Cinema Star (October 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

۳۹ ۰ ۰ این موصوع را ۰ رد کند ؛ نمام‌مدار لشدییا کنید. وبعلاوه اعتر ادهای ونی ها . در کالیعرسیا مود ندارد که پنوانداور امحکوم یگونه ؟ ایترا نمی‌فهمم . ال در کالیتر یا هیئت مصده‌ای 4 اقلا چند نفر از خانم ها در آد تالیش داد. که چه؟. خودش را بیار ریبا و و اهد نشست وائعه آد جدابیست در فضای دادگاه پخش خو اهد هالی که چزو هیئت سحسه هرگز يك سنجاوز وفانل را آنها چین کارلوس ر اخواهد فان‌فت) وشو الیه کالیعر نیا . تها تصیم یکه هیشت خو گرفت » بیگناه ؛ است. کراهر هدنی مثغول جویدن داخسل د وین فرو رفت . بالاخره‌شاد 1 ته .۰ , باشما باشد حانث. امااین ط نیت . وطینه‌من دراین ‌ خخص مورد سوعظن را رثك های اتباتگاهو اعتر اف‌هارا وجود داشته باشند» تصویل ارم که بتوانم درانجام‌وظینه میبود . چون پمض‌هفثار ء چوانك و ارد اطاق شد. کرامر کر دکه میز عبحاله را جمم من‌هم خواست که‌اور اتر کنم‌چود بکارش ادامه بدهد . جایم بلد خدم وگفتم ۰ مینکن است خواهشی بکم . یسك ی ۳3 انجام یدهید کاپسیتان او نگاه سوتخش داری من انداخت اپروانش رابالاکشید . يك لحفله سب ر کنید جانسون ۰ من اعتر اف کنم که شا توانسه‌اد ای دوقتل را برای پلیس حل در گزازشم از شعاببه یک هم کرد . نرديك بود فریاد بزم « نه , ترا بخدا نه , خواهش میکنم ارید نام می خارج از گزارش‌شه‌ابماند. یچری در آمریکا بخون من تشه کر تا او عبر کرد ا پلیس جوان‌باچهاد 4 از اطاق خارج شودودردا بنند. میخواهید . کاییتان » من فقطمی پس ار کمی اندیتیدن گفت . خوب‌باشد. . اداسوری‌مینوالست‌در روزامه اعرور حیلی ار ماجرا را فاش کند که درننیچه کار ما بکلی خراب میشدولی اوایسکار را نکرد . بسیار وب (اداستوری) اولین فری خواهد بود که به‌او الاع حواهیم داد , ب متشکرم کاپینان . پاکچکاوی پرسید . سب خودنان چه مینوباه [ سس فکر میکرد م که شعا بر رگترین خپر نگارچنالی آبریکا هستید , سیحواهید مقالهای‌دراین باره بنویسید 1 ب من لمیخواهم با این جریاد‌سرو کاری داشته پاشم . البته این حرف دوراز حعیص‌بوداما يكکمی اورا گیج‌میکرد . او چینی به پیشانی‌اش داد , من اپترا| نمیتو انم درلذیکنم ۰ مس فکر میکردم تعام زحمتهای شما برای‌خاطر وتتن بقاله بوده است ۰ من حندیدم , اینجا محل شکار گاه من‌نیست. کار من درشیگاگو است . نا بعد کاپسستات ۰ خداحجافند . از بیشش رفتم تا ریشم را بتراشم و بکمك يك حمام بخار تر کی بوی سول زندان را ازندنم خارج کنم . #۳ دراطاق عتل بایکی از این‌یاددائت‌ها روبرو خدم که نوشته بود ؛ خواهش‌یکیم به‌آقای (فلویدفارل) تلع نکنید. که هم فوری به او تلفن کردم . من میباپستی‌در همان دقیقه ای که کاپیتانراتر کردم‌اینکار راانجام میدادم . کاری که آقای فارلو آژانس روداترم انجام میدادند. برایمن خیلی خرج برمیداشت تقریباهرساعت کاری ۰ دولار . صدای فارل را شنیلم « صبح بخیر آقای‌جانسون.امیدوار بودم که شما امروزبیش ازظهر بماسرخواهید زد . مامقدار زیادی خبرهای جالب درباره موضوع جمع‌آوری کرده‌ايم ۰ خیلی باادب و احترامگتم . بسیار متشکرم , من هم خبرتاژه‌ای برای شما دارم . يك لحظه صب رکنید . مثل اینکه میخواست دفترچه بادداشت خودش را آماده کند . امااودیگر احتیاجی به آن ندائت . صدایش دوباره‌شنیامشد. بسیار خوب بفرمائید چه خبری» ازهمین حالا جریان را خاتعه پذیرخه قلمداد کید ودیگر اقدامی‌در این بار‌نکنید 3 اوه ...