Cinema Star (Oct 1976)

تثاتر (بقیه) ۲7 گروه دوم ؛ نمایشام‌ی «فصل بادهاه نوشه‌ی « کورس سلحتور» را از ت ۲ ۸ آبان در کانان , اصنهان , کرمان و بدرباس اچرا خواهد کرد و در نهسران یر پس از «ساکت» نو تالار 1۵ شمربود بروی صحه می‌آید. حور که اغلپ نمابشامه‌هایش »بر خوردار ازر چبه‌های ناربحی‌است ۰ پش‌از این » چن. نوشته‌ي دیگر از جمله :آلونك, کورش پسر ماندانا و بعنوب لین‌نیزداشه است که‌اولي را عجاس چوانبرد و نومی‌را رکن‌الدین خسروی چند ال قبل بسروی عحه آوردند. کار گردان‌فصل‌بادها ۰ محمدتلیجعتری اس‌وبازیگر انش‌منوچهر فرید ,(خوانسالار) جپله شخی (توکت الم خواهسر خوالسالار) + اکبر زتجان‌پور ( پر خوانالار), آزیتا لاچیی (هاید آموز گار) غلامعلی بی‌پور (پسر نامشرو‌خوالالار), اصغر ضرانی(حدمتکار) سعید امپرسلیمانی (میرر اخظیم)+ مصومه نتي‌پور ( هسر خوالسالار) , رضا عختی (ستار يك ادم طلم کشیده) و محدعلی جعفری ( لعد) هستد . محور اصلی نبایشامه , تفیسرات هعدجانه ایت هدر يك واحد کوچك‌اتفاق تج ایس نقلای ابر ان است , خوانسالار پاازدت‌دادن چیز هالی کهداشته + بادنبال چیزهای دبگریست. او آلچه را کهداشته ازدست داده اناهنوز هم مان تراتسا دست ب کیان" بچاهایبحل (بقید) ۰ب سم ۱0[ را دوست دارم که زنده کننده حوادت گذشه باشد . ماجراحانی که ماژنده شکتها و پیروزی ها پوده‌اند . خواملو روشهائی که ماژنده اين شکستها" وپیروزیها بوده‌آند منظور من بیشتر پیروزبهاست برایمی دپدئیت . شمبانی : قیلمهائی که از این‌حوادت مس میشوتد غالا تحرف شد‌اند وبدوو از واقعیت . زیرا هرفبلسازباتو رد توعد زجوی. کاه حون مدید فا این رو من ته شا توسیه میکنم که اکرخواهان‌فراگیری اين سائل هتهد ککایع ی اریخی‌بخوانید چون به حقیقت تردیکترند , هر کدام تیحه‌ای پدست داده‌اند ومینواند جها نگیر ۱ حالا مگر شما میخواهید هرياك از آنها ملاگ پاشد . چنک کنید که سمی میکتید از فیلم‌جنگی مربوط یه سالهای گذشته سرمشق بگیرید؟! تمجیدی : به ۰ ص میخواحم‌زندگی‌ام را برنتیجه‌ای که از چنکه مییین‌پنا کنم! جهانگیر روی جنک زندگی‌ات ۳ بنا کی ؟1 تمجیدی : نه , من عقیده دارم که يك فیلماز تباید در آخر فیلش بیاید و تثریح کند که منظورش چیت ویا بیام فیلم چیست مااژ هرفیلم خوبی میتو انیم تایح پگيریم و آن‌را درشر ایط خودمان‌پياده کنیم شعانی : یعنی شما از فیام‌می‌خواهید روشی برای ژندکی حودوان بگیر ید تسحیدی : بله ؛ برعکس شماکه‌می. خواهید از فیلم رای اوقات بیکاری‌اتان استعاده کنید . ص دوست ندارم وقتم‌راتلف کنم . شاید شا آنقدر وقت امافهداشته‌باشید که آنرا ایتطور تلف کنید . شمانی. : من اگر" تمام اوقات‌بیکاریام را بخواهم فیلم خوپ بینم , آنقدر فیلم خوب نداریم که کفاف پدهد . تمجیدی : مچبور نستی تام‌اوقات بیکاری رادرسینما پگذرانی . شمیانی : من اپنطور انتخابکرده‌ام. ولی فیلمی را که بخواهم رویش فک رکنم جزء اوقات یکاری بهاب نمیاورم»چنین فیلمی جزئی از کار من است . رحیمیان : آفای تبجیدی , اشاره کردید که یلماز ناید روی عبر پرود وفیلش راتثریم‌کند که حرف درستی ات‌ولی کفتید باپد از آن عبرت بگیریم . منظور شما این است که فیلساز باید معلم‌اخلاق باشد ؟ تجیدی : ن ۰ ولی فیلم نم یدخالی‌و پوج پاشد که دوداعت وقت را بگیرد و چیزی په آدم ندهد . به نظر من همان‌فيلم های کنچ قارونی هم نثان دهنده طفاتی ازاچتبا ع ماپودند , شیرازی ۰ آن فیلمها برای هسان رعان خودش جوب بود رحیمیان : ولی پرای حمان‌موقم‌هم. بظر من خوپ نبودند . چول‌درهمان‌سالهانی که این موع سینم" رواج دائت + فیلمهای خوبي ماخته میشد که درمقابل این‌فیلمها شکست میخوردند. درهمان سالهای ای‌این بوع فیدها , ابراحیم گلستان فپلشت و آئیه راماخت که فروش نکرد چونمطح تچیدی : از راتبالی شا متشگرم۱ توفع مردم را در همان جد نکهداشته‌بودند ولی تاثیر تصویر بیش از نوشته است وفیلم ودر حفبقت پایه این سینما را بد گذائتد واقع‌کرا مرزمینه مائل تاریخی عم کم ره رز حین چهانگیر : شا ی وروشهای فیلمهای تاریخی کنتید. ولی‌فکر مپکنم آنها رد ای مر اعد ره عربوط په زمان خوینان بود که حالادیکر تمیتوانند مورد استفاده قرار کیرند و ۷ کمتر موردی مییاییم که و که مریم از عده‌ای برسپنما » بت‌ساحته‌بودند اکر سینمای ما با خشت وآئینه شروعمیند. الان بارای مینمانی غبر از اپنکه حالاداريم پومیم . ی ونم هچ اجتمد فلسازان 1 آن است که اپن فیلم با صرر مواجه ننود درغیر این صورت محیور میشود فیلم‌بازاری بازد . کار گردانهای خوبی هم دانتتیم که به اين سرنوشت دچار شدند . آنمی مثل حلال مقدم که فیلم‌خویش « فرارازنله » شکت خورد » فولاد زره دیو را ماخت یا رضامیرلوحی که پی‌از تپلی وشورش , فیلمهای آقای جاهل ومواظب کلات پاش را ساخت. البته اغلب اپنها چون خمیره تجارتی‌ساختشی‌ندار ند و به اسطلاح رکه خواب تماثاچسی‌در ستتان نیست ۰ کمتر موفق میشوند پی من ممتقدم همان فیلمهای آن ژمان هم فیلمهای خوبی نبودند , فتطمی. توانم, بکویم که فیلمهای رویائی بودند کار گردان انگئت روی احانات مردم میگذائت . بموقع آنها را به گریه میس انداخت ویه موقع آنها را میخنداندوآخر هم به خویی وخوشی همه چیز تمام میشد تمجیدی : من ار آن فیلمها دفاع نگردم ولی بهرحال رکه هائی از واقعیت داشتند . رحیمیان : ولی وافعیت تحرف‌شد آنم اول آن فیلمه شحصی بودخوش م۳ , خوش تیب پزن بهادر. خوش‌سدا: ختن لوف وبتلهکرکه حمیته يك‌آنکمیك همراهش پود ما چنین آدمی دراجتماع نداریم , اپن آدم که از مطلومان مم‌دفاع میکرد , نمسونه يك لوطی نیت . همینطور شخسی با يك کلاه شاپو و کفش پساشنه خواییده نثان دهنده يك لوطی نیست اما در فیلم داش آکل , مايك لوطی واقعی را می‌بينيم , بدون هیچگونه‌اغراق که در عین حثونت ؛ اجساس عم سرش میشد وبرای تمائاگز هم قابل قپول‌بود. شمیانی : مثل اينکه داریم از مرحله پرت می‌شویم داشتیم دربار» سینه سحیت ی رحیمیان: اگر مظور سینمایت که په نظر من سییما باید مبله باشد ۱ عظور فیام‌است ویهرحال آن موسوعی کهشما کفتید مربوط په شروع بحث بود که باید به نحوی ادامه پیدا کند . چهانگیر : ملله‌ای که از سالهاقبل مورد بحث بوده است , موضوع تاثیری‌است که فیلمهای به اسطلاح محرف