Cinema Star (August 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

«خسروعاه در سنر جدول قرار داریو نی کت ویال فریب‌انار را یزیته و کداته آن کوش ۱ وسط پیست و سسن رفسینن پا عیسال» #افی مالهای جوانی را در میاورد ! « ۱ (یزنمبه تخته : بتر که هرچی‌چنم وره ؛ ساسان پااین من وتال + هنوز از هترمندان دپگره « کیومرن‌شیروان بیگی» رامیتوان در ردیف «پرپیشهادتری» ردان + در منر چبول قرار داد. از جله به مئول -الن پیشهاد کرد هفته‌آینده الن رایرای گرفتن جنن‌توله خسودش . بر اختیار پکیره ! ۱ (ینده و آزاده وژیری هم با دیدن هیاپای تقدیمی ,چنین قکری به‌سعزمان لور کرد)! ۴(ابت کنید بده برای انات دانتن هیفره اظهار فضل فوق فسوران سونم )1۱ از سوي دیگرنیروان بیگی میل‌داتت > خانم ایرن پیشنهاد بازی در برنادصمای خریریوی بدحدواژینه هم پرسید : ایسرن دارد چند ماله تدش را جش می گیرد؟ (نده غلظ نکم چسارت داشته‌ب‌اشم با ۱ ابرد. ابعلور سوالها وسائل حصوسی را طرح بکنم)! : مر‌مندان بمد ی کهداحل آمار اپنجانپ قرار میگیرنده ن رگس و سلمکی» و دخشیر ۱ استاد بدیی‌زاده هستتدکه از رکوربدار های شش بورهم و نفاره کردن جوانان پرشور و حال بثمار میآپند و بر عالم خودشان بودند و کاری یکار حیچکس نداشتند (ولی این دلیل ننیخود که بندمهم کاری‌به کار ایشان نداشته‌باشم )۱ سر مپان شلوغ‌کن‌ها و فرفره‌ها مقام ارلرا پیست آوره 1 ۱زبجر آن وقتی که‌به بده گفت: بح کنی )1 ۳ب (ثابتکنید پااین سن و سال کش و باتوجه به سخن فصاری که په بنده گنت + وافعا دختر چیز فهمی شده)! پرویز انایکی » سازنده آهنك عروسك شکته ؛ در آمار اینجانب رکورد اعتراف کرین را عکت ۱ (ایشان انگار در شکستن عروسك و رکورد + تبحر عجیبی دارند)! موشوع هم اپنجا برد که چون چناپ ٩‏ (نمیدانتند که عکاس ما »بدوث یش‌ها را ر ش‌دار و رش‌دارهار! بدون رش برمی‌آورند 14 ۳ ريك نهدید از عکاس مجده بانته , که حفعادیگر عکست را وارونه م یگیرم )۱ ۳ زيك جواب هم از بده‌پهعکاس بجله , کهنده هم نمیگذارم چنین عکی چاپ شود. کلف خدی) 13 واما ميرویم به سراع حسمودبهنود که طق مصول در خونردق و سکوت : به عار» خلایق می‌پرداخت و یکی دو باری هم که در دام عکاس‌مجله افتاد؛ اکراه جلری دوریین ایستاد و زبده باهسکار ان مطوعانیام توجسی ندارم,خیالتان راحت خد )13 و دیگر هر‌مند خمید منوچهری بود که‌فارغ از بنده‌وجنایعالی ؛ پا سر کوچکش گرم کثت و گذار بودو هر وقت‌پنده‌را می‌دید يك لبخندمیزه و می‌گفت : اکرعکم را چاپ کردی» جرلت‌داری پاپت راتوی رادیو بکثار ! و حالا چون پنده تصیم دارم عکّش را چاپ کنم + محبورم برای جلوگیسری ار هر گونه حادئه‌ای پکشت تعارف ونعرف بیکه پاره‌کنم و بکویم: اين حمید سوچهری ار کار کردانها و هنرپیشگان بسیار بیار خوب و هترمندرادیو است 1 (حالا بیینم‌باابنهمه‌تعریف ۰ کسی‌روش رادارد توی رادیو به‌بنده ا زگل نا زکتسر بگوید )1 زبه این‌م ی گویندسوءاستفاده از صفحات مجله )1 و حالا میرویم‌به سراع «دني‌بیادی».. اسلا ولش کن بابا کی‌درباره