We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
سس
گنتگو با بهر ام بیصانی »
بایهلوان اکبر هیهیر* * ۳
راآغاز کردیم به ژرهای همر "ه :ی دنبای ذهنی ؛ فیلساز ,تما بشنامه و ببحتق معاصر ابر انی : وسز
تسس
کند و کاوی در بررسی وبسی*3 ی نمودها و نمادهای تصور ات تصو ری او و دراین راه , در فاصلهی ستر
کوناه و روشی بخشمان , گذری از گذرگاه پهلوان اکبر ؛
داشتیم
این سمبلفرهنگث راك رو به«رور است و بی شیلهپیلهی مردان «عرد» ۰
عموسبیلو»ساخته ای کوتاه در کانون پرورش فکر ی کودکان و نوجوانان رعه فیالواقع از معدود آثار خوب اين مرکز فرهنگی در زمینه اراه فیلعهای سینمائی ویژه کود کان و
بحثی در ژر فایهنر نمایشی ... 3 «علبر ضا وزل» در گفتگوئیبا «بهر ادبیضانی»
4۵
در فاصلهی انتشار قسمت های مختلف گت و شنتودمان با « بهر ام بیضالی» فرصتی دست داد کسه به مطالعهی چاپ دوم کناب « دنیای مطبوعاتی آقای اسراری» بنشینيم و در روباروثی با تعورات و باور ب داشتهای ذ هنی این « فیلمساز تب محتقنمابشنامه نویس » معاصر ایرانی » که براستی و بدور از هر گونه اغرافی نقطه ععلف و بکیاز افتخارات ادئیات و هنر اسروز اين مرز وبوماست » سخثی داشته باشم از این تمابشنامهی « ابر انی» که جاپش در مان اجر اهای منعدد
[7] صفحه ٩۰ تب
امروز خالی است ( البته اد
سایشنامه چند سال پیش با نقش ب آفرینیفرز انهتائیدی و پرویزفنیزاده اچر ا شده است).
خواندن ایننمایشنامه عرابیاد فبلم خوب و بیادعاندنی « رگیار » انداخت » کهدراین مقوله به بحث و گفتگوی شگذاشتهايم... قصهنمانشامه, تصویرگر تفاهمی است که میسان گ رگ و بره ماهیت فینضهو ذات, اجتماع و «شهروندی» است که بقول یکی از دوستان هنرشناس , خود جای بحث و گفتگوي بسیار دارد...جوانی که مینو سد وسازمانی
شماره ۱۵۵ -ستاره سینما
که نوشتههای اورا به نام دیگری در مجلایهنتشر ص یکند وسقوط که از ابتدا متصور است بسرای « حقبقت » که به زیبائی تمام * وده » ميشود و معثوقی که در فالب « خواست » واقعیت را ه آنچنان که «هست »۷ آنچتان که باید «نموده» شود » تصور میکند و کمودی راکه از «قلب»حقبتت, بوجود میاید احساس کل ود _ آنهائی که شاهد این واقعه بب «فاجعه» ارزش شهادت دادن را در فیاس باضعفهای ناشی از شر ابط نستی انسانها» «که فیالواقع همیثه
و جود داشته است» » چود نیازهای خانو ادگی (مثل معلعی که « «ر گبار» زن و بچهدار بودذ ۶ را بادآور میشود) » و قربنی الا و افعه که بی از عدش و کوش 99 گذشت مدت نها
که معمو لابس از :۹
نهچندان دور ععنوان
سادم.مانند» در احر کار
۹
شروع دیگری است ؛ دد
بهانهیادامهی گنتگويم ۷ * سر اه ندیدم که توصیه ای ۱ زمابشی را
باشم به کانی که هر ید
و درستایر ان را دنبال »ی