We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
علی حادقی دووبین را در زاوبه _ابندا قرار پود که امروز به حپچرجهفیلبپارد.
۳ ۵ صحنه (بقیه) لانکک شات , قرار میدحد وسيامك باسی پرداری انحام نگیرد همه در اطراف وفایی گفتم که فیل از يك درونمایهای سمه بشت ت حرکت میدهدتاهین فر وارد شده وبطرف پاشند اما ؛ -اغر . دیکر پازیگر یلر که راالیستی و دیس تیار لییتی بر خوودز۱۳۱ ک ی وا با نهد 1 ۱ ها وهای میر ود . نقش خواهر والی زایه را درفیلمپاز یمیت 0 3 ل ط کت
علی سادقي بکارمیانند و بهروز شاهیندر س سلام ارپاپ کند پرستاری ومراقبت از وفایی راپبهده مرایندیان چرش دار؛
لحظههای سور رئالیستی فیلم را بطور کدرا مرور ميکنيم ۰ تاانگیزههای واقعس کرایانی اثر بیشثر نمود یاید این لحظهها
(مدالله) پاعلاق پسان بیاك اپمانوردی عی افنف. -. آخصیر منه که نو موجود کتیفرا
خوب چه خبر ؟ میگیرد و قرار براین شد که در عمان محل سيامك پاسبی « کات» میدهد . نور سکانس افتتاحیه فیلم را که گلنار (آرام) هاپاید تمویض شوند, حالا دورییندر زاویه و پدرش دوسنملی (تقدسی) پهدعکده وازه
3 9 نگذاشم ک نی ری » آوردمت پیش مدیومشات وفابی قرارهاره وحسینکامران میشوند فیلمپرداریشود فوری بیكایما نوردی دنه 2 اران که هر از کاه ون ۶ خودم نگه تدانتم » حالا نون میخوری و هم دیالو کی های آنها را میدهد: ریرست گریمور مینشیند و علی صادقیهم 1 و موی ۱ ی آقتاب نزده گله درپاره کنار با پدرش حرف دم ومایل را آمادء میکندو شروخ به. کار وس نمها فرومیریزد ۰ واثارتی دارد با ند 4 باشته . بر نبا من باب اما نگفت . کنند. وييك ایبانوردی با نگاهی مسرم و 1 تفکر دهنی ادمهای فیلم زاجسعه ۱ 1 سر 7 پلان بعدی راپارهم روی صورت کار (آرام) بطرد مردی که در گوثشهای اطهی چسی مهدی پاازن ارو ۳۳ ۱ یی زو مد رای جرد وهایی میکپرید که شاهین فرحرهش دازده .. نتسته وپشتش بهاومیباشد میرود ه سراغ ) + علافهاش (یکی تصوررابظهی وآن ور میاتد وهیچ حرف تصت نم" ررفايی مچندا چوابش را میدهد قهومخانه دهکده را میگیرد اما آن مسرد ری ورد 4 آرایعکر ۳ کاراکتر او در اين فیلسم از داش ما بز رگوفری بفرمالید باه" بان دِ مهدی ودختر در دهن رن ارایشنر ۰ و ۱ زبان ف ات 2 9 ی . (ییاث ایمانوردی) رویش را برمي ثر دیگری تصور رایطهی مهدی و زنآرایتکر و 3 4 مرحت فرمالید این پدرودختربارییاندازند کار چیع بلندیکشیدهو فرارمیکندویطدت بر ذهن مرد شرخی). و بر دختی مب ۱3 ۱ آدمی زادباید سروسامولیداشته باشده لمیه . پدرشمیروه در حالیکه بيكایمانوردیهنوز .. تفکر نحنی مهدی ازاعدام شدن و 9 4 بجهت چبار ی * مثل کل هرشبئو یکها بر کنه اونهم با محو تمائای او شدءاست محاصرء در حلقهی زنچیر آتمهای نقاپدار + ۳ سح داتتن همچه دختر خالمی . دوستعلی چیه گلنار چیشده ؟ پی از انجام عمل فتل و مصرف آن مدای و علی سادلی میکوید نت خی ميامك یاسمی رضاپتش را از اپسن گلنار اون چوبون باباء وای چقدر میتدر . ۳ یی بگیه وه چ ۳ فیلمر د *ک محنه اعلام میدارد حالا پاید , منبیوم شات زختبوداونقدرترمیدمکه نگو . و پالاخره ۰ تصاویر حزوانی از ۰ تن زِ کم ملد" خاهیی فر کرفه شوه . کامران گریم ویرا دوستعلی -چیزی لهت گفت 1 اختانها و آبمهااز دید عنصی «زاوسه ۱ 4 گربه به میان کومدااش کنترل میکند و نمينی گریمور هم عرقصورت گلنار -. نهیایا , فقط نیگام کردلا عریض». ۱ یعون بلال 9 تج شاهین فر را عیگیردصدای دوریین همراء نزديك بود از ترس بمبرم . حریناش ۰ ادم اول فیلمش راموچودی ۳ ره پیکارش خبلی بای بن._پادمتور پاسبی قزوع پکار ميکنده دوستعلی -خوب دیگه خدائه آدمازو بیبهرء از عاصر فهرمانی تصویر میمازده مبرسد جطوریکه میگوید : آره بايك همچه دختر بزرگی در . یکجوریافریدهیکیخوشگله منل نو, یکیام که حیلیراحت کناث میخوره او بیاررود من بااین فیلم میخو اهم به آنهالیکه مدکه ف ۵ یچاره : دزن بایاجون. در لحظات کرفتاری . از کوره درمیرو ۰ ِ پدری زشت مثل اودچویون بیچاره ؛ بریم باباجو , ۹ مگویند پاسمی لمی تواند فیلخوب بازد. کات ۰ هلان بمدی جواب اهیننر رم متلا انجام يث فتل اتفاقی و بیمنظور + ۰ ۱ ۰ 7 3 ودهنی عحکمی زده بالم , لت عرمقابل وفنی که فاضای چا" کنرده چدازدومه ناف کاز مداومقیلتداری چناناورا از درونمتلاتیمی کند » کهتسام ۱ هی از فیلمترداری از چنت شات" مستلف ای مک ۱ ۲ ی زندگیاش تحتاللماع آن قرار میگیرد. ار ۶ و بود. ز این سکانی هم بایان میپدبرد سیاأماث 9 1 ۰ ۱ ماظر کمک ایها عطوق خورآگید را باه يك فکری برایش میکنم . . "یاسمی تاشب به افراد استراحت میبهد و وهمین ۷ ۱ میکیررنه واین باعت قطم قیلسرهازی میب واز کادز غارج میشود مجندا نحل قرار است امشب آمدن والیزاده را ببس شخمیت» ی مه ِ س که وا وساپل را جمم میکنندویه دوربین عوض میشودودر «حایثات» قسراد نرد پدرش فیلمبرداری نمایند. ی 4 هت رز 1 4 لفات اکیپ میروم . میگیرد که خروج شاهین فر را ازقهوهخانه برون يكاتاق سرومدای مرهترونمند یکین های فیلم» مردشرحری اه ب
۹ 5 زنآرایتگر راپندهی زروسیمخودگردانیده: ۱ و ان میمازد. ازابادیانت کترمقاپل زو انز اب) باه ر
روز دوم: دهعلی آباد ات یک راو رن و کهسرمتاپل (والیزاده) فرب 2 ۳3 ت
: ۳ الیانت .۱
امروز دومین روز اقامت مسن بر برای صرف ناهار تعطیل میشود همه اقراد شنیدم بااین دختره مطرب گسرم ده پر هی 1 ۱۳
دج ین مان فیلم حیولا: میکثرد دورهم جمع میئوند صمیمیت محیطراف! گرفتی » راسته که عاشق این دخترنیسرویا مردیمردهرخورنه:ودیگریمرینو 3 ۱
