Cinema Star (July 1976)

۰ سل 2 ۰ از هرکس دیگر بهآن پی میبرند ) رسیده ۳ مینیا نجربه پر خرجی است و می ا ناث‌دار که پتوانم حشتصد هزارنومان خر کم که لیخند زنایت سم تجرپه او بینم » وراسش را بخواهید میپدارم , بد جوا پدانن په او را که‌یاد دوران نوجوانی خود رأمی‌کنم وقسه. هالی راکه در مدرسه رفتتها, برای پرنامه گردك رادیو می‌رسنادم و ساعتها برانتظارهی‌شتم که پخش نرد و .. حال پانگرش پهعشکلات زورانه , که از آن چمله است : خرایی‌فلان دور نین » رسیدن موحد پرد ات چند سقته : منکلات هنربینه فیلم + نیودن لنر و خلاسه حایلی که موجب نبودن «امان فکسری» می‌شویه + اگر روزی نتوانم جوانی را که با آرژوهای دور ودرازش ؛ پیش می آمده است چون همیته دوستانه به مطالمه و کار شب هنگام که حد وحدودی رای لاش س‌طا تما نه بینتر تشویق کنم وراسی نی‌توانم پخواپم و خی ندارد آرارم میدهن که کاش قانعش میکردم که نکد ربچینه پاشد ؛ وترس, دیرپای و نکند که دلسرد شده باشد . چرا که‌«حود» کنشته‌ام رادر او مي‌بيم که کارم ۱ ارائه نداشت ۰ ولی »خودم»چون‌ای‌دوسان جوان : اززش داتشم «بودن» آنها نیست‌ودلم‌میخواست؛ ترییونی باشد که به این دوستان جوانم بگویم +همین که آنها می‌نشینند و کار می‌کنند وهی - ژیرا «نه» من تحتثل تویتد + خود دلیل «بودن» آنها است و به آیده آنها ؛ امید پاروری و حضورموثر عر هیر روز » منصور است ۰ و تجربه واتطار نداشته باشند + که نضتیین توشته ثان حشا «فیلم» شوه ۱ ساره ما : اجاره بدهید بیشهادی شما بکنم وآن اینکه , يك با چند نفر را متول پاسخگولی به انگونه مر اجعان خود کنید واگر هم لزوم باربینی کاری پیش آید , از آنجا که تفاوت يك کار جدی و کاری که به صرف آرزو دائش واشتیاق و بنون داح خرابط بنیادین واسي تجربه در سیلما بخوبی قابل درك است : تصور مي‌کنم ۰ که لااقل از جنبه نظر صرفه جولی در وقت منبد واقع شود . علی عباسی : راء‌حل پینشهادی تمابه يك «لیل ساده فابل اجرا نیست و آن‌اینکه: هر يك از مراجعین چوان شر کت» صرفابه دیدار من می‌آیند وبه هييي کی دیگر و مشکل نپز همیتجا است « چون باسپپ‌شهرتی که در حمایت از فیلساران جوان وستمد پافته‌ام : آنها مایل به گفتگوبادیگرهمکارالم درتر کت نیستند و میخواهدیا خودم‌مجیت کد, الیته من ۷۶ حدامکان کوششش می‌کم که خود پاسخشان را بدهم + ولی توسیهد‌ام. به دوستان این که ؛ قبل از رسیدن به حدو حدودی از تحریه ونوانائی که بخودی‌خود. قابل درك است + په مطالعه وتجریه‌بهپردازند وهنگامي به ارائه طرح خود بیرداند که به آن میزان مورد نیا (که خود حتما رودتر به شرط لحر به در اين سورت ؛ ه تها من؛ پلکه حر کننده دیگری نیز آنها را خو اهسستد مشکلات‌سینه‌ای‌ما با کمیسیو نو نامه‌هایاداری حل نخو هد شد! هنرپيشه هائی که میگوینددر فیلمهای خوب » مجانی‌بازیم یکنند » فقط «شعار» می‌دهند و در عمل » حتی در دستمزدخود تخفیف هم نمی‌دهند ! راهز نده‌نگاه