Cinema Star (May 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

اماگاری پیکنون زرنك نرازنو بود. خودت میبینی "که چطور نورا این جا گیرآورد.. راستی ببیئم نکند. می‌خواستی‌بمد. از تثاتر دوباره به خائه سرهاروند برگرنی *جسد ۱ پیرمرد دا وریکور کنی واز این‌ببعددر ار اول لرماه جلد او زند؟انی کنی ۰ سر هاروند. فلابی که تااين لحظه فقط کوش داده بود با تفیر پرسید: چقدر پول نهانتان را می‌بنددا عجالنا هزار پوند . ۰ بکریع بعد گاری پیکتون خوس و حرم سوار موتور سیکلت بخانه میرفت نين راه هر چند بچند دستی به جیسب عیزد ‏ سته‌اسکناس‌را لمی میکرد و از خوش حالی در پوست نمی گنجید بین راه برای خرج آن همه ول هزار نقشه کشید . ووفتی هم به خاته ۰ پاودقی تاژ هی بتازه سیما داستانی که در هر محشفل و محلسی ححمت‌از آت خواهدبود بزودی در ستاره سیذما 4 است واو میدانست در وضع فعلی بر ایار پیئهایت دشواد است که بتواند خسودرا تجات داده قاتل اصلی دا بدام بیندازد هه صبح روزی که روزنامه ها سیر نوقیف گاری پیکتون دا هنتشر کردند»‌سر هارولد گریپ فلابی » اعدا زکنار گداشن روزنامه لبخندی زد و زبر لب آفت چه خوب است که ادم بدنیا بياید وجه خوپ است که #۹ بست و هشت سال از برادر دوفلویش جدا باشد , وچه خوب است که السان با پولهای نرادد عرحوهش خوس بکثر اند معر فی با خو اننده جد بد عریراز مر زجهنم (یی) شيا علسق میشوم میخواهم‌درباره جنایتی که مرنکپ شدهاید با شما حرف بزلم. سرهاروند فلالی بکه خورد » بلند شد. پکراست ب» بوفعرفت ودرخلوت‌فرین جا پشت میزی نشت. ۶اری هرز در عمرش گسسی دا بحت فشار قرار ندائه و با تهدید پسول ح نگرفته بود . اما اژابن‌شکار نمی‌شدگذشت ری رویروی ار نثست و جسربان دا برای او نعریف کرد و گفت : حالا اگر از آن پول سهمی بمن 8 نرسه فضیه دا به پلیس میکویم وخودنان میدانید حبی ابد حداقل مجازاتی‌خواهد بود که ممکن است برای شما تعیین‌بشود. من بقین دارم پولها را بادرانومیل‌گداشته اند وبا همین جا درجیب‌ذارید. امااجازه بدهید به ژرنکی شما آفرین بگویم »عين سرهارولد لباس بوشیدید وبعد چون شب اول ماه بود ومیداشتید سرهارولد مرتپ نراین شب از خانه خارج مشود به‌آنجا رفتید اورا کشتید ؛ بولهای اوصندوگ را برداشتید , در هبشت او ازخانه‌خادع شدید » بماشین‌او سوارشدید وبرای‌جلب نوحه همایه ها بوقردیدو سبس هتثاتر رقتد . شما نقشه‌نان را ماهرانه‌طرح‌کرده بودید زیرا اگرامشب من مج شما دا لمی کرفتم تا یکماه دیگر کسی از کشت‌مشدن بیر مرد بیجاره خبردار نمی‌شد» زیرانه کی ببلاقات او میرفت‌ونه‌معمولا از خانه خارح میشد رف اسکناس ها را در آورد یکی یکی‌را مدت ها تماشاگرد . اما درست‌هنگامی جم قصد داشت آن ها را ئسته کند در زدند . کاری بی خیال دد دا باژ کرد وناگهان خود را با دو پلیس رورو دید : یکی از پلیس ها گفت : فرهود یکیاز خوانند ن جوافی است ۶اری . شما بجرمقنل سرهارولد که بتازگی کارش را اغاز نموده استو "رپ توقیف هید . با چند آهنك جدید که در دست نمرین و سپی بدون توجه به اعتراضص ورد سلما در آبنده در ردید‌خوانندگاق .