Cinema Star (August 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

عکس روی جلداز : ذبیح (استودبو موگه) ستار» خوانند کی تحصیل وعشق! 1 سنار با به‌روایت درستر «عهدالحسین ستاریور » در چد جبهه فعالیت دا بر ای حفظ موقعیتش‌در این‌جبهه‌ها: ازهبه‌ی توانائیش وام‌بگیرد جبهه اول ستار» خوانند گی‌ست‌وابنکه رقبا فراوانند , به‌ناگزیر فیباید آهنفسگ خمرهای جالبتری‌بر گزید ردو مساید تازه‌ثری خواند » و با توجه به‌تعداد خوانندگان جسوان» کاهد ؛ که‌ای نکاستن بویت و شهرنش سارآنچنان د رگیرودار دوجیهه‌ی‌حوا ٍ بیدا کردن آهنك خوبو نهر نازه کارشگلی لطمه میر ند و اگریخاططر حنفاموقعیتش در و درس است کسجالی برای گرفتاریتت ح است . و ستار همیشه مترصد باق ن‌هتسران عرصه خوانندگی؛ در درس کوتاهی کند ۱ واماندث از غافله لبسانه‌هاست. این مشکل است جبهه دوم ستار» تحصیل است که لابد دیگر اوست. و اماء عشق ۲ که هر چندیکبار زمرمه‌اش شنیده میشود که‌سنا رنه‌تشق‌دچا میدانید. دانشچوی رشنه باز رگانیست‌وبر ای موفقیت د ردرس؛ میباید. از فعالیت هسری‌اش آمد مو عفر پ ازدواج خو اهد نود. اسا پیدانم ی کند. اما فردا راچه کسی دب ۱ ح خاٍ ذهسن فردا, مجبورنود آهکسار لدباد را در ن جنین عروسی حود نو ابا و نو س‌سیاه‌در هو ان! [] «زنودی آرایا» چهره‌ی ولاز سرزمین سیاه » در تهر ان‌بسر میبرد «اوبرای دید دبرادر ش که در باوه کار میکد : به ابران سفر کردهو آن چنان بی‌خبر آمده که حنورش امدتی گلشته‌از آمدنش .بر کسی آشکار نشد. رعودی باقات‌بلند واندام زیایش در الیانی پیش » ملکه زییالی اتیویی د . گمنام بود . اما اندا جععر که و چهسرمی دلبیش گواهی میداد که این گمنامی دبری و اهدیالید. ! و این‌چنین‌شد... زعودی در سفری به ایتالیا دلباخته‌این کثور باسناذ ی‌شدو به پدرومادرش نوشت که قصدباز گثت ؛ همرر و بوم خود را ندارد . در چنین هنگامی ود که سورد توجه فیلسازان اینالیالی قرار گرفت و در فیلمی سکسی به باژی‌پرداخت + «اين فیلم در تهران با نام گناهکاران جزبره بهشت به لمایش در آمد». خرواری از سکس و سخاوتی بیدریم ازاندابوخته و در عبن حال خسوشرنك «زعودی آراباه فیلم را برفروش ماخت» واینالیا هم که کننه مردمی چنین‌چهره‌های لوند_ پولازی است فرارداد دوم رابااین ستاروربست و بعد. فرارداه سوم ۰-3 ‌ بر آدر سکسی تر دن‌ستازهسینها درساوهز ند گی‌میکند ! دل و دین ازمردان اروپالی که بیشتردلباخته پوستها ی‌تیره‌اند ,ریوده سعلوربکه بر ای‌عقد. قرارداه بااو : فیلساز اد ابتالپالی « ارپیش زر عودی‌در ابتالیا ماندگار شد ؛ اگر چه فیلهانی که او در آنهابازی‌داشت جز بهتن و بدن اونسپرداخت اما بر ای اوبسه عنوان چهرءبر گزبده سیتمااز آفربقا ,عهرت وقت مبگیرند ۱ فر او الی ارعفا نآورد. ابا زعودی از موفعست خودخوتحال زعودی با قامت بلدو بوست قهوه‌انش, ‏ لیست . چراکهسحنتداست » فیلسازان‌ابتالیالی بهیچوجه از اسنعداد او بهره‌ترداری نع نمایند و تهابه‌اندام او توجهد ارند و باافاصنه اافه مبکند : این امریست ععو ل سستاً اما توج ‏ کامل « 4عریاا ی هرمد را از سیر بازیگری محرف میسازد زعودی به فیلم آپنده‌اش اس‌واری فراوان دارد ومعتقد. است که عادبا نوحه به قصه آن و کار گر دانش اسصد اء خود رابروزدهد بهر حال, زعودی آرایا صرواریسد زیای سیاه : بی‌خبر به‌تهر ان آمد و دای پرجنجال باز خواهد گنت . انافلمهایش هچان ججالاز حواهدبود. درپارهاین سناره بولاز گفتی‌اینگه: هر‌اکون او ازیینتر سا رگان سای اینالیا که خود در سکی‌بودت و زییاشسی شهرداند. میدان ریوده‌است و آدچشتات فیلساز ان را بقر ار کار کردن باخوداحسه حادت بباری از دازیگر ادازن ابتالیار! بر انگیخته لست ۱ «زعودی‌آر ایاه بی‌ازبایان هر فیلش به معلکتش‌بازمیگردد و مدتیر ابا خان و اده‌خودبه سرمیآورد هرچان کهاکنود برای دیدن برادرش به‌ایران آهده است. او محتقد. است. ؛ر ابطه‌های‌عامانی‌میان آفریتالبان, مل آسیالی‌هاست که ناآخر عمرهم بایتد انواده خود هستیم . 5