Cinema Star (October 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کیک صص ص ‏ سا و مترویل بر بژیت باردو و ناتالی‌دلون ستاره های دوست داشتنی سینمای فرانسه در انن فیلم غوغا با کر ده‌اند توقف درسینما(بقیه) ی کردیه .آراء گرفتیم ومثل بو کنوری‌که نزديك است نالاوت‌شود » منتظر ضربهآخر حال به‌گفتکو درباره‌ی سفر بنينيم وتحمل کنیم » ضربه های سخت واقعیت‌هارا..... حرفمائی را که باز گو گر دنیای‌پیچیده‌ی ذهن يك فیلساز مولف‌است و روشنگر.... سفر » فیلم کوتاهی که برای کانون پرورش فکزی کودکان وئوجوانان ساختة شدءانت مثل عمو سبیلو » بکمان من درکل ۰ فیلم تلخی است . جام شوکران‌است » درسینمای اپران فیلمی که خیلی تلخ بود.تلن تزاز «رکبار» (البته, رکبارزيادهم‌تلخ‌نبود)؛ فیلم سفر ۰ گرچه کوتاهتر بود از رگبار» امابنظر میرسید که دراین فرصت کم .فیلپب ساز. میخواهد حرفهای بیشتریاز رکباردر آن بزند » یعنی چندنوع بیانپه داشتن » درحالیکه رگبار روالی ساده داشت‌ومنطقی که هرکه دلش خواست وتوانائی ذهنی‌اش را داشت » بتواند به‌سادگی باآن ارتباط برقرار کند و حرف فیلسازوپیامش را درك کندو بگیرد..., کافی‌بودکمی روی نمادهایش بیاندیشد وزحمت فکر کردن را بخودش_ بدهد . (مثل پلان آنخر فیلم که قضیه رفتن آقای حکمتی‌را مطرح‌میکرد » و هفت قدم راء رفتن » در پی کسی که میرود ». سر بزیر انداختن ,ودعا خواندن. صفحه موب زیت با ,ردو -ناتالی رلون شایدو کافی‌است ک +تو بدانی‌اينه ارا.. ولی ایجادارتباطبا سفر دیدن ). چندان هم ساده نیست » درسفر» حرف خیلی زیادبود. مثلا در پلانی کته درشگه چی دارداز ست میرود» (سقوط کردء است و نابودی مطلق » مثل‌فرورفتن درباتلاق باقیمانده است )۰ اين کمی‌هم 0 ۰ (لااقل پایکبار پهلواناکبر میمیرد را بیاد می‌آورد و فرهنگی که درحال از دست رفتن‌است. و به‌افکار آدمها چنگ‌انداخته است کهبقائی باشد اگرچه خیلی کوتاءه مدت .. حال اگر بازهم به دامن کلمه فرهنگ نچبیم » میشود به گذشته (که شامل‌فرهنگ هم میشود ) » تعبیرش کرد وبسیازی‌نمادها وسبل. های دیکر که‌هريك نثانه‌ی‌مبحنی‌اند. قابل بحت . بیضانی : فیلم چنان که شعامیگوئید» صرفا راجح‌به این‌نکتاحرف نمپزنده فیل‌در واقع بیانگر زندگی‌د و کودلكاست وسفرشان درجستجوی یافتن چیزی که پی‌جوی‌آن‌اند. بعنوان يك «خواست»یا آرزو » و راجع‌به بستگی آن دوات وسفری که باییش‌رفت تدریجی » تلخ ترمیشود وبصور هانی از آینده آن دو درمیاید .نمودی از آینده آنها » چیزی که انگار هست (وآنهانمیخواهند باشد )۰ آدمهائی را که در سرراه خود می‌بینند. » کسانی هستندکه بسدور ريخته میشوند » در حال مرگاند » قرو ميريزند و چیزهانی از این قبیل ۰ اء نها شماره ۱۵۸ ستاره سینما همه تمئیل هائی از آینده‌اند » آینده‌ا ی که خوشایند این دو جوینده‌ی‌جستج وگرتیست. وبهمین س ب‌است که‌دنبال پدر ومادر یکی از آنها میگردند ۰ این جستجو وسفری که جستجو را در خود دارند » در واقع‌بازگوی «فرار» آنها است. از ناخ استه‌هایشان. علیرضا وزل : در اینجا است کل فیلم کمی هم درابراز وتمایش سببل ها به نوعی اغراتی گوئی قابل درك میگراید.. بهرام بیضائی : بله » درنتیجاهمین فرار جستج وگرانه است که فیلم تقریبا از