شب گذخته مرنشتی که با رن مبگیره در گوشه ای پاستی با کامسسران . عدی . که اذکر ماخهیی که هرک متوله تقد۳ا
باثتم باهم از فیلم حرف زدیم و حالا پینی " آمیستانش برباره سکاشهای بمداز طهسر ب تما ۷ آت ات باب مسیراست ۰ *از زیرمنت مود تولوز
داط ال در 6۰ گیلومتری گرگاندر حرف میزند در گوثهای دیکر عمهدوربيك وبیآلاش مطربوولگرد میگیدچهسفلوری بپرون ماید. 4
ره دی خلاعه ای از آنرا ایمانورهی کرد آمدهاند وفایی هم یه داریدولیدر نظرمناونمثليك کل لالهخودروی * منظور حریناش از دال کر این
مور کم . آشپزخانه رفته است که باگهان سدایجیخ. بیابوئیه که هزار مرتب 44 آن گلهای اد و د بت نان ۱۳ داستان فیلم داتان پبر جسوانی وفریاد یکی از پازیگران پنام فریده بهرامی برورده معنوعی شرف داره ! ری نا وی ۳ 7 ۱ است بنامفرهاد (ورالی زانه)ته عسلیه پر پنند مینود که : وعمینطور سروصداها چنب وچوشها نوی بات فیها نک لِ
(حکمتآرا) برمبخيزه وحتی و گ وفایی سوخت؛ وفابیآتیش گرفت! ادامه دارد فکرمیکنم تافزدیکیهای مسج مهررل در کت از اوزژهای ۰
پلاختر يك روسنایی بنام گتار (آزام) که لاه هي بطرف سر ميرديه که ات دشتت ۳ سر نتارمدین که ۷ حرکات از بیشار۳!
بایدرش دوسنعلی (تقلسی) زندکی بریر دفابی دا ميبينيم که دور خودش میجرحد ومشفول تتظیم مطالیم میباشم تافردا دا 1 ردواج کند اما کار مورد نوچه بسك فریاه میزند پلاقاصله يكظرف بز رکه ماست. اول وقت بطرف نهران حرکتکنم و بیب
3 3 ۳ ۳ بهم میزنن. هرید زد تاياور سابتا خالی مب مموییتن ما رقرنکن.. عصموریه ری تب سیدسران لسیاد از نطر هریتاش , این آدمها
کذازد و بسد حسم كمك های مغنمانی ۷ نگپرم ۰ ۱ و 125 :> ۶ ثت خودنان را تعیین میکننده ید بت یج ای (متهی چا فد سا مه ی و ح اي بر قعیث فردیرٌ اجتماع ورابطهای کاهیفرسی درقاوودخی داوی مش مرکول میکنه و ملرف ان برگرء.. مکتبهای سینما (بقیه) ی ۲ پیش میرود که چویان جانش را برسر این مه بسچ ور کرلمی له کین با بنارد اورا فراهم مازد . ودر موره رئیش «
7 4 1 روز سوم: ده شجاع آباد مان ری رکه اه در نی ِ پیی مینگرد.و تصبری وا ماد مریم جنیت غیلی زانی ک. ...6 ماع آاو نگ اکیب و تا بعداز برهه تاظهر باسرعت.
خبردار خدهاند دراطراف کردآمدهاند واین است وهمه براين محل چادر زدهاند و آغر نیز.؛ دیوار بلند مقاپلرویش قیق مرایهاز را میبازد که حما
خودش باعث کندی کار میشود امروز دناله دندکی مهکند حال وفایی نسبا بهیوهی را که حمیثه حل پاك اسل مر متابشحضور . ام فیلم برمیآید + موضوعموره ۱ محنه روز قیل دا میگیر ند ی اه است ملوم شد که سوختگي و کی میکنه ۱ فسهابیاستکه بر زرندگی + ۰ 1 ّ ای یک و مد ب م ۹ ب
۳۳ ۳"
#رجعمزا: ا یا رل سای وود 2 4