Cinema Star (March 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

نام آ"ور ان تا تر در ببله سکوت «(حش دوم» سید جعفر والی ؛ حر کت و سکوت ریز اندام با جشم های نیز و حر کت هنرمندانه . این جعفر والی بکی دیگر ‏ حهر ههای سرب شناس ؛ قوی و فابل تحمل , والی عفلمت يك بازیگر است ؛ عظمت خواسته‌های يك‌بازبگر که حرفه‌تاتر برایش مقدس و عزیز بوده وهست والی را هم با بسیاری اذ تاترهای ۰۵ شهر بور می‌شناسيم و قبل از آن رفاقت و دوستی‌صمیمانه‌جعفر والی و جمشید مشایخی باعت شود تاآن دو در بسیاری از آار تاتری در کناد هم بازی کنند »و جه خوب بازی کردند » و شاید اوج بازبگری آن دو را باید در يك نمایشنایه تلو بزبونی تماشا کرد » ترجه از حصبحنه حرف میزنیم و از سینما > ولی نمایشنامه « در گوش سالمم زمزمه کن که جعفر دالی و جمشید مشابخضی نار هم بعنوان تنهیا باز بگران نمابشنامه‌ظاهر شدندغایت يك بازی هنرمندانه بود » دد این نمایشنامه این دو دوست بازیگر و هنرمند چنان خوب درخشیدند که در چند سال اخیر بارها و بارها به تقاضای تماشاتران تلو بزبون » نمایشنامه » « در گوش سالمم زمزمه کن» از تلویزیون‌بخش شده » والی سینمایش دا بگوفه دیگر بازیگران تاتری که به سی:ذما راه یافتند از گاو شروع کرد » نقش تدخدای («(گاو» به عهده والی بود که چه خوب درخشید » بعد از آين والی پشت صحنه يك‌فیلم را اداره میکرد » طلوع » فیلمی که مشایخی و در کنارش گوگوش يك بازی خوب ارائه کردند والی برون اینکه‌در نقش سازی وبازیگری فیلم سهمی داشته باشد دد هدایت پشت صحنه همکاری داشت وشاید تا اين لحظه بجز کادد فنی فیلم طلوع کبس دیگری این موضوع دا نمیدانسته است ۰ بهرحمال س از این کاد والی در کنار بازی در تاتر گدگاه در کاد سینما نیز فمالیت داشته‌است . والی بك مزیت‌ارزنده بدیگر بازیگران تافر داشت » هوشیار بود و اهل حساب و کناب بی گدار به آب نزد و همین جالب بود » این را میشود به حساب دفت وسنجشاو در کاربازیگری دانست » است . نگاهی به لیست بعد فیلم‌ها او بازی کرد نشان دهنده این حفیفت است ه والی بازی در فیلم‌ها اننخاب‌ه ی کند : گرد سزار» تنکسیر و خاله فعلم‌هانی بود که والی در آن‌ها بازی داشت غیر از گرلد بیزار که در رده قیلم‌های متوسطاو بخساب مسمامد » بازی در فبلم‌های خاله و ننگسر از آو باز بگری توانا و با قدرت ساخت > در فیام خاله والی باز به نقش يك روستائی پیر بازی کرد و در نار بازیگرانی چسون فرآمرز فریبیان فرزانه ابیدی و بهروز دئوفی ۰ رازه بك هر را نعهد * داتس ت این قیلم بر اباس داست.ان « اوسته پابا سبحان نواست+ دو لت آبادی ساخته شد » البته با دخله تصرفاتی که کیمیائی در ات بکاد برد » که به جاد و جنج‌ال نیز کشیده شد فیلم خالا نشان از حر کت يك پدد بود » پدری که به جّ و زود وبول » بسر تازه‌دامادش ره ق ل‌میرسد , عرذسسی سقتحنین میکند » بسر بزرگش دیوانه هی شود و بالاتراز همه خالد را ؛زمینش رااز او میگبرند , هر دام از اینها دلیل محکه‌ی میتواند باشد برای [] فرزانه تائیدی ۳0 صفحه ۱۸ شماره ۱۳۸ ستاره سینما ۳ اه 1 رماءباز بگر ان تا تر ر) ر نحانده است ؛ حعفر والی » و چهر فر بدو فر زانه تببدی»باز ی سازهای تاتری در سیسما ‏ تنها سر کردانی را هدبه گرفتند ! از بای افتادن يك مر* : جعفر والی بازیگر نقش او بود وچه خن روی‌بای بنر میماند و درس یگ نه دك مرد دسا دیده عکس سب العمل نشان میداد » بعد اژ در گیری با قصه اوسنه باباسحان به فیلم دیکر او میرسیم » فیلمی که پر از ستاره‌های روشن وبازیگران خوب ینمالی بود > تبگسیر به. گان. تردانی امیر نادری » والی در این فیلم‌ترچه نقش زیادبلندی نداشت ولی حادثه ساز قصه بود » در نار والی هنربیشگان دیگری مثل بهروز وئوفی » نوری کسوانی ؛ برویز فنی‌زاده » و . .۰ بای میکردند و امیرنادری با خلاقیت خوبی در کار سینما بدست آورده‌بود » در این اثر حرتوآنانیش راخرج کرد و با مدد از این هنرب پیشکان سرشناس توانست يك کار خوب عرضه کند » بعد از اين والی را فقط در تاتر می‌بينيم » او به منزل اصلی میرسد » به خانه همیشگی‌اش یعنی ‏ تاتر » چراکه بینما فقط در گاهی لحظه‌ها می ب توانست او را در بر گیرد » نه برای هميشه » در اینجا يك مسئله میمافد» اینکه هنرپیشگان تاتری يك‌حالت درو یش صفتی دارفد > چاه طلب نیستند و ال داشتن مستفلات رو بداد و سفرهای اروبائی نیستندبجز چند نفری که آن‌هانیز با استفاده از موقعبت شغلی غیر از کاد تاتری به آين مراحل ست یافته‌اند » چند تن از بازیگران سرشناس‌تاتری اجاره نشین هستند وبا اینهمه‌توقع چندانی نیز ندارند این درویش مصبفتی آنان باعث‌شده تا دد کار سینما بگوفه غالب بازیگران غیر تاتری ال زدوبند نباشند و برای بدست آوردن دل و بازی دست بدامان هرکس و ناکس نشوند » و والی نیز بهمین / لونه بود» او از بازیکری خواسته مشروعی داشت که مطرح باشر, که بشت سرس بد نگویند و همین طور هم شد و آکئون دارد خاو صحنه میدرد تا کی دوباره برای ‏ خالی نبودن عربعضه يك نقن سینمائی را بعهره بگیرد . و با این همه والی یکی از ارزنده‌ترین بازی._ ترانی بود که میتوانست از صحته ‏ به سینما و اذ سینما به محنه پ رکاد و بر ساز باشد » ولی‌سینمای وام با نجارت ابرانی او را هم دلرده کرد » شاید باین دلیل که جعفر والی بیشتر می‌فهمد » دانست در فلان صحنئه باید جه فرم بازی کند و حرفش با ح رکاتش. درزنده کردن يك نقش سی بود » و خداکند تاتر ایران » موقعیت متزلزل فعلی برای خوبین‌تر باشد .