داشتن فیلمهای‌خوب. کسرعوارص و مالیات وفر اهم آ وردن تسهیلات بیشتر می‌باسد کیعی سینما می‌نود » بسیاری از هترمدان تهیه کننده را منصر می‌داند و کی که در ان گونه گننگوها ؛ در کلام آخرمحکوم میشود تهیه کننده است . البته من بااین‌ننظر کاملا مو افقق نیستم ویگمان من ؛ از آتجا که سسما هتریست پرخرح دیگر هرها, چون نفاشی که بوم سخو اهد ورنگ : شعر جوهر و کاغد و خلاصه دست عابه های تجر بی‌تمام هر‌ها ؛ بسیار ارزاند ؛ در خالنکه بر ای تجریه در سینما . بول کلاتی لام است و سرمابه گذار هنر سینما مجپور ات که به با زگشت سرمابه لش چشم. داشته باخدر زر ۱ حتی اگر تهیه کنده‌ای صرفابه هثر بیاندیشد وبدور از تفکرات وسش تجاري هم باشد, اگر سرمایه‌اش باژ نگردد. فادر به آماده کردن وسیله برای تجربه دیگر هنرمدان تخواهد نود واین بك و اقصت ملموس است. بی پایدار ماندن تهیه کننده هم می‌تواند بعو ان باك اصل مورد اععاد نلر قر ار گیرد وان باور که : تهیه کننده ورشکت. شده: دردی از هر ما را درمان نخواهد کرد و اتقاق نظر و همکاری بااو ویژه از وی هنرپیشه هالی که حاضرند"برای بازی در فیلم خوب از حود گنشتگی نان دهد ضروری است . علی عای : حال که محث به اینحا کنید , بگذارید بی پرده حرف نتم وحرف طالی راکه مدتها است, ,در درونم" پنهان کرده‌ام بیان بیاورم ؛ البته بشرطی کهما از در آن امتاع یکنيد ۱ ستاره سا ! به شما اطسان دهم ؛ که هدف مادر این گنتگو ها راه باقتس است و چاره حش ودر این جهت .هر سحنی را بدون تحریف و آخییر تنو ان خو اهیمکرد. علی عاسي : سیار خوب؛ منهم حرفم را میزنم وبرد دلم را میگویم . باور کنپد. وقتی در روریامه پا مجله‌ای میغو انم ۰ که فلان هتر پینه گفته است حاضرم در فیلم‌خوب مجانی بای کنم » دلم میگیسرد و آتش میگیرم + میدانید چرا؟جون ۱ کثرثان دروغ میگو بند + چون تعارف می‌کنند و مخ اهند به‌گاه مصاحیه خود را دوستدار هتر ووارسته جلوه دهند, چون هر گام مر خو استم فیلم خویی بازم ۰ مجمور شلم‌مثل « بزاز »ها با ان‌منتاقان سنه جالك! هنر چانه باز ازی بزنم . بخداي لایزال از هزار تومان دستمزدثان نیز نمی‌گدرند و «برای 1 خوب مجانی کار می‌کنم» فقط يك شعار دیگرهيج . میحواهم بی باراد تمام جنیه‌های قسیه رادر نظر پگیریم نخست اینکه, آنها عم میخواهند رندگی کنند ودر دوم آنکه ؛ عده‌ای بنت میکرو هون است و باشا صریج ویی‌پرده باشم ایا موره ‏ دازند تهیه کننده وچود دارند که یکمان من اکز لاستيك قروشی کنند ۰ لوازم یدکی, واره کنند , خائه سازی کند؛ لبنیات قسروشی که : پیش ازسیسا سود عیبر ند ولی‌نمیدانم به چه جهت . دراین رمیبه کار مي‌کنند و درآمدی بخور ونمیر ! عبه‌ای هم امدند و فیلم خوپ ساختن را فراراءه خود قرار در این"قصیه :بر ۱ ال یبد و ۳ سه میلیون تومان نرر کریم» که تصور نمی‌کنم هیچکس باوز کند ۰ البته نمی‌گويم که تمام سه میلیون تومان صرر فیلم‌بود؛ولی در تحلیل منصعایة به فیلم