We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
در مقدمه ...
نگربستن به انسانی «انسان» و هرمدی که «هترمندهوار زند گیمیکنده ودر بروزهای خریعانهی هتریاش تفس میکند » پادپدی «شیفته» وار و در واقع عیبپوش شاید » اگرنه به زیان نگرندهی پویا ۰ که بی تاثیر گذاشتنهر آنچه کابرقلش الهام شود وجاری پر صفحات کاغد....لیکن: چه میشود کرد که بهرام بیضانیراکه هترمنداست ودر گستره سینمای محنود ابران تاعری حقیقی وراست گوچناندوست میدارم و باورش دارم که بانگامئوقانگیز ومثتاق نگاه کردن به بروزصای ذات شریفش اگر نه شرط آغاز کلام که در واقع » پاپه واداس هر نگرشی اتکه بر کارهای معنود و محدوذش داشتهباشم....
تهرام بیضائی با رگیار بهسینمای روشگر ايران گام نهاد وداگامهانیاستوار چه در روند وخط پیشرویوتکاملقصای هبین فیلم و چه در کارهایدیگرش,سفر (فیلم کوناهی که برای مر کز سینمال یکانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان ساخته است ) + وبعد. غریبدومه. کهسویرسبليك اش داستد و گوخش سیار کهاز تارهایبر پیج
وخم نهن فراگیر ندهاشراه گریزیجستچو این ربان » باقدرتتمام,حاصیتهاینمم بخش خودرا ازمانع زمانعورداده است. ودر طول مدتی قریب هزارسال ادامهیافته است ؛ ولی زبانی که هماکنون وجوددارد بخول شما زبای است نرجمهای (منهماین راباوردارم)؛ و زیاد مناسب لیست,بگمان من زبان فارسی پاید فارسی باشد و بسد تکار ردن » ترجمهای بکار بردت ۰ روزبت نامهای بکاربردن و بدتر از همه بکار بردن بیجای کلماتی که درواقع حرمتتان رااز بین میبرد ۰ کاری استاخوشایند و موجپ دستمالی شدن کلمات میشوند و آدم احاس میکند که غلط بیجا وبیموردنکار برد ریان فارسی عصانی اش میکند. ,
9 علیرضا وزد دریاره پیمورد یکار پردن کلمات در زندگی چاریروزانه ونیز در نوشتهها . مخنی دارم و اينکه امروزه میشود گفت که حتی معنایپسیاری از کلماتی که در گذشته باز ک و کنشسدهی محتوائی غنانی بودند وحتی پیام رسانند» ثیست وآن احاسی را که پایددر شنوننه برنیانکیزد ۰ که ازآن جمله میشود به کلمانی مثل وجدانشغلی؛ ارزش: عواطف , احاعات » روم و
۰ و»++و
کتد وبرای پوتاسن ویهتر سگویم
یگمان نگارندهی این بعلورتا فیلمستر ( ه
«لاپوشانی» کبودهای موچوددر زبرساخت بظر نمیرسد برای کودکان ساخته شده
درونی ادراك های خودازسسهایشکوهند «آاروشانه» سعی در کار گذاشتن هسر آنچه که این سینمای (فلسعی اجتماعی) باز گو گر وتصوبر گرش بود
بیضانی » مردی که با نخستین کوشش انسانی اش در چهتبرقرار کردن ارتسباطی حالی بامردمی که در انتیاقسینمائیر استگو وصادق رنج راه وایستادد درصفسیا را حمل میکردند , چنان جایگاه انسانی ارزشمدی بافت ؛ که حتی رفییاد و کانی که بهسیب مشی سیمالی شاخنه شده شاد چشم دیدن اور؛ نداشتند نیز از اساله ادبه مقام فیلیهای سرثار از لحظاتسیندالی و السانی اش خودداری کنند . وایباو رکه پیش از او ویش از او هرگ کسیچنین زخمه بر ارهای قلب وتو ادف انسانیسیسا دوستان ایرانی نرده است
نبایشامه پهلوان اکیر میمیرد ۰ هر ام
بیضالی , باب آشالی مرا باانسانی گشود که در وافع ؛ درحسرت ارزشهای از دست رفته نود که چون دیواری ست شده در آستانه قرو ریختن است .
