We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
بروزنامه رهالیوود (ج عفحه ۴ سشماره ۱6۳ ستاره سینما
انا ۷
خلاصه آ نجه که گذشت
8 ا وجودیکه من مقیم شیکاگو هتم اما لوس آنجلس بمنزله و لر دوم من است و هر وقت فرصتی در ایم یش باید مالوود یر وم که ال.ه همیشه نیز مهمان دوست عزیزم رر۳* هودسون) هستم . بعد از يكخوش.. گذرانی چهار تبانه روزه راكگ برای فلمبرداری بسافرت رفته بود مشفول سرف صبحاه ود م کف نانس پیشخدت مکزیکی او تلف را بسواهو آورد 1
(فای) دخقر زیالی که تکبار:نگر هم ۷ او بر خورد داشتم ار س خواست بعلاقاتش بروم . و مرا به پارتی «اپيك» بك غول تهیه کننده فیلم و شوي تلویزیونی هالیوود برد ونر آنجا با جین کارلوس شومن معروف شوی رفان فت) آشنا شدم .
(فای) برایم فاش کر د که کار وس منگم د تا آهنگ های آنها رادر تو معر وف کند و همچنین به احتمالقوی تکمك چهار گردن کلفت محافظش دو دختر جوان را فریب دادهوهدهم راکشته ات . قتل همشه تخصص ن بود و تصمیم گرفتم. کار لوس رارسو! کنم و مشغول تحقیق درباره او شدم و بملاقاتدوستخبر نگارم(اداستوری) گاتسته» رفتم.
صدلی در آن خالی بودند وباهمان لبخد تهوع آور گنت : خو اهش میکنم آقایجانسودو امااگر
شما هم میخو اهید فرباد نز نید سعی کید که در موفع خوئش ایسکار را نکید
این متلك را نشیدهگرفنپو از چددوچس پله ها به پالس بطرف صدلی های حالی که در کار راهروی وسط صدلی ها قرار گرفنه بودند» رفتم . یکی از این صدلیها که به راهرو نزديكنر بود . برایآقای( الفیسود پیاك) ؛ بر ای برزبدت (اپيك پرود کشت): رررو تنه ود
من سرجايم نشستم و دیدم که چگونه زنس ایجر) ها مر! دور کردهاند ومتغول وراجی هتد و هرچی که از سر زیباوخالی خاد میگنرد تربان میاورند. مرو صدالی که نها بربا کرده بودند يك چیر غیر وافعی و تتریا عاشیتی در خودشداشت بكچیزی نظیر صدای کار يكث اره سگی الکتر یکی که با حداکتر سرعتش يك اجه سک مسرعر ۲ ار وسط مسرد د پيث) درنت هیکسل و اسجوانی در کارم روی صدلیاش جای گرفت ودر همین موقع هم از بلد گوها صد.ای « هماس کت خواهشميکنيم »بگوش رسید. اییصدابازهم ادامهداشتنا بکدقیقه دیگر شروع میشود ,خو اهشعمکنیمبچر اغها توجه کنید , دست زدن وفریادتشویق کشیدن فتما هنگاسکه با تابلو ها مت دادممینود مس تکرار میکنم فقط هنگامسکه علامت داده میشود رفس
زالفینون بيك) حیلی خك اشارهای با سر بطرفيم کرد وباباك لحن سردخوشآمد گنت
خیلی خوخوفتم آقای جانسون کشا ر! دوباره میبیتم
سپس دو فعلعه شیلی لاستیکی نرمبرنگ پوست . ندد در گونهایش چپاند ووقتبکه درخشدگی مفرح رادر چشمانمبانگاهتیر هاش دید گفت
من از دلارها بدمنمیآید اما این سرو مدا را بیجوجه نمتوانم تحمل کنم
در سمت راست و چپ محنه دو چراغ قرمر رنگ روخن شدند. يك صدای محکم از بلند گوها فرباد کشید دقت ناگهان يك سکوت عجیب که بكث چسر الکتر بته در
زا
حالا شروع مینود باخوشی ریاد
حودش داشت » سالن را فراگرفت
از بلند گو نگوش رسید و پرده صحه ازهم جدا شد و کارلوس درآد میان اپساده بود. خدانو ریا در باك لاس (اسعو کینگ) طلالی حدای فربادی که از سیصد گلویزیانا گهان
صدای واختن. گیتار
سرون آمد باعل شد که موهای سرم سح رویصندلی ام
نطرفی برت لا . ثوی (فادفت) شر وعشده
بنوند و بردبك بود که مرا از
بود
بشت سر کارلوس در وبظ صحنه بسك (موزيك باکس) نفرهای درخشانقرا رگرفته بود. در روی چراغ های چشمك زن هبه جا کلمه های ( هان فت ) بچئم میخوردنا.. و مرتب در حال خاموش و روشن خدن بودند در ست جب در فست جلوی صحه چهار منکه زیبالی تبپيك کالیعر نیانی در کنارتابلو های مخصوص نوشتن نت های منت وعسعی؛ ابستاده ودند .در سمت راست نه دستگاه کامرای ول ببکر تلویرونی آهسه بداخل کشیده خدند
نکی از آنها بطرف تماتاگران قر ار داده خد و یکی بروی تابلوها وبالاحره سومی بروی کارلوس تنظیم شدند. این عملنقدری سربع و بدود هج گونه وفنهای به انجام رسد کهنشان میداد جایدو:یها ال عس شده بود . و میزانس فبلا داده شده ات گوبا در این فاصله از بالاتمتر اژیر نامه داشت بحش متد
السه احتیاچی بیس که چر لیات را
مونمو در اینچا شرح بدهم . هماتماا گر ان حرفهای تلویزیون سیر اجرای نمايش هالی طبر خوی (فان فت) را بهمان ! ندازمخوب مبشناس. که آگهی های تجارتی برای آنها شاخته خده هستند. اما آنچه که تعاثاگر تلویریون در خالهاش نمیدید این بود که بك آدمك دراز قد در بیرون از دیددوربن عا روی صحنه ایستاده بود. او مه تابلو در دست داشت که هربار یکی از آنها را بالا میآورد و بطرف تعاشاگران میگرفت.
