We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
#بی مرح هدیهات کردم ارم . سرت رانزیسر ی » مطمنباشهر گز ۳ دم بهتر از هر پدردهیج دختری نحو اهم تم تفلاهر کنم: ه ابسکه ن » تفااهر به مرد نودد! کلدیدمت » خوشم آمد رد عاشفت شدجو
بکه تر اسالم باوتحویل من عطسم ,تو هه خوشحال و خندان به
بخ فیلوفانه کسه درحال ی 46دستم را
ت نکن + منبانتهای م . هیچ یرویی نمیتواند ,گفتم؛ هرگز ناراحت زندهبانم +یشتر رنج از هرم رگگتدریجیای راحت » اکنون کادر اگر زنده بعانوتر ادر ار پهیینم چه ٩ آنوقت 1
تخو اهيخورد , ش فا شکردی که سچعلور لها مچبوربه بذیرفتناست » 4 برایش با زگو کنمکه باشد که باو دادهام.باورحم شوهرنکن و اگسر آوردی » بخاطر رتابت اب اکنو بگذاردل
که خیلی دوستش داشتم و هبیثه برایم يك پدر خوب بودهاست ., در مورد خودت ...۰ دیگر نگذاش به حرف زدنادامهدهد. نمیخواستم مخنانش را بشوم, مجور باب سکوتش کردم و با وگنتم. که اجازه دهد تکلیف خودم را خودمعین کنم . آنچه * او گنت انجام میدهم ولی زندگي خودم؛ پخودم مربوط است ۰ سرش را بهاعلامت رصات تکاندادو آهی از ت4دل کشید. آقا سرشرا دین مادو نف رگرفتو با خومحال یگفت ؛ * مدا یاست
برنم» میم کهآنچناندررازونیاز مشفولید که دلمنبامد مجلس انستان رایهم بریزم.»
هردو خندیدیم. آقا گونه ی گودرفتهای پسرش راپوسیدو خونحالیخودش را از اینکهاوراحت است ؛ بزبان آورد . امن سنوال کر دکهآپا راحتهستم ۰ از اینسفر خودحالم 1 باو جواپ مثبت دائم و بدروغ نتم کهاگر پاآنها باشم وسفریبرمشقتر ای کنم :با زخوشحالم . آقانگاهی عجیپ بسن کرد و لبخندی حاکیازرضایت » صورتشرا از هم گنود .
وفتی آقا . روی صندلیش لشت» من
میخواهم ناشماها حسرف و جوانك دزدکی خندهای کردیموخوشحال
0 من
از اینکه از گفتگویمان هیچ کس چیزی سر درنیاورده است ,
غرو ببود که هو اپیمایز مین نشست. بكسائین سیاهرنگستفار ورود عا بوده وقتی نرديك آن شدیم ؛ مردیبدد فد » خوشسیما وموقر از داخلاتوسیل یروت آعد و با گرمی ازمااستقبال کرد. او ابرانی بود و تبعای آن کثور اروپانی . فارسیر! بخویی حرف نمیزد و در بعضی از کلماتش+ حروفذشکتهی خارجی عشهود ود. جوانكك میگفت او سالهاست که درارویا زندگسی
پقپه در نفحه ۲