‏ های او به دستهابش‌دستبندزده» اسکناس موفق قرار خواهد کرفت . با ابنکه‌فرهوت ‏ ۱ ها را ۶* روی میز بود صورت مجسلس حنوز رسما کارش را شروم نکرده اما کرده همراه بردند . بوسترهای فراوانی از وگ در عقازه ها کاری در ادارهپلیی‌فهمیدناشناسی وجود دارد ووی ند ابنمورد معتقد اس ه بیی قفن کرده وتقبر دادهبود ری که هنن می‌خواهم با دست بر دارد کود پیکتون دزد سابتمدار سرهترود کریپ را شوم 4 وبا سبك نوبی عه ارانه خوادم درخانه‌اشی کشته و بولهای او رادزدیدد داد جتما موفق خواهم شد ۰۰ سس سس این مخترعین مزوی شده ر ۶رشه گیری اختیار کرده یدون تامل از اختراع سبتما نام مي‌برد و فر زمان بچگی وفتی به سیم نیکردم بازیگران بعلرر رنده موی برد« بان جهت مي رفتم ردیف جلو می خستم بهنر سم (بقبه) اما تدریج منوحه شدم که اتنیاه کرده‌ام کرد و متل افلب وجوانل در عالم وبا خود را دوی عقبل وتلویز نون رده سیپما مچه بدم تااسکه بت باری د و یات بر مالم بیداری به سینما راه ناقتم وپالاخره خودمدا روی برده سیتما دندم ونابازی کردن در فیلمهایتمدد بهر حال سیتما و آتجه به آن مربوط میشوداز دراین باره ۱ ۲ کاخ ید مشهور تدم و مردم مرا شتاختند مبر فتم فکر باری مکنند. جمله نوریپن فیلمبرداری و نستگاه ثباش فبلم ار که آنها را اخترامانی عستد که در شناد‌اندن من به مردم ودر کب شهرث برایم » بپار مفبد و مر لمر بوده‌اند ررندگی گتونی‌ام ر؟ مدیون آنها و سازندگان اینه‌اضش مود قیلی خواننده تراههای روز ولرانه مای قدیمی از للویزیون بمنوان اخن علا هاش یاد کرد ؟ خوی‌مطلوم است؟ فا : تلو ز « عتراع دتیاست که مزدم. مدیون سازنده‌اش هب اخر نکر کنید اکر فلر یز بون‌نیرد می توا ی‌جانی پپداکی مای که صزیان میلپونها نفر درمز ل سس آنرا ببینند و دم برتپاورئد ۱ ۱ و این تصاوم بر سله لور ازيك دربجه‌گوجاث" بروی جانوی سیما مراهم اسپر وه پرده منمکی میشوه اه «جوحجو موجه جموجو جوم هجو جح و22 ۱۰ > هگن نشانی چهاررامدروازهدولت -ابتدای‌روزولت شهاره ۴ آپارنمان نشر ۷ چه« / 0 5 ۱ تلفن ۸۳۹۹۷۱ شماره عضدوق‌بستی ۱۹6۷ ی تن دارنده امتیازاب گالستیان زیر ننلر : خورای نوبندگان شماده ۱۳۸ (دوره جدرید) مسلسل ۹۴۴ (سال پیستدسوم) قیبت ۴۵ ریال فیل, کی و رنگی و تصاوبر رنگیاز ؛گراوزسازی‌مهرابران تلفن۳۱۳۳۱۳ چاپ تصاویر رنگی و متن از ! چاپما زگرافيك تلفن ۸۳۹6۵۰ ۸۳۹6۱۰ روی جلد: نرینآبلین و ژاله کر بمی تابلویدسط : شودانگیز طباطائی