روی این تابلو ها کلمه های دستبزنید, سوت بر نید و فرباد نکشید نوشته شدهودند آخرن ابلو بای صنحه هالی در ننلر گرفته غده ود که میبابستی نیوفقیت مبرسیدند و از آنها (هیت) هنته ساخته میشد گاسلما ملیون ها شخه از آن بفروش میرسید. و ثابد هم بك (صنحه طلالی) از آن ساخته میشد واگر آ ن آدمكك تابلوبنست هیچ کدام از تلو هار لا نیگرفت و جاور با فشافهای متاثر سرتل را تکان میداد مطما صفحهای که در آنزمان نواخته میدب آن
نکن نت سب ٩: 0
ترجمه : سار نج
های سمی عیاورد و همکنهمنود کهاینصنحه در خیلی از زمینه های هنری وموزيكبهتر از بسیاری از صنحه هائی باند که پوان عثبت میاوردند اما این تجارت شولی بو د که جین کارلوس آثرا هدایت عیکرد هر کس که حق و حاش رامپداد سلما آهنگش بوان مثبت میاورد وبا فروشخو لیهمرویرو میشد
رفان فت) به ۲ وح رسینه بود و هه همه بفیر ازمن وخود الفینسون پيك) که کله استخوانی واسکلت عاننلش را ماسن دو ناه هایش فرو رده بود . او میتوانست يك مجسمه سنگی باشد تا این اندازه او بخودش ح رکت میداد واز خودش توجه: خان میداد . من خیلی مبل داشتم کهآن شیثی لاستیکی راکهدر گوش. هایش فرو کرده بود از او فرض بگیرم .
سپس آن لحفله بز رگ فرا رسید. لحفله ای که جین کارلوس پا بر صحنه نهاد. بث سکوت که برای من فوقالعاده لنت + خش نود هعسالن رافرا گرقفت .ملما این سکوت با دیدن يك تابلو کهرو یآن نوشته ده بود سکوت خواهش عيکنیم که بوبله همان آدمك تابلو بدست بالا گرفته خدهود
غرق لنت بودند
ابجاد غده ود با صدائی حوش و آرام چین کارلوس اس سکوت را شکست . حالا خروع میخود .
رفناء آنچه که تا حال بیصبرانه انتفظارشر! . هدر ریس هو ۳۳ راخوانده وصفحهای را منتشر کرد* ۳ 3 آنندر خوب هت که بتواند در قوی( فت) بگذارد آهنگش را ارزیانی کنید.حالا . این سئوال مهم و + ز رگپیش میآیدسئوالی که به میلیون ها دلار بتگی پیدا میکند » آیا او بوان عشت میگیرد یا منفی 8 بچههاه عروسكها ودختر ان مابین بازدهتاصویازده . تال که اینجا دراستودیو و در خانه هایتات . در جلوی صفحه تلویربون , لشتهاید. جواب . این ستوال در دستان شما قرار دارد. ات 7 برای من خبلیلذت آور است که عالیترین دختر از (دالاس) را بشما معرفی کسستم: (ماندی وارنر) . ۱ يك دختر جوان خندان با موهای فرهز . روشن بوسط صحنه دوید ودر حالیکه
برهمه با لام مائدی ناگهان از سیصد دخترجواث يك صدا جواب داده شده که سالن را | کرد و ابنطور برمیامد که دخترها هه خوب تمرین کرده بودد و کارخا