نگرش حسرت بار بیضالی منتهانی که_یام رگ پهلوان اکیر از دست میروند
اثاره کرد که چه بسیار تهی شدهاند آعرور بهرام بیتائی : هرهم دردام اینتهی شد نگرفتار شده است. .... ولیز کلماتیمئل درونمایه ... راستین و .... کهآدم به محض شیدنثان میاندیشد (سطحجهانی هم از اين چمله است ) که طرف روشنفکریاست روشنگر وبعد. میبین دکهاز آننخبر ها نیست واين کلمات دیگر حتی درموردخانسازی وآب حو ضکشیدن هم بکار میروند . ۰ علیرنا وزل : مثلا درونماسه حوض را خالی کردیم ا! ۰ انکار کلمات حای پکار رفتن خودثانرا کم کردهاند و نمیدانند که براستی کجا باید بیایند بهرام بیائی : کاملادرستاست . عیرنا وزد: بپهلواناکیر + و جنیههای محتوائی ونمایئیاشمیپردازيم که دراین ژمینه حرف پیار است ۰ دراین نمایشنامه چنین بنظرم رسیدکهاگرپهلوان رامایمنوان الگوی يكآدم خوبوراست و هرست بپذيريم ۰ شا کوشنی داشتیدکهاورا خیلی نها وازهمه مهمتر درمعرش نهدید ندان بدهید و این نهدید بنظرمیرسدکها تام جوانپ است وثاید حتی از جسانب
باشد ) ادامه عییابد ودرستر شاید ابسار نگرش بیحالی رنگی اندك خوثشبینانسر میگیرد و زوال پدیری متوچه سنسهای کهه وشاید در تحلیلی اخوشایند میشود., رگیار » نشانگر اوج بیشادهوصمیمانهی اجتهاعی وانسانی بیصالی است تاآنزمادو رگدهای ارزشند بیش عمیق بیضالی از
مشکلات ومایل آدمهای جامعهدر آنوضوح باشد ,
وادگی حیرت انگیزی رخ فینماید و بویژه سادگی بیان وپیام فیلم که حتیدر يكپلان نیز متکی بر تجربه دیگران در گذخته و زمان نمايش فیلم نبود , بهاین ععی که راحتی دلپذیر بیان وروند حط تکاملی فیلم خود در تحلیلی تکاددهده و گویای شکوفالی يك مینعاگر اندیشند در بههی سای بی تجربه فارسی بود
سفر وغریبه وعه که پیآمد تصورات ونگرش های هرمد فیلسازدرزمیهپاور دائتهای فلستی و اجتماعی او و حاوی تحیل ی سیسمانی مردی بنامهر امبیضانی بودند , عوچب تشبت او بعنوان يكفیلپب سازاندیشند و آشا به تکنيكك سیما...به
گنتگولی که در بی میاید ۰ حاصل این اندیشه بود 4 گامی در شاحتیشتر اين سیماگر راستگو وصادق دريك ویزه نامه برداشته خود که باعرص پوزش ار او ۰ ه این سبپ که تهیهآن ععکن نشد و عغوان نکردد حرفهای مردی کسسه د کترهی سیهای ايران ؛ بدود اضراق فراترین مکان معکن ر! دارااست,بهبهانای منلروف کاری نبود که در
بهاین امی دکه , !
حور بكتاق تن داوری ر الرمی بخثاید و خود بر در رمسیهیمظروقبه داوری ؛ ننشید
دراین گفنگو که اتتهابعاول انجامید ودر آنمسیر وخط زن دگیانن سید گر راستین سینمایابر ادمظرح_شدولیز حنیدراررشهای کلام وییان وبعنوان تن اصلی نظرگاه عابود و هنرهای نمابشی که عرصه کلام آخر اينکه این گفننگو ی
ی
ما که
تجر بهی او طلو لانی دربچهای بود در کند و کاويكمنتاق ومورد اشتیاق به تصور ات باورها, اندیشه, وتخیل فلسازی که بانمایش فیلیم غر او
مه : بیاری را آرزوی خناخت تخیل و
تصورات پیچیدهاش, بعتوان باه مدیود وئیز جستجولی در عق و زرفایذهن
بیانی دیگر , چنانکه رفت ؛ نشانگرحضور در سای
ما بود .
روشگر و یش انانی او
ی
ی
که بنظر عیرسد دوسنش داشتهپاشند
بهر ام بیضالی : تهدین یکهمتو جه بهلو ان اکبر است » فقط بیرونی نیست ۰ اواز چانب اسول و باورهای اخلاقی خودشهم مورد هجوم قرار گرفته است واو درو افع از سوی اصول درونی خودش بیشترمورد نهدید قرار گرفنهاست. اودر واقع میب توانست کمی ی قیدتر از آن که هت باشد ودبسگ رکمتر از سوی توامل حتی بیرونی تهدید شود . شما خواندهاید نمایشننامه پهلوان اکبررا ؟
علیرسا ورل
طبیعی است که با چنین نظرگاهی خوانده باشماش !
هرام بیضالی : اگریادتان باشددکار هالی که پهلوان اکبر میکند ؛ باز گ و کنده توعی تمایل وخواست جبران گذشتهاست: اواز گذشته رنج میبرد , از اثفاقاتیکه افتاده بوده است ۰ سم اینکه او نماینده فرهنگی است که باینبست مواجه شدهاست» ونیزخود اوه با بنبستمشخصیروباروی است ؛ عمل او عملی معاصر نیست این خاصیتی است که درالدیشهبیاری از آدم ها هست ؛ شکست هالی که تو هسچوقت نتوانستهای جبرانشان کنی » انسان وقتیبا
تضادهای درونی اش مواجه میتود ولیز تضادهالی که در خارح از محیطوجوش شروع میکند به وعيواکش ننان دادد دیگر ایتکه پهلو ان اکیر نمابنده دورهایست که تعام میشود , چنانکه خوداو و هیانعلور که گفتم مردن در گود » عمل معاصری نست ومیشود گنت 4 جسبران ۱ گذخته است . اولمیتواند از خودشفرار | کند واین واقعبت است . ۱ عیرنا وزد: اسولی کهپهلوال نماینده آنهااست ونیزشانگر فروررپختن آ آنها ۰ در تحلیلی ؛ نمیشود گت کمست انیا اسو یعصکم
که در حرزمانی میشودبهبحث کتاننشان
اثپر
پنیاد و ییریثهاند پاپ و نیز پدیرتتان
بهر ام بیضالی : پهلوان اکبره در مرز فروربختن این اصول قر ار گرفتهاست وبه همین سپ خود نبزر همراءبااصول ی که نمابندهاشان است فر ومیریزد ۰
۰ علیرشا ول : یلیمیگوین که خودش نیز با آتها فرو میریزد؟ پفیه درصفحه ۳۷
7] صفجه ۵ - _ شماره ۱۵۷ ستاره سنا