۱ 3 3 1 4 ایور یتنیز تاش > بحته تقدو تغییر و تحول‌خاصی 1 داخلی‌جوایزید ‏ تصیب‌خود کرده| ندءعباد تدداز,خاك(مسو دکیمباگی) بی 3 (سهراب شهیدثالت) تتکسیر(امیرناددی) تبلی(دضا میرلوحی) زک باد(:م_ر) ۲ اتی) پنجره(جلال‌مقدم )و پستچی (داد یوش‌مهر جو ی): ۱ حنگام بر گز ادی‌هفته‌فیلم ایران ددشوروی سه‌تن ازهترمندان» یکنفی از ادیه تهیه کنندکان فیلمایرانی ديك‌نماینده وذادت‌فی‌هنگوهس حضودخواهند داشت. عن‌مندانی که به‌شوروی خواهند دفت عبادتند از بهروزدئوتی, فرزانه تا يدی‌ويك کاد کردان که هنوذ دقیقاً معلوم و خواهدبود: نکته‌جا لب اینکه ددا کش‌این فیلمها بهروزوئوقی بازی‌کرده است. بطودیکه ددصفحات دیکر‌مجله‌می‌خوانید قبلازبرگوازی هفته فیلم ایوان درشوروی, يك‌هفته فیلم‌شودوی: ددتهران بر گزاد میشود که لیست فیلمهای آن از آین‌قر اد است. 3 سولاد یس-_ددایتجا سپیده‌دمان آدامندت نامادری-لائوتادیحماسذبا لو" دوفیلم‌د یک که دد دوسیه بفادسی دوبله شده که یکی از آن‌ها ادلین‌فیلم ونترن دوسی است.