Cinema Star (Sept 1976)

۱ + بکوش بیر ید وفکر کردم ریاد حطر ال ار حی کم 6 در مد رابار تم اولین کلیدرادر جا کلیدی‌چرحاندم بای ند چفت ففل در لمد بخاربرو حلی آزام و آهسته در کنمدر ابار کردم‌و ور چراع فوهام داحل جالی ظیر يك‌اطاهك‌را برایم کمی روشن کرد در روی‌دیو اره‌چونی > دو فت کسرا از هم جدا کرده‌بودیات وق وارگذاشته نده‌بود. در دیواره عفي کهد يك چایگاه کوچك ازفلز هداد یش بخاری ؛ نصب کرده‌بودند که په‌احتمال قوی برای فراردادن دوربین عفاسی بروی باحنه شده بود. صدای موريك ازر ادیو حالا وامحر و روس ۶ بیس تسد بند. يك نوار نازك ارور در زیردری که به اطلان دیگر بارهیشد نچتم‌میحو رد تییدانسچه کسی در اداطاق است‌اما هرکی 6 بود ملما همانی‌بود هدوریسن ترارآمیز عکاسی رابکارمیانداخت و صد درصد مطش بونم که محافنا کلکسسون عکها نپر همین شخص است. فکر کردم او مواند یکی‌از بوردو لی‌هاباشد و اگر ایتعلور ود ان‌ععی راعیداد که رو کی‌ما رگولا بسن دروغ گفنه‌است و باشابد هم‌به‌عوداوحسر های عوصی و نادرست داده‌اند. هکامی که خسده در درود کمدایاده ودم باحودم درمورد جنگی که درپیش بود مثورت جمگی کردم. من میبایستی بطریقی وارد این‌اطاق میشدم و باآن کسی که‌آنجا ود کارم رابکسم» میکردم دبدم اگرباآن کید دیگر در را باز کنم همکن است در اثر سدالی کهایجاد میشود طرف را بترسالم و ان خطروجودداشت که بايك رگبا رگلوله های دا مورداستقبال قراردگیرم . ازطرف دیگر معکن هم‌بو دکه‌مرداگپشت‌بادر درجالی کته باند و بك شکار بی‌آزار بر او می باشد اماان‌نکته رامیبایستی در وهله اول ای خودم روش میکردم ععب شب از کید خارح شنم و درش ۷ سم بدون اینکه آنراقتل کم. بطرف #جره زقس و پرده طلانی را کار ردیل در شده‌ای قرا داشت 45 به‌بالکین دم. بشت ۷ مشد, استخر تا از آنجالمابان بودکه آزلبو ساکن در آنجا پهن شده‌بود وعطصح آب آذ ور نلایمی راکه‌ازیکی ازالطاق‌ها سانیر معکسی میکرد. قبل ازاینکهدر ۶ه‌ای رایاز کنم اطر اف در را بررسی کردم تا سمدستگام آلارم دزدگیر کار گذاشته له آن رابیدا کر آن را در قسعتی که ولای غر کار گذاشته شده ودیافتم. ان يکي از دستگاء های مععولسی آلارم ود که کلید آن روی (روشن) زده ده ود. از این آلارم‌مدنی‌بود که استفاده‌نشده ود چون دوش رافثری قعطلور ار خضالك #وثانده بود پس از کمی تقلا و زجصت ول تدم دستگاه را.بدون‌اینکه‌سروصدالی و اکیم از حودش بر اه سا نداز د,خاموش ۰ کم و از کار بباندازم فل در شيثه‌اي را با ز کردم وو ارديك تقریا پاربك شدم کهفکر کردم بیشت الط دکور ساخنه خده‌تااینکه از آنبصد #الکن »خواهند استفاده کنند امایرای 5 اجب ای 6 بخاطر چه چیس‌زی ود مت اچه که برایم مهم بود آلن نود که با 9 ۳ عطاق جب اطاق‌حواب اد داشت , ازاطافی که نور به یرون هی لا نیل هت بیر پدست. رویدیوار آهت بطرف لاق بهاونی رفم. مردی که تجانود(عارنی نوردونی) باز وشکسه بود کنیده ودو لرفته اش را عالش میداد در روی بك عبر کوچك و کوناء بلشر