دنی مطلسپ می‌خواند . پی پنده‌پرای چی پنویسم. ولی يك چپزی ... اگر می‌خواهید پدانید دنی لوس است يا پاهزه از ترديكث او راپینید, بظر مس دنی در تلویزیون لوس‌ترین آدم‌ودر جم‌حاسر ۰ تالدازه‌ای پامزء‌ترین آدم‌است. رفکر کلم این‌اولین‌بار باشد که‌یکتر دو ه حط درباره دنی‌بنیادی مللب نوشته)! حب , حالا که‌په‌اپنجاهارسيديم میرویم به سراغ هسکار خودمان و ریزتری‌خوانده حبان که می‌حو ‏ و بی‌جهت رفته آن بالا و دارد عروساث شکسته رامی‌خواند , ولی بهتراست + محبت درپاره نلی عچیی گاملیادختر ۱۳ ساله سامان کمالی را پگداريم برای میهمانی‌های هفته های و درش را باز بکنید (۱) که الان بیشتر ضالیتش هنتگی است و همچنین پهمراه عکاس مجله و نلی , ناهفته آینده شمارا بخدا می‌سپاريم: قرس سردره بخورید تاپاژ هم خدحت‌برسیم | تمام بك مسابقه جدید (بقیه) کارتها په فرم و خویش هایش میداد. پاز يك چیزی . ولی تا آنجا که کلانغه خبر آورده ؛ این عملیات . یااعمال نفوذافرادی که بام پردم صورت میگیرد وتنها کی که نه تقصیری دارد و نه کلاهی از این نمد عیبرد . همانا شخص تهیه کننده است !۱ دوم اینکه پرطق دستور رئیس کروء ماپقات ۰ یکری آتمهای ریز و درشت آمرپکا دیده وآمریکا ندیده هم خونشان‌را قاطی تهیه این پرنامه کرده‌اند و بصاب كمك په تهیه کنده , هر کدام حرخودثان را میرانند و قوم و خوینهای خودثان را قاطی حضار جاسازی مینمایند اواز جمله‌اين حضرات , ناپفه‌ای بنام «حمیدی»استکه به ثنه هفته قبل يك دسته کل جانانهسه آب داد و شت آن گوشه ۱ از قرار معلوم بدنبال گوته و کایب های تماتاگران در مورد دکوری بسام «تراته » قرار شده بود از این به یمد , برای هرهفته از يك خواننده معروف دخوت پنود که بصوان میهمان و همکار برنامه درکنار پرویز بهادر ظاهر بشود ويك‌تیافه‌ای په‌پرنامه بدهد . هفته قبل هم به همین‌مناسیت از «نلی» خواننده آرام وعیرجنجا لی‌رادیو تلویزیون دعوت میشود که‌برای‌ضبط پر نامه به استودیو پرود . (البته نه بعنوان مانکن‌و دختر تبلیغاتی و تبلیغ کنده کالا بلکه بنوان میهمان پرنامه ) ولی از آنجائ ی که بعضی از دوستان , مدیر تهیه بودن‌را با «تهیه کنندکی» عوضی گرفته‌اند ؛ همان آقای «حمیدی» که ذکر خیرش رفت» با ورود نلی به استودیو » خودش را جلو. میاندازد وبرای خودشیرینی می‌کوید:برويم تا به شا پکویم چه کارهائی بایدانجام پدهید. (اول کار خودتان‌راروشن‌بهرمائید)! سپس در هایت خونسردی به نسلی میگوید : شا باید روی این قالی‌راه‌بروید وناز یکنید (۱) برکنار اين بخچالبایتید وا هم پمد. و فنط پکویم که نلی را به‌این زیزءمیزه‌ای اعمالی که دسنیار برنامه دوشپزء‌ترانه‌انجام نگاء نکنید . واقماوقتی پايك‌حرکت . کپيك تروسکی روی میز را از وسط تصف کر تاره بتده فهمینم : نلی را نبین چهریز. .. برو به جشن تولدش ین چقدر بیرحمانه حروسث کیکی (پا کيك عروسکی) رادرب ودافان می‌کند ٩۱‏ تا هفته آبنده ... و چرن قصه پدینجا رسید ماهم‌مرخص ميشویم و میزنیم پچاك په‌این امید که‌تلی وابرن و کاملیا کنالی , سالهای‌سال همین شب وهمبن ساعت را جتن بگیرند و مازاهم دعوت پنما پند, (خدا انشاءالله عوضثان بدهد )1 همکار میدهد ] ( شما قضاوت به‌مائید . آیا این‌طرز سحیح رقتار با يك خوائنده محترم است)؟ حال , بگنريم از اینکه کویا نلی هم توانته کلیم خودش رااز آب بیرون بکتد وآب پاکی روی ست این تازه به استودیو رسیده پرزد . ولی آبا واقعا هر کی‌که بريك پرنامه قرار است . پشت کارتها را پتوید و مندلي ای داخل استودیو را مرتب‌کند ۰ حق دارد پا میهمانان برنامه طرف سحیت بشود وبهآنها امرونهی‌پفرماید؟! پهر حال . این اتفاقات در پشت‌پرده اين مابقه زع داد (فرستش نیست ۷ از غیت برویز پهادر وکسل حرف بزنم که آ: 9 در مجله اطلاعات بوده و آپا ایسکه میگویند. اختالاف بر سر دستمزد اجرای پرنامه پوده ۰ درست بوده پانه ؟) ومن امیدوارم دریکی‌دو موردهون یاء کی جواب بدهد , یکنفر جواب پدهد که آبا آفای حمیدی چه سمتی در این پرنامه داشته که چنین حرکانی اژ او سرزدء ؟ یکنفر چواپ پدهد که چرا پرویر بهاد به استودیو نیامنه و سد ۰ سدوپنهاء نع ,۱ علاف خودش نموده ؟ یکنفر چواب پدهد که چرا کارنهای پرنامه از طریق صحیح وبدون‌قوم‌وخوش بازی » توزیم نمی‌گردد ؟ (مارابگو دلمان خوش است که حیا مي‌کنيم . دوستان «حال» جواپکولی م. دارند) ؟۱ یکی از بر نامه‌های(بقیه) قالب مینمایند ۱ من از آقای فرخزاد سنوال میسکنم آپا در برنامه جنابعالی چه چیز قابل توجهی وجود داشت که آث رادرد و قست‌تهیه کرده‌ای و آیااین اقدام » در آینده‌پاساختن‌بر نامه‌های چهار یا بنج قسمتی تعرار نمیگردد و آیا چنابمالی بااین عمل. » نخواسته‌ای دو هنته پشت سرهیم پول با عفت دریافت پداری !؟ واز سوی دیگر از خیاطائی وتابش وغیائیان (سازندگان سه برنامه دیگر) می پرسم : آیا شا هم دراین مورد سکوت کرده‌اید ونه برای عافع خودتان », که بخاطر شنوندگان رادیو هیچ اعتسراصی نکرده‌اید و نبرسیده‌اید که جمعه باز ار تحت چه خابطه‌ای در دوقست بخش شده ؟! حرفها بسیارند » ولی کو گوش شوا و کو کسی که دل بحال شونده بوزاند و کو اصلا بر نامه ای که قایل‌شنیدن‌باش دکه شونده با نشیداش دادش بو | بلند بشودو بخاطر شیدن مرخرفترش ؛ معترض چیری شود 1 "ما تليم‌شديم (بقید) الما مخلما از طرف بقیه تباثا گرا تلریزیون به این حضرات اعلام میدارم که والله پخدا . علط کردیم , ما تسلیم شدیم لطفا اگر ممکن است حالا که‌ستان‌حسایی خالی شده , شما را پخدا همان مصسحون ممروف (سریال غریبه) را پخش کنید که‌در این کرمای تایتان ؛ يك هوای خسسکی انتتتاق, پمر‌مائيم ۱ راستی که پادش بحپر ۱ کجا رستد مازندگان برکار استوار و پهلوان نایپ و حانه قمر خانم ۱۴ کجا همتند آن داستانهای مردمی که اقلا يك توینده‌ای آنها را نوشته بود ويك کا رگردانی آنها را ساخته بود ويك آدم مسئولی زیر ورقه‌اش را امضاء کرده بود. پامارا دریایید واز تنبلی دست بردارید و با اقلا همان مزخرفات سایق را (ریسبه و چبگاث و مراد پرقی و صمد و قسه عثق و تلخ وشیرین ) پخش کنید که انسقدر از بیکاری پخودبان نپیچیم وبه بدترش راضی