We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
۳ 3 ۰ 0 ی ۳ از ۳
۰
پاوزقی تاژهی ستازه سینما داستان ی که در هر محفل و مجلسی صحبتاز آن خواهدبود بزودی در ستاره سینما
منتشر خواهد شد
خبر نگار جنالی (بقیه)
رف مردها آنهم بعلت سرومدای زداد وبرای ابتکه دختران جوانشان نم دمهای عیح مت ولایعقل. بخانههایشان بر
میکشتند . میداد این داقعا سخره
است. فقط چنه نفری از مابرها دست بشعابت وللابه زدند. دبقیه هم شل
دخترانشان واله وشیدای کارلوسبودند.
سرم یا تعان دادم ۰ هوم ,. معکن است مرا تا استودی
تلویوپونی ابتچا همراهی کنید ۲ صن
خیلی میل, داشتم با کارکنا نآنجاصحبت
اسنودیو در آخرین قسمت شهالیشهر
واقع حدم بود.: در پساختهانبااستیل اسپانبالي ما با ساحب استودبوگفتو تو کردم . با مردبکه سنین جوانی را بشت
سرگذاشته بود . بابك شکم گندموصورتی که از بس آنرا تراشیده نود صیقلداده
مثل ابنکه او زباد هماز انتگه جین کارلوس او را ترل کرده وبيكاستودیو بزدکتر » هالیوود رفته بوت» ناراحت بود ۰ در ضمن حرفهایش گفت که «جین کارلوس پاپنی را يك کمی بیشتراز مسمول اژ تیم خودشی درازنر کرده است,آنهم برای بیست هزار دلارکه اپیدبرودگشن بای حیپردهیه
مناین نکته داءافلانه تشخیفی ندادم
۳ 6 او درهفت»بیش
ازده برابر امنتول دادررآمد. داردبجای
۳ ۳9
آن بوسینم .
چطور شد که در اصل اوراائتغاب گودید.
او شاندهای گردش را بالا کشید.
در حبود هشت ماه بیش یکروز میع سروکهاش ابنجا پیدا شد باپك لبخند و بسیار مودب . اینجا حرفهالی میزد که اندت بسیار عالی درسر دارد که سانتالینا» دا هشهود کند. مندد حال گفتن این جمله بود؟ که بهتر است او شانی خودش دادر جاي دیکری انتحان کندکه اتفاقی همسرم ودخترم هم بما بپوستند در همان نظر اول شیفتمجوانك شلد ,
او برای بار توم شانه هاپس رابالا کشید و لکشت هایش رااز هم بازکرد,
من چه میتوانستم ند مقابل تنها یکتم ؟
کارلوس بیشنهادهایش "1 داد و من درثه کردمکه تما ماجرا خرج ژیادیدر برنخواهد داشت . يككچند تائیصفحه کرابهای» جهاد نفرئین ابجر دوق سنو يك دستگاه اتوعاتنك موزبك. ذبکربقیهاش شما خودنان میدالید ۰ شوی (فان فتاز هبان روزهای اول تولدتي يك موفقیت بزرلك ود . کارلوس سانتالینا) دا والما مشهور. گر دودرضمن جند نفریازدفترها راهمدر موقعیت ذبگری فرار داد. لعنت برشیطان . معلرت میخواهم آقا. مندیگر باستی بکارم پرسم .
زدانیکه عا بطرف اتومییل برميگشتيم به (اش) کفتم که خیلی عیل دارم باپدر و اند سارا) نیز صحت کنم (لاش براسیر )در واقع زیاد هم نیز هوش لبود ومیشد افکارش دا بخونی در چهرءاش خواند ,
9 سح ۲۸ مر اخمزه 16۰ ساره سیم
آدم میتوالست بخوبی بپیند_که بل هر که قبلا امزد او بوده آخرین چیزی است کنه او آرژویش را درد .
با کمی اراحنی وخشم برسید.
جرا ؟ اين جه نفمی برای شما لا
وم میرم
ابلطود تباشید رفیق . من خیلی آرام و ملایم جلو خواهم رفت. بهیچوجه خیال ندارم آنها را ناراحت کنم.
ماتد او مرده است پدرش نزخارع | شهی در چایگاه کنترلمسبکارمیکند. -بنابراین هیچعی در خانه لیست. چهره او باژهم تیرهتر شد .
چر؟ » زن پلدش . لیرهرد دوباره آزدواج کرده است .