این اما خیلی نا گهانی است اقای جانسون وغیر معولی حرف شا را کاملا قول میکنم ۰ امااینپار نمیتوانم توضیحی بشما بدهم‌آقای فارل فقد بيك دلیل که بزودی خودتات آنر! خواهید . فهمید . امااگر از اینک+ سون فرصت قبلی به سکاری خبا خاتمه میدهم خعا را تاراحت میکند اشکالی‌نداره میتوانید انعفور حداب کنید #همکاری‌شط و ۳ 4 پامن » پابتن دفتر کارنان امرور عستر ۰ حانعه حواهد پدیرشفت . این موضوع اورا آرام کرد. ازاو تشکر کردم بخصوص از ایسکه آنها حیلی سریع وخوب کار کردند واز او خواهش کردم که پك گزارش کامل په آدرس(سپولا کانیون شعاره 4 ) برایم پغرستد. سپس چمدان حودم رابستم وبه‌های‌هم تلفن کردم . کسي گوتی را پرنداشت. به استودیو نلعن کردم و بالاخره موئقی‌ندما او صحبت کلم . او گفت : من لمیتوانم وفت ریادی صحبست کنم . اینجا حیلی شلوغ شده . چهخبره.! من از عتل زکاسالونا) اسباپ کشی میک وباز بخانه (راشهودود) بر حواهم کشت . خیال‌دارم يك چندروزی‌اسراحت کنم . آنجا چرا خلوغ ده 1 او صدایش را آهته کرد . يك اسکریپ؛ . جدیدیر ای‌يك‌ستاره چدبد (فانفت) بایستی نهیه نود . همه چیز خیلی سري است ۰ بسیار عالی‌است . به مانسی وارر از قول من لام برسون . برایش آرزوی موفقیت میک . بدچتس از کجا توانستی‌یفهمی 1 ساپس مپخوالتی غیر از او چنته کسی رابرای نو انتخاب کنند . هان , بمن تلفن کنی ها . باثه ؟ واضح_ است عزیزم . اما نمیتوانم بگویم چه موفعی ایسکار را میتوالم تکس. خداحافظ . عرسی که تلف نکرتی» چمداتم را روی صدلی, عب ورد کهنهام انداختم وبطرف اداره روزناعه (هالیوود گاتسته) رادم . اداسوری يكث میز ويك ساشین تحریردراختیارم گذاشت. پشت میز نشتم ومغول نوتتن حفیقت‌شدم ونه چیزی جز حقیقت‌درباره‌جی نکارلوس جانی جنسی فاثل وساره سایق فادفت , تمام ماجرا در پنج هزار کلعه روی کاغذ ثبت شد وتشکر از چیره گی ام درتوئتن ک+ مقاله نسیار جالبی غده بود . نسخه اصلی را درك پاکت بسزرگ گذاشتم که نام اداستوری روش نوشه ده بود و کبی آنرا درپاکت دیگر یگذاشت م که به آدرس سردبیر روزنامه کرونیکل‌شیکاگو نود . هردو را بدفتر کار او بردم و نحه اصلی را به او دانم , بیا اد. من نه تنها عقاله را در اختیار تو گذاشتم بلکه آثرا حتی‌بسرایت نوشتم و آماده کردم . عکس هالی کال سارالوینون والراکوواکس داری به آن اضافه کن وهعه راد رگاومدوق‌بگذار, کاییتان بتو تلفن خواهد کرد وبتوعلامت شروع را خواهد داد . آلهسم درست در زمانی که جین کارلوس دستبگیر ميشود. مقاله اینجاست وتواحتیاج داری فتطبدهی آنر | چا کنند . خوبه ؟ سخوبه , او خندید و کثوی میز تحرپرش دا باز کرد و عکس هالی از آن بیرونآورد و آنها را بطرف من دراز کرد . اسامیی بر ند گان شهرستانی رفر اندوم بطوریکه الطلاع دارید هفته گدشته اسامی هضت تن از برندگات تهرانی رفراندوم محبي‌ترین هاي ثش ماهه اول سال ۳۵۴۵ اعلام شد که با آين دوسان صین تماس تلضی با حضوری» فرار حور در مجلس جشن کاپساره باکار! گذاشته خد که در هفته صای بعد رپرتاژ آد را مشاهده می‌فرمالید. اینك اسامی‌برندگاد شهرستان ی که لازم است مجدد! آدرس‌ومشخصات کامل خود را برای ما فرستند تا تسرلیپ ارسال جواپزشان داده خود. ۱ خانم عهری کاظپسورب شهر ستان لاهیحان بر نده بکنستگاه تلویزیوت ۰ _ آقای ادر عکانی شهرستان اصفهان بر نب ه کیاب‌بز ترفی. ۳ آقای ابر اهبم شادسشهر ستات خرمشهر برنده یکلستگاء دوچرحه کوربی ۰ 4 دونیزه‌شهین‌اجیشه رسنان کازرون برنده ماغت کپیوتری. ه آقای ایزدیاوری غهرستات چهرم برنده عاشین تحربر. خانم اعفلم سادانیسشهرسات بهبهان برنده آسسیوء گیرک: ۷ آقای‌اسیه زادی-شهرستان رشت برنده دورن عکاسي. ۸ آقای امان‌الله بو کسی خهرستان زنجان برتله رادپو حبط ساعتي +« مت من دوعکس رولی را برداختم وآتها . . را در باکت خودم گذاشتم . او هم همین کار را باباکت خودش کردوبقیه عکس‌ها را درون آن گذاشت . من‌اوراتر کردم « او هنوز داشت دستاش را بهم میعالید . پراز خوشی از چیزی که برای هرخبرنگاری عاليی وخوب است .بكخبر اختصاصی چنجال برانگیز ۰ تقریبا ساعت پیج بعداز ظهر بودکه من به کیلو متر راه رایشت م رگذاشتم تا به بنگاه کرایه اتومبیل بروم ۰ آنجاشیعه . . فورد کهنه را تحویل دادموبهفرئاننس‌تلفن . . کردم که بباید ومرانخاته برساند + ۳ 4 ادلمه دار صِ