بستگی دائت چرا که من يك ونیم میلیون توعان سرفادر ناختن فیلم سرر کزهم که : سیصد حزاز تومان -ازش + 7 سدوپصجا» تا دوست حزار تومان ووو حدود ۲ میلیون تومان هم خرح دفتر و شرکت میتمائیام شده‌است» که طیمتا وایسته به کازمن است وداشتنش تروری ! النته مرری زاکه کنتم. به گزاهی دفات,رسمی است. و قابل اتيات ستاره سیتما : معلورتان این است که هیح کمکی به فیلسازان خوب شده‌انت [ علی عیاسی خوشیختانه شنیده‌ام که به عدءای از همکاران ما درجهت‌توسمه«سییای بهتر * کم کرده‌اند ستاره سینها : چه کسانی وامگرفته اند علی عاسی : آتعلور که در شهر شایم‌است» به آفایان : حمشيد خیانی , رنا فاتلی, ۰ کوثان ؛ وحدت , آرمان ؛ امان منطقی خوشبختانه بُرای گسترش سیتمای بهتر کمكث ده است ووام دانه‌اند که حای خوشبخش بیار است در حالیکه به من وام ندایه‌اند و اکنون آیا می هم میتو انم چون‌ای+وستان خویم در سینمای بهتر عهیم باشم پا خسر؟ امری است. که قساوتش از عهده من خارج است . آنچه که برای من مهم است اینکه + ثبر. بست بال تلاش بی‌وققه من؛ مقداری قرش داری است و این نتیجه اخلاقی ۱ که مایه‌ها واستاندارد های رانج سیسای‌پهترقی که وام میگیرد خالی است نگردم و چون دیگر تحمل ودوام مفروس پودن را ندازمو ملك مرحوم پدرم نپز در گرو است اسلا برای چه ؟! چه کی کت باركاله ! دیگر خسته خده بودم و راسش را پحواهی پاید دلسردی‌ام را جائی عنوان مبکردم. مگر تا کنون کدام پانکی یمن,وام داده‌است؟ آنقدر سورت را باه یلی سرخ نگاء داشته‌ايم که دیگر واقعیت دلسردیمان راهم کی پاور نمیکند . الپته پرای اینکه سوه تفا همیاپجاد نشود تکرار میکم که دوستان تجارتی ساز ما نپز در سینما محصوعند, چراکممی‌تو انستد با کارهائی که قبلا گهتم درآمد بیشتری هم دوستان هرپیشه هم که فقط «شمار» میدهند و تهی از عمل ور استی »رم این‌تمار ف کردن مثل «قربات پروم» عادی شده است و عترپیته‌ای که‌مي‌گوید مجانی کار می‌کنم : گاهي هم ندازدچون؛ تعارف» کردن عادتش شده است و رل عادت ۱ مگ تاره سسما ! همه‌اش کهنمی شود تعارف کرد ! شا هم برای ساحتن فبلم بالد متل دیگر اد برای هرپیثه سرمابه گذاری کید و بدون پیش برداخت (البته به آلهالی که ادعا م ی کنند) قرار داد بندید که درصد. معینی از سود را به آنها بدهید . ونظر را بخواهید ؛ فکر م یکلم هسند. کسالی که در کار خود صادق‌اند وبرای شر کت فر ی فیلم خوب .ا رخود گذننگی هملشان‌حو اهند داد. علی عاسی : شما این رسالت را بهنده بگبرید راز طایق نله «ستاره میاه گروهي از هنرپیته ها ؛ فیلسازان و دیکر کال موز بر ماختن.فیلم را که ایهای مجانی بازی کرین برای فیلم خسوب را کرده‌اند گردآوری کنید . من پا نظارتشا: به آنها سرمایه میدحم + بروند تس داشته باشد بازند ودر سود آن به هر ميزاني که حود عادلانه‌اش میيدانیه خر يك‌شو بد,فتط پر وژه ای را که مياورند : چند صاحپ ظر بیشیر ندکه «خوب» است ! ولی دوست مي, اینها