ادبوی ابر پسنوری فر ار داشت که هوزهم از آن صدای موزياك شیده میددو همچیی بر سکاری بر ار نه سیکار و چند سته سیگار خالی مچاله شده ويك فندك دیدم‌میشدند اما آببها مهم نودند. مهم هف‌نیر نمام اتوماتیلك درست نظیر همانی که من د ود 4 اس دهن کحی سکرد مارنی نوردونی داشت سبگاز سئو در روی چهره راك پریده‌اش باك پیام از کالت و کم حوصله‌گی دبده میند سن موفعیت نشتن او را وایکه‌او در چه‌حالنی در معابل دروپبچره و بصوص کمد فر ار فه در حافنله‌ام لت کردم ععیده داشنم که حیلی بر احنی, میو ام‌از در کمد وارد اللاق بنوم. البنه در صورتیکه یکی از د و کلیدی کههمراهم بود قفل در را باز کد , به اطافك تارياث داحل کمد با کشتم و کلید رادر سوراخ جا کلینی در عغبی آن فرو کردم . داگهاد حدای موزيك ادیو حاموش شد احتبار از حرکت باز ابسانم. بی از پمجره روش و در روی بث کانابه درا اس سب نى‌ دست داشم ‌‌ لحظله کواهی صدای گوبده رادیو کهخیلی سریع صحت میکرد بگوش رسد ...ها این برنامه را فطع ميکنيم نا خری بشما بدهیم . هزارال دختر جوان در حلوی کلسيك ( کدار ) احتداع توردونی صدای رادیو را چان بلد کرنه نود کهانسانبسخی‌مسوانست‌حر فها ی گویده را بنهید . از موقعیت استفاده کردم. کلید را که در حا کلیدی فرو کرنه ونم وبه ال سورد چرخاندم دینم نعبچرحد و ریا کلید دیگز اجان کرنم ننیجه یکی نود له ان ریاد بر آنم حوش آیید بود. صدای گونده میگلت ۳ مرد حوش سیما و دیا 4و که سل ابجر ها با عشق ریاد او را حس غزیزصد! میزند درمقابل پجره ایتاده است که ۱ نورافشانی نور افکن ها مثل رور روش‌خده ات . او يك رویدتامر ابريشعي دیا بوشیده است و گلو ش را باندیسچی کر ده‌ان شما بايستی این بچه‌ها را + شوید. آنها م ده اندها رفتار میکند, آني جربال ۷ کون در هالیوود -ابفه نداشته است اره فهیینم که در لمئی اسلا از اول قل نوده اس . کمی آنر | فشار دادم ۵ براحنی باز خد ,وردونی ندید ومد و خش را بر ادبوی کوجك چساده ود و داشت به آن, گوش میکرد ۱ کنار حین کارلوس دختری. که در ایتاده است ماندي وازنر است. عالی‌تران دختر ازدالای ی مدای دی گفنم بفه در صمیحه۳۸ [آپرویز حعفری سالهاست در سای ما فعالیت ذاز: , از چبله فیل‌های‌سالهای اخیر وی میتو ان شکت اپدیر را نام برد جعری هم اکلون سرگرم نازی درفستاه «یرفر از آسمانها» اه ترین کار محمد. غلی فردنی عساند کاعپبو ثری بر ای‌خو اند گان سناره سیسعا نطر گرفته است بر ای درباف هدبه وی میئو البد. ون نر رانر کرده وبادرس صدوو بستی ۱۸۱۷ کو پن هد به حعفری نام مسا هل ,۲ رحساو ۱ آدرس نما ره نام خالو ادگی | ۸ > ساکن یر | | ۱ ۳ ۲ ار نده هش به بر ستو ]ار مپان کوین‌های زسیده بسر ای دربافت ه‌دبه پرستو آقای محمد رما غده هنبه ان خو انسده قزر دار ستاز مسا موجود مپباشد و مبتواند بر اي دریافت آن کی کجوری کارهد شر کن‌ملی‌نفت ايران‌از ‏ بامالماس نگیم ناد بجنود آیادیحگم فر عه عو ان بر تده‌انتخاب [] فحه ۲۳۳ تس شاه ۱۵ تب متا فا گ ات ۱