We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
یجان هم انداخت
۶« رقص جمیله ؛ سیاهیلشگرهای فیلم را
مج 7بابیو ك ورضاو طنخواه در فیلمجدال
بازی می کنند ؟
جمال وفالیبخاطرعشقجمیلايك کیلاس |
نا ی ی
گروه سازنده :
تهیه کننده سازمان پانوداما کارگردان : مزیزاللهبهاددی
فیلمبردار : مازیاد پرتو بازیگران : سعیدراد »جمیله» و جمال وفائی .
محل گزارش, : منزل اصفرسب
داقیر خیابان هدایت
ددع
7 ابن ۲قای اص بیچارههم برخلاف اسم فامیلشازجنهافرادی است که بار نیمیاز فیلمهاکفارسی را به دوش میکشد و خانماش با دکورهای ژیبا و رنگادنك گر روز پدیرای یکی از گروهص.ام فیلمبرداری است .
صحه اغلب کاثه ها »قهو هب خانهها »انبارها از جاهایبیقو لهو دج گرفته تا فضای زیبا واشرافی در خائه اصفر بیچاره فیلمبردادی مسشی د ۰ بقول بکی از کارگردانمای این سینما چنانچه خاثه اصضر بیچاره نباشد سینمای فارسی کمیتش لنك است ! وارد ان خانه که میشوم مثل عروسی های جنوبشهر بکسری آدم های جورواجور دورتا دود حیاط نشستهاند و تاژهواردها را از سر با و دانداز میکنند ۰ این عده سیاهی لشکر های سینمای فارسی هستندکه تاشروع
عباس پادی
گزارش و عکسها از : و یرت
کار از اس و آن حرف میزنضدو بمدش هم توی يك سالن کافه عدهای وامانده و ناد راب4 بطری های آب را بالامیاندازند و کافه را شلوغ م ی کنند و همد بگر را کتك میزنند ۱
دنیای این سياهي لشکرها هم برای خودش جالب است مدهای از آنها که بختی و ژدنگی داشته باشند کمکم کارشان میب کیرد و بك روز با هنرپیشه درجه اولی میشوند و با کارگردان پر کاری از آب درمیآبند ۱
خانه اصفر بیچار ه امروز حسابی شلوغ است خانهای که بکروز داخلش جنك و دعواست و روز دیگر عروسی ۱
سرو صدا و دادو فریادها
ما را به طرف دیگر حیاط میب کشاند. بك سماور بزرلء و بك ردیف استکان نعليکي در کنارش چید »اند و مردی که يك دستمال
ابر شمی روی دوشش انداختهو
صفحه ۱٩ شماره ۱۳۸ ستاره سینما
[] اکیپ سازنده
لنگی به کمرش بسته مشفسول سروصداست ۰
آنطرفش دختری با پیراهمن کلدار جمبانمة ده و منتظر کتك است !
بنظر میرسد که این صحنه مربوط به يك قهوهخائه بینراه است ؛ از آن قهو هخانههائی که غذاهای وامانده و فاسد را ب خلقاله قالب میکنند و جیبشان را خالی !
دختر قیافهاش برابمان آشناست و او کسی جز جمیله رقابه معروف و همسرمرجوممحمد کر یم ارباپب نیست 4 روشن ضمیر نیز در نقش صاحب قهوهخانه و تابدری او ظاهر ميشود .
عز بزاله بهادری با دقت
ره ی
بل
سته «جدال)بهنگام فیلمبردادی صحضهای
به صحته4 فیلم خیر ه شده استو مازدار پرتو هم در حال تتظیم پروژکتور هاست ۰ به اپخلاق بهادری جوب
واففیم » تا صحنهای موردیسندش واقع نشود دهها باریرداشت با تکرار میکند و من توی فکرم کهچه حوصهای دارد اين مرد که اینقدر با هنرپيشه های فیلمش کلنحار میرود !۱
بهادری بکبار دبکر صحنه را برای دوشن ضمیر توضیح میدهد :
_ با عصبانیت به طر فشبر میگردی و درحالی که به لباس,ها اشاره میکنی میگوبی ۰
جرا انن رختهارا نشستی مردهيك بمد صورت جمیله را هدف میگیری », یکی میزنی ۰.۰
ازفیلم
دونا میزني .. سنا میزنیو ادامه دیالوگت میبردازی تازکیها سربهوا شدی . کوشت میجنبه » پدداونی] جمیله که بنظر میزسد ۱ کتك خوردن دلخور است میگ
خه
که
ی میخوام طوری وائمو کنم که تو مظلوم واقع بشی | نتیجهای نگرفته به روشن
التماس میکنه ۰ _ تورو امام حسین نواش برن. ۱۰:۰ پرتو اعلام میکند ؟
گرفتن اب بلانآمادهاست»با۱* بهادری صدای دودبین در میپیچد . روشنضمیر با حمیله داد میکشد.
بودن صحنه نمیشوه ۰