روال معمولی ومنطقی‌زندگی روزانه دور میشود ووارد یك‌دنیای اسطوره‌ای میشود که«بعد»‌های آن یا «بعد»‌ها در آن‌تدریجاو مرتبا بز رگگوبز رگتر میشونه ۰ مثلاآت و آشغال‌های که دور ربخته‌اند » وچیزهای دیگر سرراه شان که بعدیافسانه‌ای‌مییابند وآدمها و بدیختیها وتیرگی هائی که‌باید از آنها برید ودور ده مرتباابعادی‌بز رگتر پیدا میکنند . علیرضا وزل : بنظرنبیرسد که فیلم گویای توانائی بریدن ازاین‌تیرگی هاباشدء البته بگذرين از حرف آنخر که نوید خسته نشدن و جستجوی‌دوبار» را میدهد که «باز هم تلاش خواهيم کرد ۰ بقیه‌ی‌نثانه‌ها چیزی از امیدواری بدست‌نمیدهند...(شاید از سرنوشت مختوم !) بهرام بیضالی : کوئش بچه ها دای واقع همین دور قنن اروت رو سا اصلا وقتی دارند دنبال‌پدرومادری که آیند‌ی بهتر را باخود دارند » میگردند ۰ نشان میدهند که دلشان‌نمیخواهد آینده‌ای را که درقالب سبل ها ونثانه ها دینه‌اند ر یا دريافته اند )»داشته‌باشندیادچار ش ‏ شوند . علیرضاوزل : یعنی. دلشان‌نمی نوا موی مثل پدری شوند (مردی) »که‌دازند با اسباب و اائیه‌اش » میبرند. بیا نداژزندش بهرام بیضانی: مسلم است که نمی خواهند .البته آن تصویر هم خودش نوعی تمثیل است از آینده آنها » آینده‌ای که می‌خواهند از آنبگریزند . تعئیلهای‌دیگر هم همین حال وهوا راتصویر میکند آدمی که دارد درگوشه ای از ٍ درشگلچی که ,درحال از دست رفتن به‌هر کورسوی امیدی‌چنك می‌اندازد » آدمی که دارند به دورش می‌ریزند و... اینها همه تمثیل آینده‌اند, آینده ای که‌تلاش این دو کودك گریز از آن ,ودچارآن‌شن است ‏ کهاین‌دونفر می‌خواهندآن شوند . علیرضا وزل : ارتباط این دوبچهرا چگونه ,میشود ,تصوجیه کرد: یکی نوسد دهنده‌ی آیندهانت و تمثیلی‌از بهتر خواعی ۳ که‌منادی خوب میدهدو پدرو مادری را که آینده زیباتری زامیاورند. و دیگزی که درپی‌امید به دست یافتن به خواست ۰ دنبال دور. او"می‌رود »البته چیزی که دراین ارتباط (لااقل)قاتع کننده‌نیست یامتفاوت است , اینکه‌مادرتصورات ( وباورهایمان)» همیشه پیشروی‌ومنادی دهنده را در مواجههبا خطر و صمه وزیان دیدن تجس می‌کنيم. آنبه کی راکه‌در پی اومی‌رود » ولی در فیللم خلافاین نموده می‌شود و طفلی که پیرمیسمفا است و نویدآبنده: را می‌دهد صدمه نمی‌بیند و بعکس کسی که درپی‌حرفهای اوا است و نثانه‌هایش را باور می‌کند »مشحکه می‌شود » سرش رامی‌تر اشندو مسیی مصلوب می‌شود » این راچگونه می‌شود توجیه کرد؟ کسی میگوید برویم نهکی که میاید . بهرام بیضالی : کسی که در پی طفل منادی دهندم‌می‌رود » (بااو رفتن) در آرزوی‌یافتن‌تغلی بهتر است که. خیال‌م ی کند پدر و مادردوستش دریافتن آن پاری‌اش خواهند _کرد:» این است که کارش راتر لك می‌کند و دنبال اوراه می‌افند.او ثغل اش را از دست می‌دهد و او پدر ومادرش راءیعنی نوع صما‌دیدن فرق می‌کند » و صمادیدن هم خودش نوبتی اتفاق می‌افند » کلاهی که قبلا سر او بوده اینبارنصیب اي ن‌می‌شود و روی سر او قرارمیگیرد ظاهرا بنوست اتفاق می‌افتد ۰ کلاه دست بدست م یگردد؛ ه رگاه احتمالا یکی بهتر صدمه می‌بیند و ۶ شاید هم صمه جسمی . علیرضا وزل ::در هر حال مهم آن ان که شاه ام یبن [-] دنباله‌این مباحثه رادر هفته آیندهمطالعه ۷