We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
باهم در نز اعاندو ناهم راندارند.و ین آدمها را درزسر تا آنها راهر
اجتماعی آدمها که نشانا
2] هروز وئوقی در ه دشه ۰ ویت. باچگیر تشکیل میدهند. قضیه از آنجا نعحم یگپرد که جوان لات درصدد عوکردن مسیرزندگی تال حرفهی تکیتپارش برمیآندءا او را ایند افیون فحتاء نجات دهد, ولی این مسسر: چگیر است 4۳ مرنب و جمیاعت تاحتو ر
1 امکان وروی تع نش را از عم اهکاک سز
۴و «دشنه» با پهر ه بر داریو اقع گر ادانه از طرح و توطته » در گیری آدمهای يكتسپجایعه ر! از درون نشان میدهد .
منعلور «شبر دل» در «صبحروز چهارم» نه تاد ععل ضصد
اقصت وجودی آنهاست
[] سید راد در سح روزچهارم»
گرفتن این زندگی » در صییر جوان میپاشد.
آنمهایی که گله به عوان شحصیت های نخت فیلش ب رگزیده ۰ موچودانی هتند که منطنتان را بادشه وفدارءی یکه پرشال کمرخات بستهاند , بهانات می ماد
و گره کوز را له باتدنیر » کی نسولا
ختحه ۲۵۹
شمتیر می ایند همانعلو ری که اشاره شد. . فیلم در گر آدمهای يكث نیپ را
نسانمیدهد._,
ز فروت و اوه شرع ۰ و » نوعتهیی است کلسه به خوان. عاستو ارتباطی اصلی يك نمایش بخصوصی نر خیومی وافع گرایی لام و مورد نف است چود» این روابط و بگوسگوی آنمهایفینم است. که بهنقعله نظظر های در امانيكك زسهفول فرنگی ها ) ختم میشون
« کافر فیلم بسصی, گله لیر درحار و هوای هبین آدمها سیر مي کند . و ابسا در قالب خحصیتی منابه خخصیت. اوز فیلء دشه + که بکرور بعفور تصادفی دقضسم بادداشت و خاطرات یکدختر نهاومایسوس بهدستش میافند , وپنون آتکه آورانشاسد. درصدد رفع هوائج محدود او بر میآد
و این هبان ۰
« بهدی » با آنچه در احسفاخ غممت میشود : * کافر * چوانیاست که هدر او تقاط مثبت و خویی مییابد , تا معر فگسر این تیپ از آتمها باشد. انمهایی کب آنچه که ارزش نامیده میشود + وفعچندانر نمی نهد ؛ ومعیارهایی سوای مو اد دیگر آدمها بر ای ارزش قائلاند. . بر ای او اصز کار انان است و بازهایش
چنانکه در همین فیلم + دحتری وجود دارد که خو اسنههایش شاید. پا کفی محست و مشتی پول رفع و رجوع میشود. و اس مهدی است که تعصمیم م یگیرد بکبار بر او همیته و آخرینبار دست به يكسر قست پزند تا از آن طریق دختر ر؛ بآرزوهای محنودش بر ساند.
تقعهی تعلیق این درام در آنچاس #7 دختر هیچگاه اجی خود را نمیینده مگر وقتی که با مردمی او رویرو مینود.و آد هگامی است که ختم مییدی نوسطعر بده کشهایو عحل خوانده میتود
از نظر آتمیها + تخصینهایی صتز عهدی که ریاد بایبد عرف و عادتوفانود احتماع نیستن دکافر ند , درحالی که گلاسحی دارد حتیالامکان بر ای این آدمها خاسامه نگیرد و به خوالتههای آنها تاآلجا که ه هر جوم حطلی جر شود حقانستبخشد. و براین اساس برای نشاندادن روحسم احلاقبهدی , خصوصت نسیقضیه راحفظا م یکند. ,ونشان میدهد. که دراین نوع آدمیا هم عشق و عاعلفه مستو ادپافت.
گله تفکر رالیستی خود را از فیلسم ربریوست شب , مهر گیاه و کندو از دست میهد و مدل شینماگری میشود کسسه توچهاشبشتر بذات و غریزمی آدم هاش است . تا وافعیت وجودی آنیاء و هس باعت میشود که نتو انیم انن فیلعها را در این بحت مطرح کنیم و حو الهاتان ندهی ناب فصل دوم این مطلب نحتعو ان« ناتور الیسم و غریزه » که ازهفتهی آبنده ابر نسم شما قر ار حواهد. گرفت
[] ادامهدارد
شماره ۱۵۷ ستاره سا