We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
۱ وقتی به به صفحه حوادث روزنامهها نگاه نفروخت . «اسدالهی» در توجیه علت" یکتم هر حادنهای برای من ميتوانديك ان میتوید : سوژه باشد منتها از دید خود من که تجربهای که از ساختن «عطی 1 آچطور آنها را میبينم . کنکوری» گرفتم این بود که تماشاچیاز 1 بخشی اذ قضایا چنبه ریالیستیدارد يك فیلم ایرانی انتظارقهرمانسازیدارد. یعنی آنطوری که اتفاق افناده وبخش فیلم من قهرمان نداشت که بخصوص دیگرش مربوط میشود به دید من واز تماشاچی جنوب شهر با هجوم بطرففیلم زاوبهای که به آن نگاه میبکنم.اتر در کشیده شود 3 دیکر اینکه فیلم من ایده «علی کنکوری» حوادث گاه صورت منطفی آلهای مورد نظر تماشاچی را در اطراف دارند و گاه کاریکاتوری میشوند » شاید قهرمان فیلم قراد نمیداد وتماشاگر در این مربوط به برداشت من از اینحوادث فیلم فقط با حقایق روبرو ميشد و این میشود . برای تماشاگر جذابیّت نداشت , دد بعضی اوقات حس میکردم که 5 3 صحنهای باید خنما جنبه کاریکاتودی هفتهای که هشتروز داشته باشد و گاه فکر میکردم که برای 0 تعمیل طنزش باپد افراق کوثی ترد. ۵آشت! البته من هنوز در آفاز این فرم هستم و شاید دد آینده این داه دا ادامه جوانی بنام حسین رجائیان ازامربکا ندهم . . آمدةبود و مثل همهی محصلین باز گشته و از خایج برای ما وسینمای ما يك نقطه .. و متاسفانه «مسعود اسدالهی» امد بشماد میرفت . اصولا هميشه نسبت بعدا این راه را ادامه نداد و بطور کامل به کسانی که در خارج سینما خوانده اند خود رادر اختیاد سینمای حرف-های دد جامعهی هنری ما حساسیت خاصی کداشت شاید بهابن خاطر که این فیلم وجود داشته ودارد انگار که آنها ناجیان او مثل بیشتر «اولین»ها به اصطلاح واقعی سینمای ما خواهند بود. چرا ؟»
سینمای ما را فراهم مییسازند واگ فاقد اين عوامل باشد » حتما پاک
هميشه از نبودن آدمهای باسوادوتحصیل کرده در سینما نالیدهایم .
وحال «حسین رجائیان» از امربکا آمدهبود تانگر انیهایش دا مطرح نماید و میگفت :
نگراناینمردمکه دد کورانصنعتی شدن هستندبودمبا بررسی اوضاح آنها بود که ایده اصلی فیلم «هشتمین روز هفته » را یافتم . افکار ودیدم اکتسابی نبود بلکه متعلق به خود من بود .
با چند سال دوری از ابرآن » فکر مبیکردم نمیتوانم شناخت درستی ازجامعه ابرانی داشته باشم . سعی کردم ازطربق فیلمهائی ۶» در طول .۱ ۷ ۱۲ سالاخیر ساخته شده به مردم و زندگیشان نزديك شوم . ضمن این مطالعه پیبردم که تجسم زندکی خاصی که از ریشاه نفی است؛ نه فقط هنری نیسته بلکه سازنده هم نمیتواند باشد . آنچه که در ینمای ما مطرحميشد «سئله انتقام با انگیزه غیر ت طبی بود دد حالیکه انتقام يك ننیجه گیری صحیح نیست چون بهوبرانیختم میشود لذا سعی کردم فیلمی بسازمکه ضد انتقام باشد چرا خود منهم وفتی از خود؟ میبرسم که آیا در مواردی مشابه چه عکسالعملی نشان خواهم داد)میبينم ۶ مسلما با ارتکاب به فتل نفس عقدم
" کشانی نمیکنم .
تت
.. داما آنچه که افاگ «رجانیسان» عرضه مینماید » فیلم بدی است بنام «هشتمین روز هفته » که منتها برعکس فیلم های متداول در زرورقی دنگین و پراق و شفاف از رن وکادر هایحساب شده » پیچیده ده است. و گفتهباشیم که همراه با آمدن موجنونیها وفیلمسازان جوان » افکار و قضاوت تازهای بهجریان درمیآید ۵ آن اینکه, توب این فد صحنههای رقص و آواز و زدوخورد
ها یپیمورد هستند که موجبات ابشذال
۲7 صفحه ۱۷ ب
متفاوت و هنریاس ت ودیدیم که فیلمهای مبتدلی مبرفا بخاض کارا عوامل فوق مدعی رسالت و اصالت دد خالیکه اکر سبینمای فادسی فودد هچب فراد نمیکرفت ۴
مقابل آن خود دا تحقیس. شد 0۵
پس فقط صحنههای ساذ و بزن بزن عاملین ابندال نیستند 4 صورت هرفیلمی دا میتوآن : های مزبور «هنری» ساخته
مراسم تجاوز ترجیح میدهند مزبود. در يك تب تاه ]
یبا کند . 1
بنظر میآید که جدا فیلمسازهی؟] تجربهای در اطراف. نجاوز وب های 4۱ عنف ندارند سم و بهاینکه ,دختر نمیتواند صودث *
فرض نمود عه تجاوز مزبود متعارف داشنته است . سیسرها آگروبانيك جوانی هوشمندو را بعنوان دوست دختر وأدا واو با هوشمندیهایش فضبایا دا بقیه: در
شماره +۱۳ مب ستا