Cinema Star (Oct 1976)

هترین بازیگر سال + من واقعا ؛ و افعاسیاس پاید هم سپاسگزار مشب واقعایی نظیر بود که‌ساره‌ای درستما بتواند چس کادمی بگیرد باتوجه به نباشد پلژیکی است ک‌ازهلد به وکارهای نمایشی خود م شروع نعود و فبل‌از یکا درچند فیلم‌اروپانی تاابعه ویلیام وایلر : تیپ خاس اورامیپسدد و رومی کاندید عسکند. این فیلم رل يك پرنسی را رد که از نشریغات مخصوصی که هتگام سفرش دارم ترتی‌دادهاند نود تصمیم میگیردخضود برود و بطورناشناس نین س اما دراین راه يك‌خبر نگار همراه میئونتسب که ءاثق اومینود -اما آنها ند چون پرنس‌بایدیه ن رل را باتوانال ی کامل‌به واسکار سال۳مرااز آن‌خود بیختر برندگان در هالبوود تارید چایزه بهترینآکتربی پگیرد . فرد زینهمن؛بهترین میشود . ۵ تالی وک نیز به چورج‌استیوس ٍ کار گردان‌فیلم شین » میرسد. » دراین دوره از فرط ی زپادي دارد چون چهار فر اخو اندمیشودنایسك را با خود به مزل اين شب چهار چایزهاسکار #ترین فیلمهای دکومانتری 27 کارتون کوتاه وبلددربافت بازیگر سال برده مینود واو به بالایس میرو" و درطابل دوربین نلویزیون فرار میگیرد اما تصدپان تلویریون به‌بهابه ایسکه فرصت بیشتری برای ادامه برنسامه مربور بدارند به‌او اجازه حرف زدن که مععولا برندم‌ها پعوان تشکر پس‌ازدریافت چایزه بیان میکند نهد وپلیام هولدن ؛ خیلی باشاب فنط موفق میشود که بگوید منشکرم ویرنامه مزیور از نلوبریون فطع میگردد اما او بفیه حرفهایش را دریشت‌صحنه‌باخبر نگاران درمیان میگذارد , ۹ او میکویه. : من‌خبلی‌ناراحتم ۰ آنها سس گفتند فقط متوانم بگوم » هتشکرمب فقط هن .... درحالیکه من فکر سکم آتها میتو انستند برنامه راکمی بیشتر ادامه بدهند تا من از بیلی وایلدر : وسئولیش حرف بزنم که اهمیت کار او بهتر شاخنه نود . بیلی وابلدر ۰ کا رگردان فیلم بازب داشتگاه شماره ۱۷ است که ویلیام هولدن بخاطر پازی درآن برنده اسکار شده بود مشکل هولدن آکادمی را بر آنداشت که در آینده باتلوبر بون‌قرار ازه‌ای‌بگذارد تادراجرا وبخش مراسم اسکار هیچ نوع محدودسی ار نظر زمانی نباشد . ویلیام هولدن ؛ پس از پانرده سال کار درسیتما به این موفقیت دست مییاید. اوقپل از ورود به سیتما در رادیوویابطور پر اکنده درصحه کار کرده ود آاابنکه فرصت فیلم «بسر طلالی»او را به سیماو تمائا گر اش شاماند . او خبلی‌رودعحوب شد وسالها توالست محویت وثهرت حود رابعنوان يك سوپر استار در سینمای آمریکا حفظنماید وبعنوان يك ازیگر پولماز در آثار نزرگی همچود پل رودخانه کوالی» بچه دیروزه » ماه آنی است. دختر دهانی؛ سابرینا » عشق چیز باشکوهی‌است. پیاشب نيك . گروه وحتی ؛ ظاهر نود وبا فیلم بازان صاحپ نام هسکاری کند هالبود رای یرون کشیدن‌نمائاچیان سایق سینها که حال به‌تلویزیون‌جادشده بودئد. از منازلشان‌رویه فرمهای‌تاژهلعاننی آورده ومیستم های وابداسکرین » سیثم سکوب , ومابعدی ؛ رااختر اع‌وبکار گر فنه عه بهر حال این تهیداتنا حد بقیه در صفحه ۳۸ نود سه (۳) اتوراليسم و غریزه ‌ طبیعت گرانی » برخلاف آلچه طو اهر امر مماباند پرداختن به محیط طیعی وطیعت (باسهوم جنگ وجویار وآنغار ) یبسن , بل » کنکاشی است در طیعت وغریزه‌ی آدمی : و واکش‌هایی که در برابر خواعل خارج از « خود » شان میدهد. و در ان‌میانه باغرانزی کس‌در موقعیت های منفاوت از آدمی بروز م یکنده می‌برداترد» بر این‌اساس؛دوفیلم «بهفاپ‌ورد با کرد» -اخته‌ی زکریا عاشبی می‌تواند نو اه وانحی ازالن مکتی‌بنست دهد, 5 بقاپ » تماما نععتقی است به‌روی مشنی فاپ‌بازحرفه‌ب ی که کارثات بست‌شتر توی‌خر ابه‌ها و گونههای متروك شهر است» ومجادله ها و جرو بحت هانی که ین آنها ردوپدل می‌شود و هم چنین نمایشی است‌از دنبای رخوتالك اين آدمها , که‌چگونه امیال و غرایزثان را در برابرهم نروز می‌دهند. فیلساز این دئیارادر بك فضای سرد بر گزار می‌کند» و این حالت رابا سکود م ج اسسس مممیی. ما ایوس های‌ملولانی دوربین ؛ تا کید و نامل‌هاروی عناصر خالی‌صجه .و نکرارهای صلال آور زندگی قاپیاز هابیان می‌دارد. باتوجه‌به ان مسله . که موفعیت زمانی .ونورهی خاص تاربخی‌ای که آئم‌های فبلم در آد ننش م یکشنده کمتر مطرح است ؛ و بیشنر حالت آدمها و قوم‌هایی که بر آنها عارس می‌خود عدنظر است. « برژو » آدم اول فیلم ؛عوجودی است که در يك فراع و کشمکش‌دروني‌با خود ودیگر انب میبرد, وبه حکم تعلسی که دارد -. پعنی قاپپازی هیواره در يكث حالت‌هیجانی_ورو انی‌ویژه بر میرد.هیچانانی کفقط يك فمارباز جرفهبی باآن ترس و بیم ...و فکرباختو بردهر روزت صاحب است در جمع قمارباژان هیچ چیز مطلوبو قشنگی وجود نداردکه‌زنکی کرخت آلهارا ار آن حالت بکلواختی‌ای که دوره‌ائان کرده «ببرون ساورد ؛ مگر برا ی‌برزوه که انجام‌عروسی خواهر دونش , انگیسزه و بهانه‌ی است که بکباردیگردر خودش‌نظری بقیه در عفحه ۳۸ 0] : سقاب» و «زن‌باکرم» بلاشیاز زکرپا هاشمی در خرسه الورالیسم. خماره ۱۵۵ ستاره سینما . ,9 ,صفحه ۱ 7۹ فقس ۳ ۳ بج_ قاس که