او نفس عبیقی کشید وبه تلسحی بحرفش اضافه کرد ۰
بك ژن پسیار بداخلاگو بدطینت. بيك دلیلی او عیل نداشت به آنجا برود وتاید همما بل تبود که منهم به آنجا برد ۰
په آرامی گقم .
شما احتیاجی ندارید که سرا ممراهی کنید لاش. من بائدازه کافی از وفت شمارا کرفتهام . شما بمن کماث زیادی کردبد و من قدر این زحمت های شما را خواهم داست . من فکر میکنم حالاً *» اینجا هستم يك سری هم به آنها بزئم . آدرسشان دا خودم داره .
ار خیلی اراجت وناخوتدرصندلی مانتین جا بجا شد وبا غرش گفت : آخ برشیطان لعنت . رلیسم بمن
کت که هر کاری کهشمابخواهیدبرایتان انجام بدهم . خوب پس بدیدنناماددک (سارا» خواهیم رفت .
بدئال راعنمالی های"اواز يكخیابان عرد وخالددار که اطرافش زانرختاننخل پوشاده پودند گلشتم ۰۰اين خیابان بدامتة ها یکوه کشیده شده نودوهرچه بلاتر ميرانديم خانه ها از هم پراکندهتر بودند . بالاخره دد مقابل یکی ازاینخانه ها نگهداشتيم ,
يك زن بلوند در جمن جلوی اینخانه مشفول عرفتن حمام آفتاب بود وداشت خودش را برئزه میکرد او کوچکترین (بیئینی) که نا حال دیدهبودخ بتنداشت وفکر میکنم الر آنرا لمیبوشید شاد برازنده تر بود. وفتی ماشین درجلوی خانه او ترمز کرد او روی باك آرئچش کیه داد و کمي از جایش نیم خیز شد و نادقت بفورد. فراضه » از میان بلهعیناك ذودی سیاه باشیشههایسه کوش نگاه کرد. او عیکل بسیار منناسبی داشت که ممکن بود توجه هر مردی را بخود جلب کنا.. لاش با لحنی که الر هیچ چیزیندآن توس ئمیشد » گلت ۰
اگرشما مخالفتی نداریدمن اینجا ممام .
من هی مخالفتی بااینموضوعنداشتم. از ماشین پیاده شدم و کراواتم راراستو دبس کردم وبطرف خانه رفتم,شیشههای
سهئوشی عيلك فسیر حرکت مرا کاملا تعقیپ میکردند .
با لیخند کنتم :
صبح بخیر » خانم لوینسون
او نه تعبدیق کرد که خانم لوبنسون است ونه ابنکه آنر4 ود کرد. او درهمان حالی که بود بافی مان در انتظار اینکه من برایش توضح بدهم که در آنجا چه میخواهم . عیئك تیره دنك وبزر کش اقبر زیاد از چهرماش را نوشاندهبود که فقط يك کمی اذ پیشانی صاف و دولب گوشت الود وهوس انگیز بچشم میخوردند ۰ موهای سرش برنك بلال رسیده شده مماند که هالهای از رنك طلائی یز په آن اضافه کرده باشند
من نام خودم یا به او کقتم و ندکر دادم که خبریگار هستم
نف زبانتی را پروي لبانش کهاز فبل تر بودند کشید. وآلها را بح رکتدر آورد.
چه میخواهید آقای جانسون ۲
تاتمام
خانم و اقا (بقید)
بایکی از آتان تماس مپکیرم ومو ضوع د برمپان مبکذارم وی اظهار نظریمبکد ولی بتا پدلاپلی مانل نیست ند ۵ شود او میگوید :
دیکر هیحبت کردناذ اینکه فیلم سکسي جگونه است و چه اثری درمردم دارد و پا صصت از آزادی جنسی و آموزش جنسی» حرفهائی کهنمو کراری هستند فقطدر ابنچا بهاینموضو عاشاده میکتم که اگرتوچه کرده. باشیدکمردم باچه شوگ و دوفی برای دیدنشلمهای سکسی به سیئما غیروند ودرستفافه همین افراد دا بس از خارح شدن از سیثما مشاهده کید يك نوع حالت گتگی در آثها دیده میشود. ز نرادرفیلم های سکسی با آن فضایبنون فیدوند از نظر روحی خودش دا غرق عیکند و طی مدت دو ساعت خودش را در آن محیط. ميبیند اما پساز خروج ازسینما گونی از خواب بیدار شده است!
جالب آنکه هشابن حالت وجود داشثه و همین حالت اورا ند بدنگیلم های سکسی بیشتر رافب میکند !
شمارهتلفن ستاره سینما ۸۳۹۳
کی نگ ی