Cinema Star (October 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

از ای تقریا.. قبل از آن که بتوانم به حرض‌احافه کم که امنوارم پاموففیت يك کسی چند طربه بدرزد که بافریاد بیاپدنو کایسان گرامر + هدان پلیس چوانی که بر ایم‌فهود وروزنامه آورده بود واردشد. همراه‌اويك میز انتو بودکه آن راکار میزد تحسریر ازهم‌باز کرد ودر آنجاستتر کرد و سپس يك رومیری تمیز نیز روی آن پهنکرد, مس گنتم : امیدوارم که با موفیت بوده. 5 کاپینان کرامر از پشت يك‌دودغلیط 1 دیگر که از دهانش بیرون داده بود سرش را به علامت عثبت تکان داد. 3 اوه نله خیلی . 1 پلس جوان از اطاق خارج شد و 7 گذاشت که در . باز بعاند و سیس‌بايك‌چهار چرحه که آن راد ر جلویش هول میداد واره خدکه روی‌آن همه آن چپزهانی که / برای يكك صحانه عالی لازم بود «وجسود داشتد . ازروی دار خوراکی‌ها جنس زدم که بایتی برای‌دونفر در نظ رگرفنه‌نده بیس مردمتوزمین یر ود کرام به عحبش ادافه داد از ب وردونی بالاخره دهانش را باز کرد . آن پائیس در سرتحانه اش‌ها هیج انطار نداشم جوانی که میبایستی سرسخث و بردل و حرات باشد این چنین از دیسدن. نعش ها و جای رخم هاي حاصل ار گقوله حا! ش‌سفپ نود. ما يك اعترال‌نامه‌منصل از او پدست آوردیم .اما چه ارزشی میت نواند این اعتراشنامه داشته باشد ] چله آخری با يك نوع آه منانسر کنده از گلویش بیرد آمد. که فکر کردم: او از نمام این ماجراها سیار مناسف است. حیلی محکم گت . : خوب حالا . بهتر ات صحانه بخوریم من دارم از گرسگی میمپرم, درحالی که صدلی‌ام را به نزدیکسی آمیز صبحانه م یکشیدم پرسینم. سس مور شماچیست‌از اینکه چه‌اررشی مینوالد این اعتر اف‌نامه داشته باشد؟ فان" توس خودش ممالید ۷ هسیجان کت ن.. اعت نه ون کرامر که داشت حقداری کره بروی ۷ جالسون , هگامی که تما دیش ۱ فن کردید. درست در لجله‌ای بو د هدام استيك آب‌دار برا ی‌خولم درست‌هی ‌ بناپراین غدا حورديم ۰ در طرف نه دفبقه آینده آنم میتوالست فقعا صدای جویدن, , بهم خوردن کارد و چنگال روی بثناب‌ها وهورت کشیددقهوه داغ راشود, بالاخره کرامر خودش را کار کشید و گفت: معذرت مخو اهم. پس دهانش را بايك دستمال کاغنی پاثث کرد و آهی رصایت آمیز که حاکی‌از سبری او بودا زگلویش بیرون داد و یمد دستما ل کاغلی را عچاله کرد و آد را توی پشقاب خالی‌اش انداخت و شروع کرد به حرف زدن. بوردونی تمام داسان لعسی‌راابرای ما نعریف کرد. وفت یکه اوشروع هصحت کرد دیگر نمی‌ند جلویش راگرفت. این واقعا کتافت کاری بزرگی بود. بك کار کشف . طرر عمل در هر دومورد یکان بود. دختر ها حامله نده بودند و کارلوس خیلی ساده آنها زا تحویل گارد محاف نش داد با این دستو رکه او را از شر دخترها راحت کنندکه آنها هم بدون چودو چسرا دور کارلوس را انجام میدادند. آن عنم بدین طریق که , فبلا بهروش خودثان لدت عیبر‌دند. و پهدختر ها تجاوز عیکردند. بوردونی ادعا کرنه که حودشی هیچ وقت دراین لدت هاش ر کت نکرده است زیر کهاو ازتعام این جربانها جوش نمی‌آمده و آن"ره قیرانائی‌دانته‌انت.اوبرّابماق تعریف کرد که چه اتفاق هالی در اطاق خواب کارلوس رخ داده ات و او خیلی ععرور بود از عکس هالی که تا کنو نگرفته بود. بخصوص ابنکه بوردوئی ادعام یکند که آنها عکس هاي بپار هنري هت کاییتان کرامر بادست اشاره یکی از کمدهای عخصوص پرونده‌ها در پشت سرش کرد و گفت : من"تمام آنها را گذانتم به ابجا بیاورد و من این احسای وحتتالشر ادارم. وفتی که مانعام عکس‌ها را بورسی می‌کنیم منکن است قتل‌های دبگری یز کتف کنیم. سیصد دختر جوان گیو گور میشوندو اثری ار آتها پدست لمیآید. ابر وهایم راچنان بالا کتیدم که.