کننده بسر اخلاق چوانها میگذارد . اسر عظیم زاده ؛ :لیر میگذارند 4 تمجیدی ! خوثبختانه با پدپخنانمجوان های‌ماکه منهم از جمله آنهاهستم» آمادگی همه چیز رادارند واين فرست خوپیست که جبه های مثیت آن بکار گرفنه شود و ته منفی ۱ شمپانی : بااین که فیلمهای زیادی دیده‌ام نمی دانم يك هنر پیشه‌خوپ‌پایددارای چه شرایطی اشد ۲ خیرازی : این موضوع بیشترجنبه اجاسی دارد چون ممکن است نقش‌بك هنرپیته دريك فیلم انان را تحت تاثیر قراردهد وبه‌نظر آنم هنرپیثه خویی‌بياید. اما هن پیشه خوب صلما باپد استعدادایسن کار را داشته پاشد وشمنا رهبر خوبی هم دائت پاشد وعلاوء برآن باقدرت خلاقیتش عنبائیهای کار" ز لوح در راز درحت سح وسد و این فیلمها برش قیلم زندکی کند . تمانی : من فکر میکنم که بهنراس چیه درك خط ک5رکنند . میم کس تقتهائی دريك روال متخ با ِ که خود این کار پك کیشسی او است و به بهتر بازی کردن او کمك میک رحیمیان ۱ کی که نام عبر حود میگذارد » پاید پتو اند 2 وروی مختلف پاژی کند واین پکی ۱ کار پك همرپیشه خوب است نقتي را خوب بازی کند شیرازی مثلا سالهای به عتوان يك کمدین فیلمه ی شا ختة ده بود که هیچکو نه فرژغ مد هیچ کس واز جمله خودش دا فیلم تپلی نثان داد که او میت اد خوبی پاشد وایعای يك فش متا؛ هبایون فرست اپراز جهانگیر و ۷ فردین فیلم. عَز رحیمیان : اسلا توچه به تسا تینما و اصرار دراینکه حتما دريكثه فیل, هنرپیشه پولاز هم شرکت دانته باشد و پاتوجه به‌اپنکه چنین هترپیت‌گانی 3 کم هتتد ۰ همان چند نفر مجور یره حای مختلف , نقشهای محتلی داشیا سر اصلا هلر پیت حوب ؟ وجو تمجیدی ک است که هنگام بازی درقيلم کسی غ خودش باشد . اگر کی بنواند ققط نفشی خودش را بازی‌کند + هرپیته‌حویی‌ست جهانگیر : از فنا عده‌ای حم اولین فیلمغان که نقش حودسان را بازی میکنند . به عنوان يك هنرپیشه خوب‌عمر هی میخوند ولی بعد وقتی نقشهای دیکری آنو محول میشود , تق‌کارشان درمیاید رحیمیان : وقتی هنر پینه‌بتواند چیزری بالاقر از فک من و حتي از باشد و بتواند مرا تکان دهد عترپیته خوبی است باید از نقش بیرون باید و عطیم ژاده ساریری فیلم دارد رحیمیان ؛ په ساریو فیلم بله + ببه خیلی چیزهای دیگر هم پك هنرمندخوپ مینواند تمام این .رال را بدتبال خود بکند نه آنکه حد.شتحت تالیر آنها قرار گهرد . چهانگیر ؛ علت اینکه عده‌ای سب توانند تقندان را خوب بازی‌کنند: این‌است که آنها آیمی راکه پاید زنده کنند نمی‌کنانند . کی‌که درناژ ونست زندگی میکند نمی‌تواند نقش يك آدم فقهررابازی کت . تمجیدی : چرا بهروز وئومی‌مینو اند" جهانگیر : چون او رفته ودیده ؛ او قبل از این که هرفیلش را بازی‌کند؛ آدمی راکه پاید نقتش را بازی کندشناسای میکند وبا مرآمیختن آن پاهبر پازیگری‌اش 4 مرحله‌ای مپرند که پراو نام هنرمند ۹ حعیعت‌هم با افو به لعفر * پینه به ننه عر للی ۳ 5۰ این يك مقدار بستگی» دادوو1 تکیداردو شیرازی : لا من شنیده‌ام کهقبل‌از پاژی درفیلم داشآکل , او مدتهادرشیر از دوستان داش آکل گفتکو کرد ویابرای فیلم گوزنها با معتادین دمخور بودهناآنها بقیه در صفحه مقابل