We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
چه اندازء توانالی ۳
آوردی ۶ ۲0 لن : آفایامانالله وضوی چند.نفر تملق/ خرامر
ی آسمتبه همپتجا لاس ۰ له 07 ۱ 9
۵ میک بروم سراغ جسواب در
است با پاورفی !! سن خبر ما
اسمم را حالامینوشتم ِ فذ
. پقیهدر شماره آنده؛
8 دضانیه آفای حمید غفاری ان جان در حواب عرص 0] هسجتانا» مشای ۱ د؛سنان ارسالی ٩ سفاده نم ۳ ,۵ سیتما » هم اور هم اکز "ححنوی: و فرام ده ستار ی نم » و و سلله استه. نو سالهایاول جسه مای تابل ج ِ ۲ به قیمت ده در بالنافاب نها به یج ل عاده خواهیم نجو
8 عرض شود که همچینیخبال سفید کاغذ را گذاشتهبودیسم
"و هی مینوشتیم ۰ هیمنوشتیم!
دوشبزه سین بوررحیمی
وارد شدند و گفتند :من رامش هستم و مبخواهم را قاب بگیرم و بعدادامه
٩ این بزرگترین آرزوی مر
از رامش با کاریدانتة
ید هعه زندلی من
همه مخلص باندمهاجو وم وتییختر
کار مطه : عنگامی قلمرنمخلصی پراینو شی
و : اما دفتر مه تام۸ خب
همکازبنان تشکر میکنم 8 آقای محمد هیدی 1 خیفی. خیلن لیگ میک
رپاسخ به مرض مبرسانم که : مرا
یطان در مبزند » ر و نیمار و "و مان هش
ش که دوشیزه خانم تن کمن سرتاسر خانه را با عکس, رامش بوشاندهام . دهها آلبوم ازعکها و مساحبه های او دارم ,
خلاصه که حتیر انگشت بدهان مانله تودم . خایم سسمنبور رحیمی هیچنان ادامه دادند که : سرتان را درد ناورم من کشته مردهیر امش جانم هتم ! و بعد هدیه راش را گرفتند و رفتند و مخاص پاسخگو سهوت و متحیر برجای مانیم که هنوز هم که هنوز است مموتو گیح و گم ! خلامه که چیبگم!
کر هم پیام داشته پاشخگو فاش شود ایا ی ۳ پیان. اتوان است وگرنه پاونانی همین حاطر 5 8 نت / تهزم اگر ای مختصر ميکویم که اسم مت ۰ شما کنایت میکند کهعبج ببحشید نک ندب ِ امال باشند آدرسخردرا 1 تخیر » اک ند ۱ ۷ جوانه این ومتصلارسال سبحه مومت ت 7 ه ۹ ات مخلس اين صنه ی هجو
هایاصلی با بمیده داشتر
دجوری -دبنرد فردین دوبنود پيك ایمانوردع سل پهروز وئوفی تومان است عرص کم که 6 زاهبان بهادرزهی اللامو خیلی پار فا عببل و ار سر ِ هرنان : قع رس خر کس سسکا ۳ حهای 2 اي بایبا : شعر نابه با بع نامه مرب اموخت . حالا که درباره عثر مندان وطتی کم بود که عاپ مرردخواننده شدنات آفای « رضا فطبی » ناعر با حال ۰ ضی گ 1 # بخوان بالاضره یكطوری اصفهانی شعر نامه ای در وسف مرد ما ر ضمن سلامتان. را به ثش میلیسون دلاری سرودهانسد مالوردی * موچهر ولوقی: ابرع
فالری و بهمن مفیف رساند بر
6 داعهرمز : آقاي فرهاد احمد زد
[] سلا/ .4 درجهای شما راکه از ثلب حورستان فرستاده بودبه پیاز تلی «فوت» کردن تحویل گرفتم +اینهم جواب پدون ممطلی
ده رز بال میر باطل نشده
بع ر میاه یت محصولات سیصای ایز ۱ ۱ راب د دسال دایم
۲ اش جربتا پکی دوماهدیگر سل سپمالی
خو اسد
* مهرناه» یش در امد ِ
سلام شمارایه بيكابمالوردی سپپده رساندیم 8 تهران : خانم زدی بهمنپور [] خراهر حان ؛ سلام بهاری شمارا دربافت داشتم سلام مطرآلسود محلصی ر! که آفشتیه کل سرح وفستر
و مرض شود که ۰۷ ماسی است ٩
پدبرید . در حواب اآنچه که یاید بکریم 5 :
۱ گریکوری پث بخاطر باری درفیلم کشتن مرغ مقلد » جایزهاسکار
گرفته است
بر سید ها باه
۴ مردین در سه فیلم مشتركك با کون بازی نمرده که عبارننداز :مرداته بکش + مردی او تهران و طو فانبرفراز ستر9:.
۲ به اعتماد ما هترین بازی کرکوش نا ان زمان, » در یلم «بیناه
پوده است ۰ مخپر رامش تا کلوندرنیلم
پازی نکرده است اگر چه فر فسیلم «خیالاتی » در صحهای ظاهر شد. حد! حافظ عطار لب هر ضمیسما ما
که با ر حاي شکرش اقست افلاوزن و فافیهای دارد و همچین پرتویلا هم نست ! بهر حال این شما و ایتهم مهرد شش مبلیوت دلاری نامه رضاخان قطبی علّب به «باحالالشعر| ۱»: )»2 ای مرد شش ملون دلاری که داری قبرت هرگونهکاری « باسخگو : انوس مک نداری " تعجب م ی کنم از رت تو چهارشاخ ماندهام از سرعت تو که با باث دست خود غوغانمودی دل و دین از تعاشاگر ربودی 1" باسخگو : بگو با من بهیتم ۳ 1 ۷ نگهداری کنی ماشن پسرگاز هل یکویتر بگیری حین پرواز ۷ پاسخگه : نه میرفصی نه مبخوانی و آواز ۱ » شکستی کامبونی را ه دستی ب ضرب با هواپیما * و و داری زور و بیباکی و جرات اگر يك روزگاری زن بگیسری سدون نك ث اور ری ! « پاسخگو : احه , نفهبنم: چی تد ۶ : *» اگر روزی دام رد نعتصی ندارد فایده گردت کلفتی « پاسخگو : این را که راست میگو! یو الله ۱ » چنان در زندگی حیران سای که استعفا دهی از بهلوانی « باسخگو : نه بابا ثاعر باك جیزی سرش مشود ۱ »* منم آن مرد زندار عبالوار که روزی بستوچار ساعت
کنم کار « پاسخگو : نگو . که گربهام گرفت !*
7) سفحه ۳۷ شباره ۱۳۸ ساره سا