تلان تنهم بسیار منعجب شدهام . ابا درحفیقت املا تعجبی بر ایم نداشت . این رقودرمقایل دختر ان گمنده شبکاگو خیلی‌ناچهیز بود. تکلیف کارلوس چهتو دکایینان آبا اورا دستگیر حواهید. کرد ٩‏ اونگاهی باعت دپواری کهرماننه وس دقیقه راننان میداد انداخت و گفت: وانح 1 2 است . اوبایستی در حدوو ۳ خر نکسار حسائی (ب) به چه انهامی میجواهید اورادسگیر کید ! سیکاری از بته سیگارم تیرود آورنم ویکی هم به‌او تعارف کردم وبر ای‌خودمان هوم . این سئوالی است که برای من هم پیش آمده‌است . این چیزی است > بایتی رئیس پلیس واداره دادستالی‌درباره آن تصیم تگر ند ۰ مايك بوردونی پعلت تجاوز ‏ وکمك‌در فتل عتهم حواهد شد. کارلوس اما يك موضوع دیگری است . ما بایسی خیلیبا احتباط پیش برویم . او بك آتم سحرف جنسی وقائل است . و من گمان ییکنم » نكوتردیدی در این مورد وجود داشته ناشد. ابا علاوه برآن او سك شخصت معروف وبسیار موردعلاقه تیزهست.عیتوانید جنجالی راکه از دتگیری او برپا خواهد شد پیش خودتان تصور کید . بصوسص اینکه جوانك بیچاره حتی نستواند حرف برند که از خونش دفا عکند ۰ من حالا از جنجال که هواخواهانش بریا خواهند کرد صحت لميکنم بلکه ار روزنامه‌ها و مجله‌هاحرف عیزئم . از و کلائی که يك دل. ويك زنان آزادی فوری اورا خواهان خواهند شد.. دختر ان‌انتلاپ آمریکا: خاید متینگی‌درمقابل‌اداره شهرداری‌بر با کند وشاید هم نما دگانشادرابه و اشنگتن سر ستند. نه , مرد او سرش را تکان ذاد . تب ..:. این جریان را بایستی عابتا دستکش ابرشمی ست بگبریم . آرام‌مرد. خیلی آرام : 2 چشمایم را نگ کردم و گفتم. عبر کنید بیییم . ان دص زا میدهد که شا اوزا رها حواهید کرد؟. او دود سبگاز را گذائت داحل ربه هایش بنود . سرش رانکان داد ولسخد اراحت کتده‌ای بر لبانش آورد. برشیلان: لعنت» به ۰ د رکالفر نبا عامیتوانيم کی‌را حداکثر دوروز برای بازجوئی بگهداريم . پي پابایتی او را آزاد کنیم ودااینکه اورا مهم کنیواگر او رامتهم کنیم ازيك‌سور اخی‌سر و کله بسکی یبدا مشود واورا آزاد مبکند . زیر بك چنین شرطهالی ه رگ درموقعیتی‌نخو اهیم بوذ که تنوانیم کارلوس را بیش از ۲روز فانونی اینجا نگهداريم . مابایتی فتکر دیگری برای این کارلوس نکم . کابلا وبزه واستتالی . س گفتم . ۱ هان میفههم . تما ۲روزاوراانجاً برای باژجوئی نگهمبدارید. وقیل ازاینکه هه ساخت متفی توداور! به 7 بت و جر آتهرب ار » بلیس . 7 کنند بخصوص وقتیکه آنم نداند که او کجات ؟ . البته حق قانونی اوات که يك و کیل مدافع ویر شگ‌سما لجت راز دش بخواند اما این هم فائده‌ای بر ای‌او س اهد دلشت چون این خولد کتبی‌خداخون گر فنه ومیتواند حرف بزند . کراهر رش کرد . هوم ..., شها خیلی سربع عبنهساد. آما دراین مورد مایاك کمی‌باروش‌دیگری پیش میرویم . او امروزهم اممايك‌ورتونی اینجا آورده خواهد شد نا ( گوس لارس) را در سردخانه خاسانی کند البته ازهردو پعلور جد!گانه بازجوئی بعمل‌خو اهيم آورد. البته از کارلوس سئوال های معولی را خواهيم کرد وخواهيم گذشت که جوایب هایش را روی يك حنحه کاغدیوبد.اگر همه چیز مطانق عقررات بیش برودیتوالیم تعام چریان ها را در به الی چهارساخت‌نه اتجام نرباییم در روز بعد او بایستی ایو بر بلشرا شامالی کند ودرانجا هم هبان کارشای روز قبل انجام حواهد گرفت ودرتب‌همان روز ما اورا به اداره پلیی دیگری‌خو اهیم برد واو دراین ین سایه‌خودش,ماپك‌توردای را از دست میدهد وتعام چیزی کادرظرف 4۸ ساعت حواهد دید افراد پلیس هتد و بی ودر روز بعد به او اعللاع خو اهمي‌داد که بایك‌بوردونی به انهام‌تجاوزوقتل‌دستگیر شده است وسیس دفترچه یادداشت, اجفویش خو اهیم گرفت که نظرش را روی‌آن‌نوید دراین ین اونانستی بمرز از حال‌راتن ازغدت اراحنی وختگی رسیده باشد و بر ای‌اینکه تعام این ماجرا را اثرقوی‌تری به نختي میگذارنم که او اعتر اف‌های‌مارای توردونی را به دیند و شنود او خده‌ای کرد که دبشتر نتفر انگیر بود ومیس اناقه کرد ند لور بت خوشان مباید 3 اوه نله خبلی . -دراین فاصله ترتببی خواهیم داد برای ابنکه هواخواهان اورا خوش کسم ویچهای خر نار را دور نگیدانه سا ریس عهیتیت که از قبل قرا رگذاته‌ي کههرروز بك دولتن از وضع مسزاحی 4 لامت کارلوس ببروث بدهد. بلور تنب که اجتماع دیب درجلوی در کلسيك‌داعث کده که وسع اععاب اورا خریب کب و ۰ ام آر امد حالش را وخیم ثر نماید واگر اواراش بتری دانته باند حالش سرعتر رو * بهپودی خواهد رفت ۰ ص نم 03 طلین خوبی دارد اما از بك‌چپزک